صفحه نخست

سیاست

اقتصاد

بین‌الملل

جامعه

فرهنگ‌وهنر

چندرسانه‌ای

میقات مدیا

اندیشکده‌های خارجی

انتخابات

فضای مجازی

صفحات داخلی

  • ۲۲:۰۰
  • دوشنبه ۲۴ ارديبهشت ۱۴۰۳
  • Monday 13 May 2024
تاریخ انتشار: ۱۱:۱۴ - ۰۳ مهر ۱۳۹۹ - 2020 September 24
کد خبر: ۶۰۱۸۸
هادی برهانی، کارشناس مسائل غرب آسیا در گفتگو با راهبرد معاصر مطرح کرد:

«پروژه سازش»؛ استیلای صهیونیست ها بر گلوگاه های منطقه

هادی برهانی: رژیم صهیونیستی با استیلا بر گلوگاه های منطقه و بهره گیری از تشتت حاکم بر منطقه، بر آن است تا با موج سواری بر تحولات یاد شده، زمینه مشروعیت بخشی به این رژیم جعلی را به کشورهای عربی تحمیل نماید.

 

به گزارش راهبرد معاصر؛ عادی سازی روابط بحرین و امارات با رژیم صهیونیستی که این روزها به تیتر یک رسانه ها تبدیل شده است، از جوانب مختلف از سوی کارشناسان امر بررسی شده است. هادی برهانی تحلیلگر مسائل منطقه بر این باور است که خطر برای منطقه فراوان است ابتدا اینکه روند این اوضاع در منطقه مناسب نیست. سال هاست که این روند مناسب نیست و موجب شده کشورهای عربی و اسلامی یک یک مبارزه را ترک کنند و از صف منطقه و کشور های اسلامی خارج شوند. اگر این روند ادامه پیدا کند باید منتظر تحقق اتفاقات بدتری در منطقه باشیم. در ادامه پرسش های راهبردمعاصر و پاسخ های برهانی در را مطالعه می نمایید.

 

بحث عادی سازی روابط کشورهای عربی با اسرائیل با امارات شروع شد و ترامپ اعلام کرده کویت نیز به این برنامه می پیونند این موضوع چه تبعاتی دارد؟

ریشه اینکه منطقه در برابر اسرائیل تسلیم می شود و کشورهای منطقه یکی یکی با اسرائیل صلح می کنند ضعف و یا به عبارتی فروپاشیدگی منطقه است. اگر به تاریخ مراجعه کنیم در ابتدا همه منطقه با حضور اسرائیل مخالف بود. کاملا مشخص است که اسرائیلی ها از اروپا آمده اند و این پروژه صهیونیست سازی پروژه ای غربی است. در حقیقت مشکلی در اروپا وجود داشت که انگلیسی ها آن را به خاورمیانه شوت کردند. تمام ملت ها و نخبه ها و حکام و دولتمردان منطقه این ماجرا را می دیدند و مخالف آن بودند. اما امروزه تفرقه و جنگ در منطقه موجب شده به جای تمرکز بر این خطر به جان هم بیفتیم و همین منطقه را از مسیر اصلی خود منحرف کرده است. این وضعیت موجب شد منطقه روز به روز ضعیف شود و اسرائیل روز به روز قوی تر گردد. امروز اسرائیل به جایی رسیده است که می تواند نظر خود را بر بسیاری از کشورهای منطقه تحمیل کند. واقعیت این است که اسرائیل امروز بسیاری از گلوگاه ها را در منطقه در دست گرفته است. رود نیل را گرفته است و این پیام را به مصر می دهد که در صورت مخالفت با من آب را بر شما می بندم. امروز نیز قصد دارد از طریق امارات و بحرین وارد شود و در خلیج فارس نیز مشکل و ناامنی بوجود بیاورد. این مشکل از این رو است که کشورهای منطقه یکدیگر را به رسمیت نمی شناسند. و موجودیت هم را به رسمیت نمی شناسند و نمی توانند اختلاف سلایق را تحمل کنند و به جان هم افتاده اند. اسرائیل می تواند از نتیجه این نزاع بهره بگیرد و خود را تقویت کند و خود را به عنوان قدرت برتر منطقه نشان دهد.

 

آمریکا از این موضوع چه سودی می برد؟

کمک این عامل در جای خود فاکتور بسیار مهمی است. سودی که آمریکا از این موضوع می برد از ضرر آن بسیار کمتر است. ترامپ گفته است که ما در خاورمیانه تریلیون ها دلار خرج کرده ایم و هزاران سرباز آمریکایی در خاورمیانه کشته شده اند. ترامپ اعلام می کند تمام این حرکات را بخاطر اسرائیل انجام می دهد و امروز حتی نفتی که از خاورمیانه می خواست را خود به اندازه کافی در اختیار دارد. دلیل این حمایت آمریکایی از نفوذ و قدرت لابی های اسرائیلی در آمریکا سرچشمه می گیرد. لابی یهودی آنچنان قدرتی در آمریکا گرفت که سیاست های آمریکا را در کنترل خود دارد. این سیاست ها در خدمت منافع اسرائیل است نه آمریکا.

 

کشورهای عربی تک تک وارد عادی سازی می شود و خطری در منطقه گسترش پیدا می کند در مورد تبعات مخاطره آمیز این موضوع چه نظری دارید؟

خطر برای منطقه فراوان است ابتدا اینکه روند این اوضاع در منطقه مناسب نیست. سال هاست که این روند مناسب نیست و موجب شده کشورهای عربی و اسلامی یک یک مبارزه را ترک کنند و از صف منطقه و کشور های اسلامی خارج شوند. اگر این روند ادامه پیدا کند باید منتظر تحقق اتفاقات بدتری در منطقه باشیم. نکته دیگر در تبلیغات گسترده ای است که آمریکا و اسرائیل و رسانه های وابسته به آنها راه انداخته اند و اعلام شده اینکه امروز و فردا همه به این عادی سازی می پیوندند ولی این تبلیغ دروغ است و این فریب تبلیغاتی بخاطر فشار آوردن بر منطقه است تا کشورهای عربی و اسلامی به صلح با اسرائیل مجاب شوند. حقیقت این است که من امروز هیچ کشوری را نمی بینم که بخواهد به زودی با اسرائیل صلح کند. در مورد عمان احتمال ضعیفی وجود دارد ولی کویت و عربستان چنین حرکتی نخواهند کرد.

 

دلیل چیست؟

این فشار در حال حاضر به دلیل تبلیغات انتخاباتی آمریکا است. وضعیت انتخاباتی در آمریکا مشخص نیست و شانس ترامپ برای انتخاب مجدد بسیار کم است. این امتیازات می تواند وضعیت دموکرات ها را در آمریکا متزلزل کند. اتحادیه اروپا نیز با این شیوه عادی سازی روابط موافق نیست. امروز دموکرات ها از پادشاهان این دو کشور عربی بخاطر تلاشی که برای پیروزی ترامپ در انتخابات داشتند ناراحتند.

 

 دلیل مخالفت یا عدم پیوستن به عادی سازی روابط در سایر کشور ها چیست؟

دلایل زیادی وجود دارد. از جمله تاریخ صلح کشورهای منطقه با اسرائیل است آیا مصر و گروه های فلسطینی و تشکیلات خودگردان امروز وضعیتی بهتر از قبل دارد؟ آیا اردن از صلح با اسرائیل راضی است؟ بر سر آنانی که صلح کردند چه آمد؟ یاسر عرفات چه شد؟ تاریخ صلح با اسرائیل این است. اگر صلح با اسرائیل سودی داشت امروز مصر باید بهشت می شد و اردن نیز گلستان شده بود ولی چنین نشد. مساله دیگر این است که این طرح صلح مخالف تصمیماتی است که کشور های عربی طی طرح صلح عربی گرفته بودند. در این طرح اعلام شد زمانی اسرائیل را به رسمیت می شناسند که اسرائیل از سرزمین های اشغالی عقب نشینی کند و کشور فلسطین به پایتختی بیت المقدس تشکیل شود. هنوز ذره ای از این شرط اجرا نشده است. امروز حکومتی در اسرائیل بر سر کار است که در تاریخ اسرائیل تندرو ترین حکومت است. امروز دولتمردی عرب ستیز و اسلام ستیز در اسرائیل بر سر کار است. او حتی در وعده های کلامی نیز حاضر نیست بگوید چیزی به فلسطینی ها و عرب ها و مسلمانان خواهیم داد. رسما اعلام شده از رود اردن تا دریای مدیترانه تکلیف این زمین توسط یهودی ها مشخص خواهد شد. لذا صلح با این گروه یعنی پشت کردن و توهین به ارزش های اسلامی و عربی.

