صفحه نخست

سیاست

اقتصاد

بین‌الملل

جامعه

فرهنگ‌وهنر

چندرسانه‌ای

منهای نفت

اندیشکده‌های خارجی

انتخابات

فضای مجازی

صفحات داخلی

تاریخ انتشار: ۱۲:۲۷ - ۰۷ شهريور ۱۳۹۷ - 2018 August 29
کد خبر: ۵۳۶

چرا ترکیه جدیت سابق برای حفظ ادلب را ندارد؟

به رغم جدیتی که مقامات ترک تا چندی قبل در مخالفت با عملیات آزادسازی ادلب نشان می دادند، به تازگی شاهد آن هستیم که آنکارا، از موضع خود عقب کشیده و این مسئله احتمالا متاثر از یک عامل بیرونی است.

به گزارش راهبرد معاصر؛ محور مقاومت پس از 7 سال به آخرین استانی رسیده که به طور کامل در کنترل تروریست هاست و قصد دارد هر چه سریعتر، آن را آزاد کند؛ ادلب؛ استانی بسیار استراتژیک که هم مرز با ترکیه است و از 2015، پایگاه اصلی جبهه النصره بوده است. برآورد منابع اطلاعاتی نظامی نشان می دهد عناصر اصلی که ادلب را به اشغال خود در آوردند، در خاک ترکیه آموزش نظامی دیده بودند و از جانب دولت این کشور، حمایت اطلاعاتی، لجستیکی و تسلیحاتی می شدند. اما دیر زمانی نپایید که کنترل اوضاع تا حدودی از دست آنکارا خارج شد. جبهه النصره که قدرتمندترین گروه مسلح ادلب محسوب می شد، با احرار الشام، که نزدیک ترین گروه به ترکیه است، به اختلاف برخوردند و حتی درگیر نبردهای خونین شدند. نتیجه این نبرد، شکست سنگین بازوهای نیابتی آنکارا بود ولی این موضوع، تیرگی روابط ترک ها با پیروان ابومحمد الجولانی را در پی نیاورد. اردوغان، هرچند بازیگر اولویت دار خود در ادلب را به حاشیه رانده شده می دید، ولی به صورت غیر مستقیم، با جبهه النصره از در دوستی در آمد و کوشید با نفوذ به این سازمان تروریستی، اثر گذاری خود در ادلب را حفظ کند. شاهد این مدعا، عبور بی دردسر نظامیان ترک از مناطق تحت کنترل النصره در ادلب برای احداث مراکز نظارت بر آتش بس است.


ادلب خط قرمز ترکیه در سوریه تا چندی پیش

«به زودی احزاب مخالف در ترکیه که از حکومت سوریه حمایت می کردند، از این رفتار خود خجالت خواهند کشید چرا که من و اعضای حزب به دمشق سفر خواهیم کرد تا با برادرانمان ملاقات کنیم و سوره فاتحه را بر سر قبر صلاح الدین ایوبی قرائت کنیم ، سپس وارد صحن های مسجد بزرگ امویان دمشق خواهیم شد و مقبره صحابه پیامبر یعنی بلال حبشی و ابن عربی را زیارت و از دانشکده سلیمانیه و ایستگاه حجاز دیدار خواهیم کرد. در آن زمان در کنار برادران سوری، خداوند را شکر خواهیم کرد».


سخنان پاراگراف بالا، حرف های اردوغان در 16 شهریور 1391، چند ماه پس از آغاز جنگ در سوریه است. دولت عدالت و توسعه، امیدواری زیادی داشت که با سقوط دولت دمشق و خلاء قدرت پس از آن، گام های بلندی برای احیای عثمانی در مرزهای پیشین بردارد؛ اما با وجود گذشت چند سال از زمان وعده اردوغان به نماز خواندن در مسجد اموی، "به زودی" وی تعبیر نشد و بر همگان مشخص شد که برخلاف تمام پیش بینی ها، رئیس جمهور بشار اسد، رفتنی نیست. اما حکومتی که سودای احیای حکومت ترک عثمانی را در سر می پروراند، شکستی این چنین بزرگ را نمی پذیرد، در نتیجه، بایستی آلترناتیوی برای فرار از شکست طراحی می شد.


این آلترناتیو مبتنی بر کسب حد اکثر خاک ممکن از سوریه بوده. در واقع، اردوغان که از بسط نفوذ در کل خاک سوریه نا امید شده بود، به بخشی از آن اکتفا کرد. ثمره چنین نگاهی، اشغال عفرین، الباب و اطراف منبیج بوده است. هنگام اشغال عفرین، اردوغان طی یک سخنرانی در جمع هواداران خود، تصریح کرده بود که :«پس از این به ادلب می رویم...». این گفته نشان می دهد که اشغال ادلب هم بخشی از آلترناتیو عدالت و توسعه بوده و از همین رو، ترکیه مدام تاکید می کرد که ادلب بخشی از مناطق کاهش تنش است.


آنکارا، بسیار در حفظ ادلب در دست معارضان جدی بود؛ در آستانه آزادسازی درعا، چاووش اغلوو تهدید کرده بود که اگر ارتش سوریه به سوی ادلب بیاید، توافق آستانه از حیز انتفاع خارج می شود. این در واقع تهدیدی دیپلماتیک به روسیه و ایران بود. ترکیه خط و نشان می کشید که اگر مقاومت به سوی ادلب برود، از محور روسی-ایرانی در جنگ سوریه خارج خواهد شد؛ امری که مسلما هزینه های نبرد را برای مسکو، تهران و دمشق بالا می برد و در عوض، وضعیت توازن قوا را به سود امریکا به هم می ریخت. بر این اساس روسیه هم چندان تمایلی پیدا نمی کرد که روابط خود را با ترکیه ای که پس از دهه ها، به سویش گرایش پیدا کرده، به مخاطره اندازد.


پس زدن آمریکا، عامل کم شدن جدیت ترکیه در پرونده ادلب

برخلاف ادعاهای اردوغان، سیاست خارجی ترکیه بدون تاثیر پذیری از قدرت ها ترسیم نمی شود. آنکارا چه در زمان آک پارتی و چه قبل از آن، تا حد زیادی پیرو سیاست های غرب بوده زیرا کوشیده خود را در این بلوک تعریف کند. عضویت در ناتو هم به همین منظور بوده است. اما چند سالی است که ترکیه با غرب به رهبری امریکا به مشکل بر خورده است. پرونده های اختلافی میان آنکارا و واشنگتن، مشتمل بر موارد زیر است:


  • عدم تحویل فتح الله گولن: دولت عدالت و توسعه در پیگرد سازمان "فتو" و رهبر آن، بسیار جدی است اما درخواست های مکرر رسمی و غیر رسمی از ایالات متحده برای تسلیم عبدالله گولن راه به جایی نبرده و به همین علت، حدی از سردی روابط میان اردوغان و ترامپ ایجاد شده است.


  • منبیج: هر چند که خبرگزاری های وابسته به اردوغان، با شعف خاصی خبر حصول "نقشه راه مشترک" ترکیه و امریکا بر سر منبیج را منتشر کردند، اما واقعیت این است که اردوغان، نتوانست امتیازهایی را که می خواست در این پرونده بگیرد. با وجود آن که بر اساس نقشه راه مشترک، بیش از 38 گشت نظامی از سوی ترک ها در منبیج برگزار شده ولی مشاهده تصاویر این گشت ها نشان می دهد ترک ها اجازه ورود به منبیج را نیافته اند. در واقع، اوج دستاورد "نقشه راه مشترک" برای ترکیه، مجوز حضور در اطراف و نه داخل منبیج بوده است. این یعنی ایالات متحده حاضر نشده YPG را کنار بگذارد.


  • F-35: بدست آوردن F-35 برای تبدیل شدن ترکیه به قدرت هوایی منطقه بی نهایت حائز اهمیت است. دستگاه سیاست خارجی اردوغان و ارتش ترکیه، تلاشی مجدانه به خرج داده تا واشنگتن را قانع سازد که F-35 را تحویل دهد. خبر واگذاری نمایشی این جنگنده یکی از گزارش هایی بود که رسانه های دولتی ترکیه پوشش گسترده ای از آن دادند و از آن به عنوان یک پیروزی بزرگ یاد می کردند. اما سنا با لغو مجوز تحویل این جنگنده ها، ضربه بزرگی به اتحاد آنکارا-واشنگتن زد.


  • تحریم: طی هفته های اخیر، جهان شاهد بود که پیشرفت چشمگیر ترکیه در اقتصاد که یکی از پایه های مشروعیت دولت اردوغان بوده، با تحریم های ایالات متحده، ضربه خورد و ارزش لیر، افت تاریخی پیدا کرد. این تحریم ها، شدت تیرگی روابط میان دو متحد پیشین را به خوبی نشان می دهد.

موارد فوق، باعث شد ترکیه در تکیه یک سویه به غرب تجدید نظر کند. به همین منظور،اردوغان، به تلافی عدم تحویل گولن، کشیش زندانی امریکایی را تحویل نداد و به تهدید به تحریم واشنگتن به خاطر خرید S-400 از روسیه وقعی ننهاد. اوج فاصله گرفتن دولت آنکارا از واشنگتن دیروز به نمایش در آمد که چاووش اغلوو، رفتار ترامپ را به رفتار "گاو چران ها" تشبیه کرد و گفت که کشورش قصد دارد "توازن" برقرار کند. این یعنی، ترکیه دیگر متحد صرف برای امریکا نیست بلکه شریک همزمان مسکو و واشنگتن و یا شاید حتی متحد مسکو و شریک واشنگتن باشد.


با از دست دادن اتحاد امریکا، ترکیه مسلما قصد ندارد همچون جمهوری اسلامی ایران مسیر استقلال کامل در سیاست خارجی را در پیش گیرد و از همین رو، خود را به روسیه نزدیک می کند. این شرایط، متفاوت از شرایطی است که 2 ماه پیش وجود داشت. هنگامی که چاووش اغلوو در 29 خرداد سال جاری، تصریح کرد «عملیات در ادلب همکاری با روسیه و ایران را بی معنی می کند»، ایالات متحده خبر داده بود که F-35 را به ترکیه تحویل می دهد و دو روز بعد، مراسم نمادین برای تحویل این جنگنده برگزار شد. اما خیلی زود، با لغو مجوز اعطای این جنگنده به ترکیه از سوی سنا و البته اعمال تحریم های اقتصادی، برای آنکارا مسجل شد که نمی تواند روی اتحاد با ایالات متحده حساب کند. بنابراین ترکیه در نزدیکی به روسیه سرعت بیشتری بخشید. اردوغان در این شرایط حاضر شد تا امتیازاتی به پوتین بدهد به ویژه که مسکو در پرونده S-400 بر خلاف امریکا، نه تنها بدعهدی نکرده بلکه طبق گزارش ها به دنبال تسریع در تحویل آن است. از این رو، می توان انتظار داشت که در شرایط جدید، آنکارا پیشنهاد آزادسازی ادلب توسط محور مقاومت را بپذیرد.


طی روزهای گذشته، بر خلاف دو ماه پیش، شاهد بوده ایم ترکیه همچون پرونده های حلب و حماه و غوطه، تنها به ابراز نگرانی و صدور بیانیه تند علیه حمله احتمالی به مواضع تروریست ها در ادلب بسنده کرده است. در واقع، از لحن مقامات ترک بر می آید که در دفاع از معارضان مستقر در ادلب جدی نیستند. ابو محمد الجولانی هم اخیرا تصریح کرده که نمی توان روی کمک های ترکیه حساب کرد. این امر مسلما در اثر دور شدن آنکارا از واشنگتن اتفاق افتاده است.


آخرین تلاش ترکیه برای توقف عملیات ادلب

به گزارش دبکا فایل، وابسته به منابع اطلاعاتی رژیم صهیونیستی، ترکیه در دیدارهای اخیر با مقامات روس، خواستار توقف عملیات در ادلب شده است. همزمان، اسپوتنیک هم گزارش داده که آنکارا از مسکو خواسته تا عملیات ادلب را به تعویق اندازد تا بتواند جبهه النصره را قانع کند که تسلیم شود. این اقدامات راستای مشروعیت زدایی از عملیات آزادسازی ادلب صورت می گیرد. طبق توافق مناطق کاهش تنش، عملیات در ادلب تنها در صورتی اتفاق نمی افتد که این استان در کنترل تروریست ها نباشد. با توجه به این که النصره یک گروه تروریستی قطعی است، مقاومت مشروعیت حقوقی برای آزادسازی ادلب دارد ولی اگر جبهه النصره منحل شود، تا حدودی دست ترکیه برای حداقل به تعویق انداختن عملیات آزادسازی ادلب باز خواهد بود. به هر حال، حتی اگر النصره منحل شود، با توجه به پس زده شدن اردوغان از سوی ترامپ، بعید یه نظر می رسد که آنکارا موضع قاطعی در قبال عملیات آزادسازی ادلب بگیرد.


نظر شما
نام:
ایمیل:
نظر: