صفحه نخست

سیاست

اقتصاد

بین‌الملل

جامعه

فرهنگ‌وهنر

چندرسانه‌ای

منهای نفت

اندیشکده‌های خارجی

انتخابات

فضای مجازی

صفحات داخلی

تاریخ انتشار: ۱۱:۴۲ - ۲۲ مهر ۱۳۹۹ - 2020 October 13
کد خبر: ۶۲۷۷۸
تعداد نظرات: ۳ نظر

ادعای خط فقر در ایران تا چه اندازه صحت دارد؟

تورم بالا در سه سال گذشته و کاهش قدرت خرید ریال باعث شده است تا خط فقر به ناگهان به بیش از سه برابر افزایش پیدا کند و بالاتر از حداقل یارانه‌ها قرار بگیرد؛ اما با توجه به مستمری خانواده‌‌های تحت پوش کمیته امداد امام خمینی و بدون توجه به منابع پرداختی توسط سایر مراکز حمایتی، دریافتی تمام شهروندان ایران بیش از حداقل خط مطلق فقر است.

 

به گزارش راهبرد معاصر؛ یکی از مناقشه‌پذیرترین آمارها در سالهای اخیر محاسبه خط فقر در ایران است. آخرین آمار رسمی مربوط به خط فقر در سال ۱۳۸۳ است که از سوی وزارت رفاه اعلام شد. خلا آماری در این خصوص موجب شده است تا در طول ماه‌‌های اخیر آمار متفاوتی تحت عنوان خط فقر در ایران منتشر شود و باعث تشویش اذهان عمومی شده است. در هفته ابتدایی مهرماه، حمیدرضا امام قلی تبار، بازرس مجمع عالی نمایندگان کارگران کشور در گفت‌وگو با تسنیم، بدون ارائه هیچ‌گونه فکت و دیتایی، خط فقر یک خانواده چهار نفره را 10 میلیون تومان اعلام کرد. این عدد به‌ سرعت در فضای رسانه‌‌ای ایران بازتاب پیدا کرد و مورد استناد قرار گرفت. اعلام عدد 10 میلیونی برای خط فقر، مجددا بحث خط فقر را به سطح رسانه‌ای کشاند. برخی از رسانه‌های فارسی‌زبان خارج کشور با استناد به بانک مرکزی که درآمد کمتر از 1.9 دلار در روز را خط فقر مطلق جهانی می‌داند، تلاش کردند تا با مغالطه در روش محاسبه نرخ برابری دلار در مقابل ریال، وضعیت معیشتی اکثریت مردم ایران را زیر خط فقر معرفی کنند. بر این اساس اگر یک خانواده چهار نفره در ماه کمتر از ۲۲۸ دلار درآمد داشته باشد در فقر شدید به سر می‌برد. این رقم با در نظر گرفتن بهای دلار در بازار آزاد شش میلیون و ۸۴۰ هزار تومان می‌شود که از دریافتی ماهیانه بسیاری از شاغلان و بازنشستگان ایرانی بسیار بیشتر است.

 

در این یادداشت سعی داریم ابتدا نرخ واقعی خط فقر به ریال را بر اساس معیار بانک جهانی جهانی حساب کنیم تا دید بهتری نسبت به وضعیت معیشتی دهک‌های پایین جامعه در مقایسه با کشورهای دیگر پیدا کنیم. در حقیقت جامعه ایران زیر بمباران تبلیغاتی روزانه شبکه‌های خارجی و اخبار منفی از وضعیت اقتصادی خود قرار دارد و به مرور زمان در سال‌های اخیر دچار سوءبرداشت نسبت به شاخص‌های رفاهی ایران شده است.

 

خط فقر

خط فقر در کنار ضریب جینی، مهم ترین آمار مربوط به حوزه مشترک جامعه و اقتصاد است که میزان فقر و نابرابری را نشان می دهد. خط فقر و مشخص شدن درصد افرادی از جامعه که پایین تر از این خط قرار دارند، مبنای آماری و عینی مشخصی را برای اقدامات فقرزدایی تعیین می کند. پنج معیار جهانی برای تعیین خط فقر عبارتند از: سلامت، آموزش، اشتغال، توانمندسازی و غذا.

 

خط فقر مطلق

فقر مطلق، در تعریف انواع فقر و تعاریف گوناگون از این پدیده، سخت‌ترین و دشوارترین نوع فقر تلقی می‌شود. به این معنی که فرد حتی از تامین نیازهای اساسی و کالاهای ضروری زندگی نیز درمانده است. کسانی که گرفتار فقر مطلق هستند از تامین خوراک، پوشاک، بهداشت و درمان، سرپناه و هزینه های حمل و نقل در می‌مانند.

 

مطالعه فقر نیازمند تعریف شاخص یا معیار برای سنجش فقر است. شاخص فقر می‌تواند صورتهای متفاوتی را ب‍پذیرد. دلایلی وجود دارد که استفاده از درآمد به جای هزینه منجر به نتایج متفاوتی می‌گردد. مثلاً امکان دارد که کسانی از نظر سطح درآمد، زیر خط فقر قرار داشته باشند، ولی از طریق قرض نمودن یا فروش بعضی از دارایی‌ها سطح رفاه خود را بالاتر از خط فقر قرار دهند. هم چنان‌که ممکن است گروهی که سطح درآمد خط فقر را دارا می‌باشند، به دلایلی چون عادت اجتماعی، دانش ناقص یا ناقص بودن بازار قادر به تأمین نیازهای خود در سطح مناسب و بالای فقر نباشند. اقتصاددانان بر این باورند که تعیین معیار درآمدی یا هزینه‌ای که با عناوینی همچون خط فقر مطلق و اعلام اعداد و ارقامی همراه است، نمی‌تواند معیار درستی باشد. چراکه تعیین شرایط فقر و اعلام عدد و رقم برای آن باید با توجه به شرایط زندگی، محل زندگی و حتی مسایل فرهنگی تعیین شود که می‌تواند حتی در یک کشور واحد با توجه به گستردگی و شرایط گوناگون مناطق مختلف، متناسب با این تفاوت‌ها، اعداد و ارقامی ناهمسان به دست دهد.

 

خط فقر مطلق جهانی

خط فقر در کشورهای مختلف، بسته به میزان رفاه عمومی بسیار متفاوت است. با این حال بانک جهانی برای آنکه تصویری از فقر مطلق ارایه کند، درآمد روزانه ۱.۹ دلار را معیار خط فقر مطلق اعلام کرده‌است (سال 2018). به این معنا که هر فرد که درآمد روزانه او کمتر از ۱.۹ دلار باشد، می‌تواند بالقوه زیر خط فقر مطلق قرار گیرد. این مبلغ بر اساس برابری قدرت خرید محاسبه می‌شود. مبنای این محاسبه نه ارزش اسمی دلار، یعنی رقمی که در بازار خرید و فروش می‌شود، بلکه قدرت خرید معادل یک دلار است.

 

براساس آخرین گزارش سازمان‌ملل، در حال حاضر نزدیک به ۱۰ درصد از جمعیت زیر خط فقر قرار دارند. کشورهای عمدتا آفریقایی ماداگاسکار، کنگو، بوروندی، مالاوی، گینه بیسائو، جمهوری آفریقای مرکزی، موزامبیک، ازبکستان (آسیایی)، لسوتو و زامبیا ۱۰ کشوری هستند که نرخ فقر مطلق (خط فقر ۱,۹ دلار در روز ) در آنها در آخرین گزارش بانک جهانی بین ۵۷ تا ۷۷ درصد بوده است.

 

در این رده‌بندی نرخ فقر مطلق در ایران حدود ۰,۲۷ درصد است که این میزان ایران را بالاتر از ۱۲۶ کشور جهان قرار می‌دهد. البته ممکن است این آمار با توجه به وضعیت معیشتی مردم ایران مورد تردید قرار بگیرد اما با توجه به حمایت نهادهای حاکمیتی همچون کمیته امداد، سازمان بهزیستی، هزاران خیریه و... وضعیت ایران در این شاخص نسبتا مناسب است.

 

 

چنانکه پیدا است بر اساس استاندار بانک جهانی از وضعیت فقر در ایران، افراد با درآمد کمتر از 166 هزار تومان در زیر خط مطلق فقر قرار می‌گیرند. چنانکه مشخص است خط فقر دستکم تا سال ۲۰۱۷ کمتر از ۴۵ هزار و ۵۰۰ تومان است. یعنی ۷۷ میلیون نفری که در ایران از دولت یارانه می‌گرفتند، به طور خودکار بالای خط فقر قرار می‌گیرند و فکت‌های بانک جهانی هم این موضوع را تایید می‌کند. از آبان سال قبل دولت یک یارانه جدید تحت عنوان سبد معیشتی پرداخت می‌کند که یارانه عمومی را به بیش از 100 هزار تومان افزایش داده است. تورم بالا در سه سال گذشته و کاهش قدرت خرید ریال باعث شده است تا خط فقر به ناگهان به بیش از سه برابر افزایش پیدا کند و بالاتر از حداقل یارانه‌ها قرار بگیرد؛ اما با توجه به مستمری خانواده‌‌های تحت پوش کمیته امداد امام خمینی و بدون توجه به منابع پرداختی توسط سایر مراکز حمایتی، دریافتی تمام شهروندان ایران بیش از حداقل خط مطلق فقر است.

 

میزان دریافت مستمری خانواده های تحت پوشش کمیته امداد

 

بر اساس معیار بانک جهانی، در کشورهایی با درآمد متوسط فردی که کمتر از سه دلار و ۲۰ سنت در روز در اختیار داشته باشد فقیر محسوب می‌شود. با ملاک این استاندارد هم خط فقر جهانی در ایران کمتر از حداقل پرداختی یارانه‌های عمومی و مستمری کمیته امداد است و میتوان گفت که فقر جهانی، مسئله امروز ایران نیست و ما در ایران با معیار بانک جهانی، با فقر سخت مواجه نیستیم. ایران در سال 2020 با حدود 18 هزار دلار سرانه تولید ناخالص داخلی بر اساس برابری قدرت خرید، در میانه کشورهای جهان و بالاتر از چین، مصر، آفریقای جنوبی و اروپای شرقی قرار دارد.د ر حقیقت آنچه که به عنوان احساس فقر در ایران وجود دارد، فقر نسبی است و در تمام کشورهای و به‌صورت منطقه‌ای و جغرافیایی این خط فقر شناسایی میشود و به‌عنوان معیاری برای برنامه‌ریزی اقتصادی و رفع توسعه‌نیافتگی منطقه‌ای مورد استفاده قرار می‌گیرد.

 

خط فقر در ایران

فقر مقوله اي است چندبعدي و محققین با توجه به دیدگاه و رشته مطالعاتي خود به بررسي آن از جنبه هاي مختلف مي پردازند. در چند دهه اخیر کاهش فقر هم در برنامه سازمان های بین المللي و هم در برنامه کشورهاي مختلف قرار گرفته است . در حوزة سیاستگذاري براي کاهش فقر ابتدا باید توان و ظرفیت اقتصاد ملي براي مبارزه با فقر ارزيابي گردد. در درازمدت کاهش فقر در گرو رشد و توسعة اقتصادي است . اما در کوتاه مدت براي تنظيم سیاست هاي حمايتي و مبارزه با فقر ابتدا می باید متناسب با منابع مالي در دسترس، مفهوم مناسبي از فقر در نظر گرفته شود. برای مثال اگر چنانچه يکي از کشورهای توسعه یافته صنعتي درصدد امحاء فقر نزد اتباع کشور خود بر آید، مي‌باید مفهوم نسبي فقر را بپذیرد زیرا اساسا در چنین كشوري ممکن است فقر به مفهوم مطلق وجود نداشته باشد.

 

ماده ۹۵ قانون برنامه پنجساله چهارم (۱۳۸۴ تا ۱۳۸۸)، دولت را مکلف می‌کند به منظور پوشش دادن جمعیت زیر خط مطلق فقر، این شاخص را محاسبه کند. با وجود این الزام قانونی، خط فقر در ایران تعریف نشده و به جز بررسی های ادواری مراکز تحقیقاتی و اندیشکده‌ها (مانند مرکز پژوهش‌های مجلس)، هیچ نهاد رسمی به آن نپرداخته است. به بیان دیگر برای ارائه آمار و ارقام درباره فقر و ابعاد آن، هیج منبع رسمی قابل ارجاعی در کشور وجود ندارد. سال‌ها است در ایران آمار رسمی فقر اعلام نمی‌شود. برای آخرین بار وزارت رفاه در سال 1383 خط فقر را اعلام کرد. دولت احمدی‌نژاد با استناد به اینکه اعلام خط فقر باعث آسیب روانی به خانواده‌های فقیر میشود از اعلام شاخص خط فقر خودداری کرد. با گذشت زمان، اعلام این آمار مهم به فراموشی سپرده شد و این روند در دولت روحانی ادامه پیدا کرد. مرکز پژوهش‌های مجلس در سال 97 و بر پایه آمار بانک مرکزی، خط فقر کشور را در دهه 90 محاسبه و منتشر کرد.  براساس بررسی‌های مرکز پژوهش‌های مجلس، خط فقر خانوار‌های چهار نفره در سطح کشور در سال 1398 دو میلیون تومان محاسبه شده است که در حدود 30 درصد نسبت به سال قبل افزایش نشان می‌دهد. این عدد برای شهر تهران به 4.5 میلیون تومان میرسد.

 

 

افزایش تورم و تداوم رکود اقتصادی در دهه نود (دولت روحانی) باعث شده است تا خط فقر نسبی کشوری تا مرز حداقل  حقوق وزارت کار رشد کند. بر اساس گزارش مرکز پژوهش‌های مجلس، درآمد سرانه کشور از سال ۱۳۹۰ تا سال ۱۳۹۸ کاهشی ۳۴ درصدی داشته‌است: «در واقع علی‌رغم افزایش درآمد اسمی خانوارها، قدرت خرید هر فرد ایرانی نسبت به سال ۱۳۹۰ حدود یک‌سوم کاهش یافته است». رشد اقتصادی کشور در سال‌های اخیر به شدت پرنوسان بوده و بین منفی ۸.۳ درصد تا مثبت ۱۴ درصد حرکت کرده است، اما در حالی که نرخ رشد اقتصادی هدف برنامه‌های پنجم و ششم توسعه ۸ درصد تعیین شده، متوسط نرخ رشد اقتصادی کشور از سال ۱۳۹۱ تا سال ۱۳۹۸ نزدیک به صفر درصد بوده است. به‌رغم عدم موفقیت دولت روحانی در افزایش قدرت خرید، متوسط‌ هزینه‌های كل سالانه‌ي ‌يك ‌خانوار ایرانی در سال 1398 به 5.4 میلیون تومان رسیده است. مطابق اطلاعات مرکز آمار ایران، تنها هزینه‌های ماهیانه خانوارهای دهک اول، کمتر از خط فقر نسبی مرکز پژوهش‌های مجلس است.  دهک اول در سال 1398 در حود یک میلیون و دویست‌ هزار تومان هزینه کرده است و جبران کسری این خانوارها به کمتر از 15 هزار میلیارد تومان بودجه نیاز دارد.

 

یکی از وعده‌های مهم حسن روحانی در انتخابات دور دوم ریاست‌جمهوری، ریشه‌کنی فقر مطلق بود. همکاران او در دولت، از اواخر دولت یازدهم، به این نتیجه رسیده بودند که با اجرای طرحی که مبتنی بر افزایش مبلغ مستمری خانواده‌های تحت پوشش سازمان بهزیستی و کمیته امداد با جمعیتی بین دو تا سه میلیون خانواده، تعریف شده بود. طرحی که قرار بود بعد از اجرای موفقیت‌آمیز برای مستمری‌بگیران، در فازهای بعدی برای کل جمعیت فقیر ایران اجرا شود. به‌نظر میرسد که بیش از آنکه افزایش کسری بودجه و مشکلات اقتصادی کشورمانعی برای اجرای طرح ریشه‌کنی فقر در ایران باشد، دولت روحانی از جابه‌جایی اولویت‌های بودجه‌ای و نبود اراده برای هدایت منابع  به سمت فقرزدایی رنج می‌برد.

 

نظر شما
نام:
ایمیل:
نظر:
نظرات بینندگان
انتشار یافته: ۳
در انتظار بررسی: ۰
غیر قابل انتشار: ۰
مرتضی
۰۲:۵۹ - ۱۳۹۹/۰۷/۲۶
تا100در100صحت دارد.همه مردم ایران زیرخط فقرزندگی میکنند
ناشناس
۱۱:۴۳ - ۱۳۹۹/۰۷/۲۵
متاسفانه دولتمردان ما فقیررافقط به تحت پوششین کمیته وبهزیستی اکتفا منمایند بقول مدیرکمیته امدادشهرمان که چند روزپیش طی دستورفرماندهرمحترم واطلاع کامل ازنوع معیشت بنده.خودمدیرمحترم فرمود برخی طلاقهای سوری میگیرندوبعدازموفقیتشان برگه ای راپاره میکنندودرعوضبه یارانه وغیره 3 برابری دست یافته ومن خودمرازآنها که فقیرند پول نرپزول کردم پس آیا معیاری گذاشته اند
ناشناس
۰۹:۰۸ - ۱۳۹۹/۰۷/۲۵
فک کنم شما مالیات صندوق بازنشستگی و.... اینا رو فراموش کردین با کسر این موارد از حقوق کسی اگه شش میلیون هم حقوقش باشه دریافتی حقوق خیلی کمتر میشه