 

وضعیت عربستان چطور می بینید؟ ایا این احتمال وجود دارد که عربستان نیز به روابط عادی سازی با اسرائیل بپیوند؟

اختلاف نظری بین ملک سلمان و محمد بن سلمان وجود دارد. بن سلمان امروز شیفته این است که تاج و تخت را در عربستان به دست بگیرد. این مساله برای او به این شکل جا افتاده است که راه این تاج و تخت از راضی کردن آمریکا و اسرائیل می گذرد و حاضر است به آنها هر امتیازی بدهد تا به این جایگاه برسد. عربستان خود پیشنهاد دهنده طرح صلح عربی است. ملک عبداله این طرح را پیشنهاد داد و همه کشورهای عربی آن را تایید و تصدیق کردند. امروز اگر عربستان بخواهد از پیشنهاد خود برگردد و به طرح خود خیانت کند همین مایه سر شکستگی عربستان خواهد بود. بویژه با اینکه عربستان در جهان عرب و در جهان اسلام برای خود شانی قائل است. بر این اساس بسیاری در این کشور مخالف صلح با اسرائیل هستند از جمله شخص ملک سلمان، ولی ترامپ امروز قصد دارد بخاطر منافع خود حکومت عربستان را قربانی کند.

 

وضعیت امارات و بحرین بعد از این عادی سازی چگونه خواهد بود؟

این دو کشور وضعیتی متفاوت از هم دارند. بحرین در منطقه، کشور بزرگی نیست و زمینه ای برای قدرتمند شدن ندارد ولی امارات آرزوهای بزرگی در سر دارد و می خواهد در منطقه نقش رهبری را ایفا کند. لذا در بخش هایی دخالت می کند و به نیرویی تبدیل شده که تلاش می کند در برابر اسلام گرایی به ویژه اسلام گرایی اخوانی بایستند. امارات خود را در این موضوع قرار داده و در این کارزار متوجه شد جنگ سختی است که امکان برد او کم است. لذا محتاج نیروهای دیگری است و به سمت اسرائیل و آمریکا حرکت کرد. اما در بحرین وضعیت بسیار متفاوت است آنها از این وضعیت حکومت رضایت ندارند. حکومت بحرین احساس ناامنی می کند از این رو حاکمیت بحرین برای اینکه امنیت داشته باشند و بتوانند خود را حفظ کنند به سمت جلب حمایت قدرت های دیگر حرکت کردند.

 

دو وزیر امور خارجه در کشور های عربی این توافق را امضا کردند سطح این توافق چطور ارزیابی می شود؟

این سوال خوبی است در کاخ سفید عالی ترین مقام ها از جمله رییس جمهور آمریکا و نخست وزیر اسرائیل به عنوان عالی ترین مقامات اجرایی حضور داشتند ولی امیر و نخست وزیر  کشورهای عربی حاضر به حضور نشدند و وفقط وزرای امور خارجه به آمریکا رفتند. علت ریسک و خطری است که صلح با اسرائیل به همراه دارد هر کسی در قاب عکسی در کنار نتانیاهو بایستد آینده خود را به خطر انداخته است. انها می دانند چه بر سر سادات و عرفات آمد و عمدا وزرا فرستاده شده اند تا خطر دور شود و اگر در آینده تحرکاتی دیده شد بتوانند وزرای خارجه را عزل یا حذف کنند در حقیقت این افراد فدایتاج و تخت امیران شدند.

 

نظر شما