صفحه نخست

سیاست

اقتصاد

بین‌الملل

جامعه

فرهنگ‌وهنر

چندرسانه‌ای

منهای نفت

اندیشکده‌های خارجی

انتخابات

فضای مجازی

صفحات داخلی

تاریخ انتشار: ۱۵:۳۷ - ۱۹ خرداد ۱۳۹۷ - 2018 June 09
کد خبر: ۳۸۷

واکاوی فرصت‌ها و چالش‌های پیش‌روی ایران در سازمان همکاری شانگهای

برگزاری نشست اعضای شانگهای همزمان با موضوع خروج ترامپ از برجام بهانه ای است تا به این موضوع پرداخته شود که عضویت در سازمان شانگهای تا چه حد برای ایران اهمیت داشته و فرصت ها و چالش های پیش روی ایران چه خواهد بود.

به گزارش راهبرد معاصر؛ سازمان همکاری شانگهای شامل 8 عضو دائم قرقیزستان، قزاقستان، چین، روسیه، تاجیکستان، ازبکستان، هند و پاکستان است. این سازمان به عنوان یک سازمان منطقه ای-بین المللی چندکارکردی، همکاری‌های امنیتی و همکاری‌های اقتصادی را دو موتور محرکه اصلی خود برای پیشبرد اهداف و برنامه‌هایش می‌داند. سه کشور چین، روسیه و هند را می‌توان کشورهای محوری این سازمان قلمداد کرد. لذا پس از بررسی موضع ایران نسبت به این سازمان، به تحلیل رویکرد این کشورها نسبت به ایران می‌پردازیم.


ایران

ایران در سال ۲۰۰۵ به عنوان عضو ناظر به سازمان همکاری شانگهای پیوست و یک سال بعد برای عضویت کامل در این سازمان درخواست داد اما تاکنون به عضویت دائم این سازمان درنیامده است. از آنجایی که سازمان شانگهای اولین سازمان منطقهای با ماهیت امنیتی است که ایران بعد از پیروزی انقلاب اسلامی خواهان عضویت در آن است، شناسایی، ارزیابی و تحلیل فرصتها و چالشهای پیوستن ایران به این سازمان حائز اهمیت است.


فرصت‌ها: ایران تلاش دارد با تقویت دیپلماسی چندجانبه­گرایانه خود از فرصت­های موجود در این سازمان استفاده و با کسب حمایت اعضای این سازمان؛ از محدودیت‌های اعمال‌شده توسط سازمان‌های منطقه‌ای رقیب چون شورای همکاری خلیج­فارس و اتحادیه عرب بکاهد و همچنین بخشی از فشارهای سازمان ملل را خنثی نماید.


در عرصه اقتصادی، در میان اعضای دائم سازمان، چین، هند، پاکستان و ترکمنستان مهم‌ترین بازارهای صادراتی ایران هستند که به ترتیب 3/19، 8/5، 2 و 1 درصد سهم ارزشی از کل صادرات ایران را به خود اختصاص داده‌اند. در زمینه واردات نیز، در میان اعضای دائم سازمان، کشورهای چین، هند و روسیه به ترتیب 3/24، 2/4، 4/1 درصد سهم ارزشی از کل واردات ایران را به خود اختصاص داده‌اند.


به طور خاص در زمینه انرژی، با توجه به جایگاه روسیه در مبادلات انرژی جهان و همچنین حضور کشورهای نفت‌خیز قزاقستان و ازبکستان در این سازمان، امکان هماهنگی بهتر سیاستهای انرژی ایران با این مجموعه و ممانعت از رقابتهای تخریبی فراهم میگردد. همچنین با توجه به این که ایران حدود 9 درصد از نفت وارداتی چین و حدود 6 درصد از نفت وارداتی هند را تأمین و همواره به دنبال صادرات گاز به پاکستان بوده است؛ عضویت دائم ایران می‌تواند موجب تسهیل روند عرضه انرژی ایران به بازار کشورهای عضو این سازمان شود.


چالش­ها: عدم تعیین نظام حقوقی حاکم بر دریای خزر، قرار نداشتن هیچ‌یک از کشورهای این سازمان در دو منطقه خلیج‌فارس و غرب آسیا، عدم انطباق برخی از اولویتهای منطقهای این کشورها در منطقه غرب آسیا و عدم موضع یکسان ایران با کشورهای عضو سازمان نسبت به آمریکا و اسرائیل از جمله چالش‌های موجود ایران در این سازمان است.


چین

چین رهبر اقتصادی سازمان شانگهای محسوب می‌شود. سازمان شانگهای اولین سازمان بین‌المللی است که مقر آن در چین قرار دارد و همچنین اولین سازمان امنیت جمعی است که چین در آن عضویت پیدا کرده است. این کشور 19.58 درصد جمعیت جهان (پرجمعیت‌ترین کشور جهان)، دومین کشور پهناور دنیا، دومین کشور دنیا از لحاظ بیشترین میزان تولید ناخالص داخلی (11,391,619 میلیون دلار)، سومین کشور قدرتمند نظامی از لحاظ قابلیت‌های نظامی، دومین کشور از لحاظ بودجه نظامی و عضو دائم شورای امنیت هست.


هدف مشترک ایران و چین به شکل کلان آن را می‌توان در تلاش برای مقابله با یکجانبه گرایی آمریکا و تقویت چندقطبی شدن نظام بین‌الملل تلقی کرد. از این رو با بالا گرفتن تنش‌های چین و آمریکا که هم‌اکنون با روی کار آمدن دونالد ترامپ تشدید شده است، امکان تسهیل عضویت ایران و نظر مساعد چین هموارتر شده است. علاوه بر این عامل، مسئله قرار گرفتن ایران به عنوان بخشی از طرح چین موسوم به "کمربند راه" نیز می‌تواند تسهیل کننده عضویت دائم ایران در این سازمان باشد.


ابتکار one belt, one road)) توسط شی‌جین‌پینگ در سال 2013 به عنوان طرحی برای بازتولید جاده ابریشم سابق به شکل گسترده‌تر مطرح و نقشه آن در سال 2015 منتشر شد. منظور از "کمربند" راه‌های زمینی و منظور از "راه" مسیرهای دریایی است. لذا چین قصد دارد تا از تمام ظرفیت­های سیاسی و اقتصادی خود برای این طرح عظیم بهره‌برداری نماید و بنابراین، نه‌تنها ایران، بلکه سایر کشورهای عضو شانگهای نیز که در مسیر این طرح قرار دارند، مورد توجه این کشور قرار خواهند گرفت.


با آنکه پکن همواره تلاش می‌کند بر ابعاد اقتصادی طرح کمربند و راه تأکید کند و آن را بازی برد-برد بخواند، دلالت‌های ژئوپلیتیک طرح مدت‌ها است که نگرانی رقبای منطقه‌ای و جهانی، ژاپن، هند، اتحادیه اروپا و ایالات‌متحده را برانگیخته است.


هند

منافع راهبردی هند در منطقه آسیای مرکزی و در کنار اعضای سازمان شانگهای برآیندی از عوامل اقتصادی و تأمین انرژی مورد نیاز است. از نظر تحلیل­گران، علائق ژئوپلیتیکی هند شامل امنیت انرژی، ثبات منطقه‌ای، ارتباط با آمریکا و حفظ تعادل و توازن با دو همسایه خود یعنی چین و پاکستان است.


البته دو کشور چین و هند رویکردهای متفاوتی را در سازمان شانگهای در دستور کار دارند. به شکلی که پکن بر همکاری‌های چندجانبه با کشورهای آسیای مرکزی تأکید دارد، ولی مقام‌های دهلی‌نو بر همکاری دوجانبه با این کشورها تأکید می­کنند. همچنین چین از حضور نظامی آمریکا در منطقه آسیای مرکزی نگران است، در صورتی که هند به عنوان شریک راهبردی آمریکا در منطقه آسیای جنوبی و مرکزی، حضور نظامی آمریکا را تأمین‌کننده هدف‌های خود در این منطقه می‌داند. به علاوه؛ چین و پاکستان دارای روابط راهبردی هستند و این کشور می‌خواهد تا با استفاده از عامل پاکستان، با وزن راهبردی و ژئوپلیتیکی هند در منطقه و سازمان همکاری شانگهای مقابله کند.


موضع هند به عضویت دائم ایران نیز نسبت به روسیه و چین کمی متفاوت است. زیرا هند عضویت ایران را موجب تقویت موازنه به نفع چین و روسیه ارزیابی می­کند و همچنین با توجه به همکاری­های اقتصادی و سیاسی این کشور با امریکا و رژیم صهیونیستی و فشار این دو، موضع مثبتی نسبت به عضویت ایران در این سازمان ندارد. لذا این کشور ترجیح می­دهد که در بهترین حالت، روابط دوجانبه خود را با ایران ادامه دهد.


روسیه

تلاش روسیه برای تقویت نظام چندقطبی بین‌الملل و کوشش­های این کشور برای بازیگری مؤثر در اوراسیا، باعث شده تا سازمان شانگهای برای روسیه حائز اهمیت فراوانی باشد. در فضای ژئوپلیتیک «اوراسیاگرایی روسیه»، آسیای مرکزی و قفقاز به دلایل اقتصادی، مرز مشترک، ملاحظات امنیتی و روابط تنگاتنگ اجتماعی و فرهنگی، اصطلاحاً «خارج نزدیک» به حساب می‌آیند. بر اساس این مفهوم، روسیه نه‌تنها دیگران را از دخالت در این مناطق بازمی‌دارد، بلکه جایگاه ویژه‌ای را برای نفوذ خود قائل است. روسیه با حفظ این مناطق قادر است که نخست امنیت خود را حفظ کند، دوم منافع سیاسی و اقتصادی خود را تضمین کند، سوم با تسلط بر منابع انرژی و حفظ انحصار خود بر آن‌ها، در مواقع لازم از ابزار انرژی به عنوان یک اهرم اقتصادی علیه دولت‌های غربی استفاده کنند.


البته باید در نظر داشت که از نگاه دولت‌های آسیای مرکزی عضو سازمان شانگهای، هم‌پیمانی امنیتی با دو قدرت بزرگ روسیه و آمریکا، بهتر از هم‌پیمانی با یکی از آن‌ها خواهد بود و این واقعیتی است که می‌توان آنرا به ناکارآمدی پیمان شانگهای در پایه‌گذاری بلوک شرق جدید تعبیر گردید. زیرا هر پنج کشور آسیای مرکزی در چهارچوب «شورای مشارکت اروپا-آتلانتیک» با پیمان ناتو همکاری دارند.


روسیه در همکاری خود با چین نیز مناسبات ویژه­ای را در سازمان شانگهای تعبیه کرده است. چین و روسیه نسبت به دخالت‌های آمریکا در منطقه آسیای مرکزی حساس هستند و سیاست زورمندانه آمریکا علیه این دو کشور موجب افزایش انگیزه آنان برای مشارکت بیشتر شده است. روابط میان چین و روسیه نمونه خوبی از روابط میان دو قدرت بزرگ است که به گونه‌ای عمل‌گرایانه و با در نظر داشتن منافع به دست آمده از همکاری، به سوی مدلی از همگرایی راهبردی و در همان حال، رقابت جویانه و متوازن کننده می‌روند.


از این رو، روسیه برای نگه داشتن توازن قوا در این سازمان، نیازمند همکاری با هند و پاکستان و عضویت دائم ایران است. هند خواستار پشتیبانی روسیه در منطقه آسیای مرکزی و نیز مسائل مربوط به پاکستان-افغانستان است. پاکستان نیز از روسیه به عنوان عامل توازن بخش در کنار روابط خود با چین و آمریکا بهره می­برد. همچنین روسیه در مسیر حرکت به سمت گسترش حوزه نفوذ این سازمان، از تاکتیک گسترش اعضا حمایت می‌کند و در این راستا به عضویت کشورهای مهم منطقه مانند ایران نظر دارد.


نتیجه

یکی از مهم‌ترین اهداف اعضای سازمان همکاری شانگهای را می‌توان تلاش برای تعمیق چندقطبی شدن نظام بین‌الملل تلقی کرد. در این میان افزایش همکاری‌های این روزهای ایران، روسیه و چین را می‌توان نقطه عطفی برای عضویت دائم ایران در این سازمان در نظر گرفت. سفر رئیس‌جمهور چین به ایران در سال 2016 و سفرهای متعدد رئیس‌جمهور روسیه به ایران را می‌توان نشانه‌های تعمیق همکاری­های دوجانبه و به تبع آن همکاری‌های چندجانبه دانست. سازمان شانگهای می‌تواند با اعمال قید و بندهایی، شکل بازیگری اعضا را ساختمند و انگیزه بخش همکاری‌های اقتصادی و امنیتی شود. از این رو انتظار می‌رود که نتیجه سفر آقای روحانی جهت شرکت در اجلاس سران کشورهای عضو شانگهای، عضویت دائم ایران در این سازمان را تسریع نماید.


عضویت دائم در چنین سازمانی چنان که در بند 12 سیاست‌های اقتصاد مقاومتی مورد توجه قرار گرفته است، می­تواند موید توسعه پیوندهای راهبردی و گسترش همکاری و مشارکت با کشورهای منطقه و جهان به‌ویژه همسایگان،استفاده از دیپلماسی در جهت حمایت از هدف‌های اقتصادی و استفاده از ظرفیت‌های سازمان های بین المللی و منطقه‌ای باشد.

همچنان که مقام معظم رهبری در باب پیگیری همکاری­های دوجانبه و منطقه‌ای این‌گونه تذکر می­دهند: «من بارها - یعنی از زمان ریاست‌جمهوری- این مسئله را دائماً به وزارت خارجه گفته‌ام و تکرار کرده‌ام که ما باید در ارتباطات دوجانبه، ارتباطات منطقه‌ای و در مجامع جهانی حضور فعال داشته باشیم و نباید هیچ مجمع جهانی را که در آن عضو هستیم، دست‌کم بگیریم. این‌که ما مأیوس بشویم و بگوییم فایده‌ای ندارد، گوش نمی‌کنند؛ غلط است. همه چیز فایده دارد؛ همه تلاش‌ها فایده دارد... شماها می‌توانید تغییرات محیطی را کاملاً رصد کنید؛ ظرفیت‌های ممکن، فرصت‌های ممکن و تهدیدها را منعکس کنید. پرداختن به همکاری­های منطقه‌ای- همین کارهایی که الآن انجام می‌گیرد؛ اکو، شانگهای و... - چیزهای لازمی است. ما این چیزها را باید با جدیت دنبال کنیم و همت بگماریم.»


منابع:

1. باقری مقدم، غلام‌رضا (1384)، «سازمان همکاری شانگهای از منظر کشورهای عضو»، فصلنامه مطالعات آسیای مرکزی و قفقاز»، سال چهاردهم، شماره 52، صص 240_248.

2. زاهدی انارکی، مجتبی (1385)، «سازمان همکاری شانگهای از تئوری تا عمل»، فصلنامه مطالعات آسیای مرکزی و قفقاز، سال پانزدهم، شماره 55، صص 52_ 60.

3. کولایی، الهه و ماندنا تیشه یار (1391)، «نقش امنیت ساز سازمان همکاری شانگهای در پیرامون افغانستان»، فصلنامه علمی پژوهشی سیاست جهانی، دوره نخست، شماره دوم، صص 61_ 84.

4. میرقاسمف، بختیار (1385)، «سازمان همکاری شانگهای از منظر روسیه»، فصلنامه مطالعات آسیای مرکزی و قفقاز، سال پانزدهم، شماره 55، صص 70_80.

5. اعظمی، هادی و سید هادی زرقانی . علی‌اکبر دبیری (1391)، «تحلیل اولویت‌های منطقه‌ای و دیدگاه‌های ژئوپلیتیک در شکل‌دهی به سازمان‌های منطقه‌ای (نمونه موردی سازمان همکاری شانگهای)»، پژوهش‌نامه ایرانی سیاست بین‌الملل، سال اول شماره 1، صص 2_ 25.

6. قاسمی، مصطفی (1386)، «بررسی عوامل همگرایی و واگرایی روسیه، چین و هند در قالب سازمان همکاری شانگهای»، فصلنامه مطالعات آسیای مرکزی و قفقاز، سال پانزدهم، شماره 57، صص 106_ 130.

7. یزدانی، عنایت‌الله و مجتبی توسیرکانی (1386)، «سازمان همکاری شانگهای و روند چندجانبه گرایی در نظام بین‌الملل»، فصلنامه مطالعات آسیای مرکزی و قفقاز، سال پانزدهم، شماره 57، صص 30_ 70.

8. کوشکی، محمدصادق و سید محمود حسینی (1395)، «چشم‌اندازی بر عضویت هند در سازمان همکاری شانگهای، فرصت‌ها و چالش‌ها»، مطالعات اوراسیای مرکزی، دوره 9، شماره 1، صص 115-132.

9. اخوان کاظمی، مسعود (1385)، «سازمان همکاری شانگهای: اهمیت ژئواستراتژیک»، فصلنامه مطالعات آسیای مرکزی و قفقاز، سال پانزدهم،شماره55، صص 94-120.

10. بحجت، جواد (1393)، امنیت انرژی، ترجمه عسگر و رحمن قهرمان پور، چاپ دوم، تهران: دانشگاه امام صادق(ع).

11.https://www.weforum.org/agenda/2017/06/china-new-silk-road-explainer/

12.http://farsi.khamenei.ir/speech-content?id=25365#38

13. http://farsi.khamenei.ir/news-content?id=37859


نظر شما
نام:
ایمیل:
نظر: