صفحه نخست

سیاست

اقتصاد

بین‌الملل

جامعه

فرهنگ‌وهنر

چندرسانه‌ای

منهای نفت

اندیشکده‌های خارجی

انتخابات

فضای مجازی

صفحات داخلی

  • ۱۹:۵۷
  • سه‌شنبه ۲۳ خرداد ۱۴۰۲
  • Tuesday 13 June 2023
تاریخ انتشار: ۱۳:۱۸ - ۱۸ تير ۱۳۹۹ - 2020 July 08
کد خبر: ۴۹۶۱۳
مرتضی طلایی، فعال سیاسی اصولگرا در گفتگو با راهبرد معاصر بررسی می کند:

فرافکنی؛ رمز ورود اصلاح طلبان به انتخابات 1400

مرتضی طلایی: اصلاح طلبان به خوبی می دانند به دلیل نتیجه مدیریت نامطلوب اقتصادی وسیاسی آنها مردم اقبال چندانی به آنها ندارند، لذا با متهم کردن نظام و جناح رقیب به دنبال پوشش دهی برناکارآمدی خود هستند، موضوعی که دربین این جریان مسبوق به سابقه است.

به گزارش راهبرد معاصر؛ در حالی که رئیس دولت تدبیر و امید باید پاسخگوی هفت سال ناکارآمدی مدیریت کشور اعم از اقتصادی و سیاسی باشد، مدیریتی که نتیجه آن پشت بام خوابی، افزایش فقر و خودکشی و بزهکارهای اجتماعی در انواع و اقسام مختلف است، حامیان گذشته وی، یعنی طیف وسیعی از اصلاح طلبان به جای طلب پوزش از مردم در حمایت از چنین دولتی، مطابق همیشه بهترین و آسان ترین راه یعنی شیوه همیشگی خود "فرار رو به جلو" را در دستور کار خود قرار داده اند. اصولاً یکی از مهمترین راهبردهای اصلاح طلبان حمله و اتهام زنی به رقیب در جهت به حاشیه کشاندن ناکارآمدی خود در مدیریت کشور است.

 

اصلاح طلبان به خوبی می دانند به دلیل نتیجه مدیریت نامطلوب اقتصادی وسیاسی آنها مردم اقبال چندانی به آنها ندارند، لذا با متهم کردن نظام و جناح رقیب به دنبال پوشش دهی برناکارآمدی خود هستند، موضوعی که دربین این جریان مسبوق به سابقه است.

 

نیازی به پرداختن به این موضوع نیست چرا که ملت ایران بی نظیرترین و زنده ترین شاهدان عملکرد این جناح در سالهای بعد از پیروزی انقلاب اسلامی بوده اند، بنحوی که می توان گفت بیشتر دولت های بعد از انقلاب اسلامی در اختیار اصلاح طلبان بوده است. مجلس شورای اسلامی در ادوار مختلف و عینی ترین آن در چهار سال گذشته و شورای شهر نیز تایید کننده این موضوع است که به جز دوره های کوتاهی همواره دولت و مجلس تحت مدیریت اصلاح طلبان بوده است، به عبارتی وضعیت اسفناک امروز اقتصاد کشور نتیجه حکمرانی این جناح است، لذا نمی توانند ادعا کنند که به تازگی مدیران ودولتمردان جمهوری اسلامی ایران شده اند چرا که خود آقای روحانی ازجمله افرادی به شمار می رود که از ابتدای انقلاب تاکنون در اشکال مختلف در قدرت بوده است، لذا آنچه به عنوان اتهام به نظام یا جناح رقیب بسته می شود پوششی برای ناکارآمدی و عدم پاسخگویی به مردمی است که به این جناح اعتماد کرده بودند.

 

شورای شهر کنونی واضح ترین نمونه ناکارآمدی مدیریتی این  جریان است.در حالی که هجمه ها و فشارهای زیادی به شورای قبلی وارد می شد و تمام دستاوردهایی که تهران را به یک شهر بین المللی با شاخص های نمونه شهری تبدیل کرده بود را زیر سوال بردند، علی رغم شعارهایی که در انتخابات شورای شهر داده شد مردم شهر تهران تا کنون به عینه مشاهده کرده اند که به  غیر از تغییر نام چند خیابان حتی در حد ساختن یک پل هوایی نیز این شورای شهر اقدام خاصی به نفع شهر و شهروندان انجام نداده است.

 

بی تردید بخش اعظمی از فرصت‌های طلایی که دستاوردها ومنافع بسیار خوبی برای ملت و کشور داشت در دوران مدیریت اصلاح طلبان بر باد رفته است. امروز اصلاح طلبان تلاش می کنند تا با فرار به جلو به نوعی بی‌اعتبار شدن خود در نزد افکار عمومی را توجیه کنند تا یک بار دیگر با فراهم کردن  زمینه های لازم برای ورود دوباره به عرصه قدرت با ادبیات دیگر و با شکل و شمایل دیگری خود را به مردم  تحمیل کنند.

 

به هر حال اصلاح طلبان نشان داده اند قدرت برای آنها بالاتر از مردم است لذا برای رسیدن به قدرت تکاپو می کنند وبه هر ریسمانی چنگ می زنند حتی اگر مردم از آنها روی گردانده باشند. مهمترین دلیلی که اصلاح طلبان ناکارآمدی خود را به گردن نظام و اصولگرایان می اندازند و تلاش می کنند تا پای مقام معظم رهبری را به انحاء مختلف به بسیاری از موضوعات باز کنند و اکنون نیز مترصد زیر سوال بردن مجلس یازدهم هستند این است که آنها جز متوسل شدن به ترفندهای سیاسی برای فریب افکار عمومی چاره ای ندارند، از این جهت انتظار می رود مجلس یازدهم و دلسوزان نظام و مردم هوشمندانه و عاقلانه رفتار کنند، به عنوان مثال مجلس یازدهم باید دراین باره به شدت مراقبت کند که مسائل داخلی مجلس از خارج از خانه ملت رقم نخورد، چرا که عده ای به دنبال ایجاد اختلاف و چند دستگی بین نمایندگان مجلس هستند تا نمایندگان مجلس یازدهم را رو در روی هم قراردهند و ناکارآمدی خود را در دولت آقای روحانی و مجلس دهم به گردن مجلس کنونی و حاکمیت بیاندازند.

 

 بنده از تریبون راهبرد معاصر خدمت آقایانی که یک طرفه به قاضی می روند و خوشحال نیز بازمی گردند اعلام برگزاری مناظره درباره این موضوع را دارم که آیا مجلس کنونی استصوابی و انتصابی است؟ آنچه به عنوان انتصابی یا استصوابی بودن مجلس و انداختن تقصیر ناکارآمدی اقتصادی به گردن حاکمیت انجام می دهند جفایی بزرگ به ملت و نظام است، لذا با غوغاسالاری به دنبال بی اعتبار کردن نظام هستند. اگر اصلاح طلبان دلسوز نظام و مردم هستند با گفتن موضوعات غیر واقعی، سوژه های دشمن شاد کن درست نمی کنند، اگر ادعای بودن در خط امام را دارند چونان نامه ی آقای موسوی خوئینی‌ دل دشمن را شاد و دل مردم را خون نمی کنند. بی تردید اصلاح طلبان با اخذ چنین مواضعی و دست زدن به چنین رفتارهایی و چنین مدیریتی نشان داده اند که به هیچ وجه  خیرخواه و دلسوز مردم نیستند، لذا با چینش تمام آنچه از اصلاح طلبان سر می زند و بیان می کنند می توان به این نتیجه رسید که آنها به دنبال اتخاذ یک استراتژی جدید برای انتخابات ۱۴۰۰ هستند، اینکه این استراتژی چیست و چگونه است؟ در حال حاضر قابل قضاوت نیست اما با توجه به  نامه آقای موسوی خوئینی‌ها و اظهارات پراکنده‌ ی این جریان می توان به نتیجه رسید که به دنبال یک استراتژی جدیدی برای انتخابات ریاست جمهوری هستند، چرا که شگرد دو قطبی کردن جامعه برای رسیدن به موفقیت طبیعی ترین و عادی ترین ترفند این جریان است.

 

بی شک مردم حرف‌های دهان پر کن و فریب دهنده اصلاح طلبانی که ادعای گرانی دلار و دیوار کشی اصولگرایان را عنوان کردند هرگز از یاد نمی برند، لذا دراین موقعیت مهم لازم است رسانه ها وظیفه و رسالت خود را با افزایش آگاهی رسانی و برجسته کردن وعده هایی که در حد وعده باقی ماند به مردم یادآوری کنند تا مبادا مردم در بی خبری و عدم تحلیل درست مدیریت اصلاح طلبان خدای ناکرده تحت تاثیر فضا سازی ها و شبهه پراکنی های این جریان قرار بگیرند.

 

نظر شما
نام:
ایمیل:
نظر: