صفحه نخست

سیاست

اقتصاد

بین‌الملل

جامعه

فرهنگ‌وهنر

چندرسانه‌ای

منهای نفت

اندیشکده‌های خارجی

انتخابات

فضای مجازی

صفحات داخلی

  • ۰۹:۰۰
  • پنجشنبه ۲۷ مرداد ۱۴۰۱
  • Thursday 18 August 2022
تاریخ انتشار: ۱۴:۳۵ - ۳۱ تير ۱۳۹۷ - 2018 July 22
کد خبر: ۴۶۴
تعداد نظرات: ۱ نظر
پرونده معامله قرن/6

اتحادیه اروپا؛ بازیگر فعال یا منفعل در قبال طرح تل آویو، واشنگتن، ریاض درباره فلسطین؟!

اتحادیه اروپا همواره بر رعایت حقوق بشر در کشورهای مختلف تاکید داشته و در این زمینه، آزمون غصب فلسطین از سوی رژیم صهیونیستی، آزمونی مهم برای راستی آزمایی این ادعای قاره سبز بوده است.

به گزارش راهبرد معاصر؛ روابط میان اتحادیه اروپا و رژیم صهیونیستی، در طول سال های گذشته از سطح نسبتا بالایی برخوردار بوده است. فرهنگ یهود در بسیاری از زمینه ها، مانند فلسفه، تاریخ، ادبیات و هنر به عنوان بخشی از فرهنگ اروپایی محسوب می شود. با این وجود، روابط میان دو طرف با توجه به منازعه طولانی مدت بین اسرائیل و فلسطین دچار پیچیدگی و اختلافات نیز بوده. از منظر اروپا، رژیم صهیونیستی در صدد اشغال دائمی و کامل سرزمین های فلسطین است. اسرائیل نیز رویکرد اروپا نسبت به منازعه اسرائی- فلسطین را غیر متوازن و جانبدارانه تلقی می کند. با این وجود روابط دو طرف در برخی حوزه‌ ها، مانند اقتصاد و تجارت همچنان رو به جلو پیش می رود. بنابراین، مسئله رویکرد تل آویو نسبت به فلسطین، گره اصلی در روابطش با بروکسل است که اگر باز شود، مسلما گشایش های بزرگی را می توان در مناسبات قاره سبز با رژیم اشغالگر انتظار داشت.

 
سابقه روابط میان اتحادیه اروپا و اسرائیل

 

تا اوایل دهه 1970 روابط اسرائیل با اروپا، محدود به مناسبات دوجانبه اشغالگران با کشورهای اروپایی داشت. پس از گذشت تقریبا دو دهه، در 1995، اتحادیه اروپا، طی توافقی با رژیم صهیونیستی، تحول در مناسبات را رقم زد که این توافق در سال 2000 اجرایی شد. در حقیقت، نقطه عطف روابط اتحادیه اروپا با اسرائیل، توافق نامه همکاری 1995 است که طبق آن دو طرف متعهد می‌شوند در زمینه های گوناگونی، ازجمله برگزاری گفتگوهای سیاسی و انجام مبادلات تجاری با یکدیگر همکاری کنند. این توافق نامه منجر به ایجاد دو نهاد اصلی برای پیشبرد روابط اتحادیه با اسرائیل شد: "شورای همکاری اتحادیه اروپا و اسرائیل"، که جلسات آن در سطح وزار برگزار می شود، و "کمیته همکاری اتحادیه اروپا و اسرائیل"، در سطح مقامات ارشد. براساس اصل اول این توافق نامه اهداف همکاری ها و روابط میان اروپا و اسرائیل عبارتند از:

 

  • ارائه چارچوبی مناسب در جهت ایجاد گفتگوهای سیاسی و توسعه روابط سیاسی نزدیک میان دو طرف؛
  • توسعه همکاری های تجاری و خدماتی، تبادل آزاد سرمایه و توسعه همکاری ها در حوزه علم و فناوری به منظور تقویت روابط اقتصادی میان اتحادیه و اروپا؛
  • توسعه همکاری‌ های منطقه ای با توجه به همزیستی مسالمت آمیز و ثبات اقتصادی و سیاسی

 

 

 

 

همچنین در اصل سوم توافق نامه مذکور آمده است که گفتگوهای سیاسی میان دو طرف در راستای تقویت روابط و همکاری های دراز مدت و ایجاد هماهنگی درمورد مسائل بین المللی و ارتقای امنیت و ثبات بین المللی خواهد بود.

علاوه بر توافق نامه همکاری 1995، یکی دیگر از مهم ترین مسیرهای همکاری میان بروکسل و اسرائیل، برنامه "سیاست همسایگی اروپا" است. اهداف اصلی همکاری های میان دو طرف تحت چارچوب برنامه سیاست همسایگی اروپا به شرح زیر است:

 

  • تقویت هرچه بیشتر همکاری ها، و مشارکت تدریجی اسرائیل در برنامه ها و حوزه های اصلی سیاست اتحادیه؛
  • تقویت همکاری های اقتصادی و حذف موانع موجود بر سر راه همکاری های تجاری؛
  • حمایت و ارائه مشاوره به منظور هماهنگ سازی قوانین اسرائیل با هنجارها و استانداردهای اتحادیه اروپا؛
  • سرمایه گذاری اروپا در بخش زیرساخت های اسرائیل توسط بانک سرمایه گذاری اروپا. در سال 2006، بانک سرمایه گذاری اروپا وام های متعددی به ارزش 276 میلیون یورو به منظور سرمایه گذاری در بخش پروژه های مربوط به زیر ساخت های زیست محیطی و حمایت از شرکت های کوچک و متوسط، به اسرائیل اعطا کرد.
  •  ارتقای پیوندها و همکاری های صنعتی، فرهنگی، علمی، آموزشی و زیست محیطی؛
  • ارتقای همکاری های مالی و تجاری و حمایت از سرمایه گذاری ها و صادرات کالا.

 

 

 

 

 

 

 

متاثر از امضای همین توافق، 10 کمیته برای پیشبرد برنامه های مشترک اقتصادی دو طرف تاسیس شد. با تکیه بر همین توافقات، اروپا یکی از بزرگترین شرکای تجاری اسرائیل شد. به گونه ای که 36 % واردات اسرائیل از سوی اروپا تامین می شود و 25 % صادرات اسرائیل نیز به کشورهای عضو اتحادیه اروپا است. در سال 2015، میزان صادرات اتحادیه اروپا به فلسطین اشغالی حدود 9/18 میلیارد یورو و واردات آن از اسرائیل 4/13 میلیارد یورو بود. این در حالی است که در سال 2017، میزان صادرات کالا از اروپا به اسرائیل، 4/21 میلیارد یورو و میزان واردات اتحادیه از اسرائیل 7/14 میلیارد یورو در همان سال بود و ارزش کل مبادلات تجاری میان دو طرف در این سال ، به حدود 2/36 میلیارد یورو می رسید. رقم های فوق نشان دهنده روابط رو به رشد بروکسل-تل آویو در بخش تجاری است که می تواند به حوزه های سیاسی نیز سرایت پیدا کند.

 

سابقه روابط میان اتحادیه اروپا و فلسطین

در مقایسه با رژیم صهیونیستی، روابط اتحادیه اروپا با فلسطینی ها بسیار کم رمق است. در سال 1997 توافق نامه همکاری میان اتحادیه اروپا و سازمان آزادی بخش فلسطین به امضا رسید که دسترسی آزاد فلسطین به بازارهای اروپایی و حذف تعرفه های مربوط به کالاهای صادراتی اروپا به فلسطین را فراهم آورد. همچنین در راستای همکاری های کشاورزی و تبادل محصولات کشاورزی توافق نامه ای در سال 2012 امضا و به اجرا درآمد. با توجه به مشکلات و محدودیت های فراوان که عمدتا از سوی صهیونیست ها ایجاد می شوند، میزان واردات اتحادیه اروپا از فلسطین بسیار کم است (16 میلیون یورو در سال 2017). روابط اتحادیه اروپا با فلسطین در چارچوب برنامه همسایگی اروپا نیز صورت می گیرد که اغلب کمک های مالی اتحادیه به فلسطین را شامل می شود. به عنوان مثال، در سال 2016، کمک های مالی بروکسل به فلسطین به بیش از 291 میلیون یورو رسید. از سال 2007 تا 2013 نیز اتحادیه اروپا به منظور همکاری های دوجانبه سالانه حدود 300 میلیون یورو به فلسطین کمک مالی کرده است. همچنین، اتحادیه در بخش های مختلف دیگر، مانند حاکمیت قانون، عدالت و امنیت و حکمرانی محلی، بخش خصوصی و توسعه زیرساخت های آبی و سرزمینی، کمک هایی را به فلسطین ارائه می دهد.

 

 

رویکرد اتحادیه اروپا در قبال منازعه اسرائیل - فلسطین و معامله قرن

منازعه اسرائیل-فلسطین یکی از مسائل مهم سیاست خارجی اتحادیه اروپاست. از همین رو این مسئله یکی از نخستین موضوعات بین المللی بود که در سال 1970، در چارچوب "همکاری سیاسی اروپا"، مورد توجه کشورهای اروپایی قرار گرفت. در حقیقت، جنگ "یوم کیپور" که در سال 1973 روی داد، وزاری خارجی 9 کشور اروپایی را بر آن داشت تا ارزش های سیاست خارجی مشترک اروپایی را مورد بررسی قرار دهند. بنابراین مسئله اسرائیل-فلسطین از همان آغاز یکی از مهم ترین عوامل ایجاد سیاست خارجی مشترک اروپا به شمار می رفت.

 

درحالیکه موضع اروپا در قبال این مسئله به طور صریح بیان نشده است، کشورهای عضو اتحادیه در جهت ارائه سیاست مشترکی در قبال منازعه اسرائبل-فلسطین تلاش هایی انجام داده اند. به این ترتیب، اعلامیه لندن در سال 1977 و اعلامیه ونیز در سال 1980 صادر شد. اعلامیه لندن سرزمین های اشغالی فلسطینیان را مورد توجه قرار می دهد و اعلامیه ونیز حق تعیین سرنوشت فلسطینیان را به رسمیت شناخته و طبق حقوق بین الملل شهرک سازی توسط اسرائیل را غیر قانونی و آن را مانع دست یابی به صلح می داند. با این وجود این اعلامیه ها در حد اسناد مکتوب باقی مانده اند و در عمل اقدامی از سوی اروپا صورت نگرفت. در سطح سخن نیز، مقامات اروپایی بارها اقدامات اسرائیل علیه فلسطینیان را محکوم کرده اند. مثلا، فدریکا موگرینی، نماینده عالی سیاست خارجی و امنیتی مشترک اتحادیه اروپا از تصویب قانون جدید اسرائیل که حق تصمیم گیری اسرائیل در سرزمین های اشغالی را به رسمیت می شناسد، ابراز نگرانی کرده است. اما این بیانات سیاسی هم هرگز تاثیر عملی برای مقابله با تجاوز طلبی صهیونیست ها نداشته است. درمورد انتقال سفارت آمریکا به بیت المقدس نیز اتحادیه اروپا نتوانست رویکرد منسجمی اتخاذ کند. علی رغم مخالفت بروکسل نسبت به انتقال سفارت آمریکا به بیت المقدس و شناسایی این شهر به عنوان پایتخت اسرائیل، برخی از کشورهای اروپایی از این اقدام آمریکا حمایت کردند. مثلا، مجارستان انتشار بیانیه ای از سوی اتحادیه درمورد این اقدام را وتو کرد و جمهوری چک نیز پس از اعلام تصمیم ترامپ، خواستار انتقال سفارت خود به بیت المقدس شد. فدریکا موگرینی نیز تنها به بیان جمله ای بسنده کرد که مورد توافق تمامی اعضای اتحادیه است: «آنچه در اورشلیم (بیت المقدس) میگذرد به تمامی منطقه و حتی جهان مربوط می شود».

 

بسیاری از کارشناسان اروپایی معتقدند که اتحادیه اروپا در قبال مسئله اسرائیل-فلسطین مانند یک قدرت هنجاری عمل می کند. بدین معنی که تاثیرگذاری نسبتا محدودی در قبال این مسئله دارد و اغلب بر ارزش ها و هنجارهای خود مانند حقوق بشر و دموکراسی تاکید می کند. با این وجود، اتحادیه اروپا بازیگر مهمی در منازعه اسرائیل-فلسطین محسوب می گردد، اما به تنهایی نمی تواند کاری از پیش ببرد .حتی برخی بر این باورند که تنها آمریکا می تواند اسرائیل را وادار به پذیرش صلح کند.

 

از سویی دیگر، می توان چنین برداشت کرد که بروکسل رویکردی دوگانه نسبت به مسئله اسرائیل-فلسطین اتخاذ می کند. به عنوان مثال، اروپا در بسیاری از موارد، در ارتباط با محکوم کردن اقدامات خصمانه اسرائیل تنها به صدور بیانیه اکتفا می کند یا محدودیت های بسیار اندکی بر اسرائیل، به ویژه در مسائل اقتصادی، وارد می کند (به عنوان مثال، محصولاتی که از سرزمین های اشغالی پس از 1967 وارد اروپا می شوند، باید برچسبی روی آن ها نصب شده باشد که تولید شده در سرزمین های اشغالی فلسطین هستند نه در مناطقی که اتحادیه آن ها را به عنوان سرزمین اسرائیل به رسمیت می شناسد). جالب آن که حتی همین قانون ضعیف را تنها تعداد بسیار اندکی از کشورهای عضو اتحادیه اروپا اجرا می کنند و مسلما که اینگونه اقدامات سطحی و گذرا تاثیر چندانی بر حل مسئله اسرائیل-فلسطین نخواهند داشت.

 

با این پیش زمینه، می توان نگاهی به رویکرد بروکسل در قبال "معامله قرن" داشت. این طرح از دیدگاه بسیاری از کارشناسان طرحی سراسر یک سویه و کاملا متناسب با منافع اسرائیل است و در آن امتیازات بسیار زیادی، مانند عدم بازگشت به پشت مرزهای 1967 به اسرائیل داده شده است. فدریکا موگرینی، مسئول سیاست خارجی اتحادیه اروپا تصریح کرد: «مهم ترین نگرانی در کشورهای اروپایی این است که این طرح کاملا به نفع اسرائیل تنظیم شده است ... اروپا از راه حل دو کشوری حمایت می کند و این راه حل هیچ جایگزین سیاسی معتبر و پایداری ندارد». همچنین انگلیس در پی برگزاری نشستی میان وزاری خارجه کشورهای اروپایی و عربی با تیم مشاوران ترامپ است تا معیارهای اروپا را نسبت به طرح معامله قرن اعلام کنند.

 

در حقیقت اروپا خواهان اصلاح این طرح است. مقامات اروپایی بارها به این موضوع تاکید کرده اند که حل مسئله اسرائیل-فلسطین یکی از اولویت های اصلی اتحادیه اروپا است. با این وجود، همانطور که در بالا ذکر شد، اروپا نمی تواند به تنهایی گام های موثری به سمت صلح در خاورمیانه بردارد، به ویژه با مطرح شدن طرح معامله قرن و مخالفت اروپایی ها با این طرح، منازعه اسرائیل-فلسطین پیچیده تر و حل آن با مشکلاتی روبه گشته است. البته نباید این نکته را فراموش کرد که اروپا خود در قبال این مسئله منفعل عمل کرده و تا به امروز اقدامات مناسب و موثری جهت حل منازعه اتخاذ نکرده است. خلاصه آن که، بروکسل تا به امروز رویکرد دوگانه ای نسبت به منازعه اسرائیل-فلسطین داشته و در موارد نقض قوانین بین المللی توسط اسرائیل، اقدام عملی و شایسته ای از سوی اروپا مشاهده نشده و تنها به صدور بیانیه هایی اکتفا نموده است.

 

نتیجه گیری

رویکرد اتحادیه اروپا در قبال منازعه اسرائیل-فلسطین رویکردی ثابت و منسجم نبوده است. بروکسل از برخی اقدامات اسرائیل و آمریکا انتقاد کرده است، و در عمل، جانبدار رژیم صهیونیستی بوده است. همچنین به دلیل روابط نسبتا قوی اقتصادی میان بروکسل و تل آویو، اتحادیه اروپا ناگزیر حمایت های بیشتری از اسرائیل خواهد کرد. لابی قدرتمند اسرائیل در کشورهای اروپایی، به ویژه آلمان را نباید از قلم انداخت که نفوذ نسبتا زیادی را در سیاست گذاری های کشورهای اروپایی دارند و می تواند در مورد رویکرد اروپا نسبت به مسئله اسرائیل-فلسطین تاثیرگذار باشند.

 

اروپا با طرح معامله قرن به دلیل یک جانبه بودن این طرح، مخالف است، اما به نظر نمی رسد که خود به تنهایی بتواند آمریکا را وادار به کنارگذاشتن این طرح یا حداقل- تغییر آن بکند. با این وجود به دلیل اقدام آمریکا در پذیرش سلطه کامل اسرائیل بر بیت المقدس و ارائه طرح معامله قرن توسط ترامپ و مخالفت اروپا نسبت به این طرح، موجب بی اعتمادی گروه های فلسطینی به آمریکا و روی آوردن آن ها به اتحادیه اروپا شده است. اکنون نکته مهم این است که بروکسل تا چه اندازه می تواند در روند صلح خاورمیانه تاثیرگذار باشد. با توجه به مطالب ذکر شده و رویکرد دوگانه بروکسل در قبال منازعه اسرائیل-فلسطین، پیش بینی می شود که اروپا شاید در گام های اولیه تنها با معامله قرن مخالفت کند ولی در عمل، سرانجام سکوت و همراهی با این غصب علنی سرزمین های فلسطین را برخواهد گزید.

 
نظر شما
نام:
ایمیل:
نظر:
نظرات بینندگان
انتشار یافته: ۱
در انتظار بررسی: ۰
غیر قابل انتشار: ۰
ناشناس
۱۰:۰۶ - ۱۳۹۷/۰۹/۰۸
عالی بود ، اما کم