صفحه نخست

سیاست

اقتصاد

بین‌الملل

جامعه

فرهنگ‌وهنر

چندرسانه‌ای

منهای نفت

اندیشکده‌های خارجی

انتخابات

فضای مجازی

صفحات داخلی

تاریخ انتشار: ۱۴:۳۶ - ۱۳ ارديبهشت ۱۴۰۰ - 2021 May 03
کد خبر: ۸۶۱۲۹
راهبرد معاصر بررسی می‌کند:

آیا  پیروزی در میدان به‌معنای شکست در عرصه دیپلماسی است؟

در فایل صوتی منتشرشده جواد ظریف، وزیر امور خارجه ایران، دیپلماسی و میدان به عنوان دو گزینه جایگزین معرفی شده‌اند؛ بدین معنا که انتخاب یکی به معنای از دست دادن دیگری است و هزینه- فرصت انتخاب یکی، لاجرم فدا کردن دیگری خواهد بود. این در حالی است که پیش­فرض اساسی مفهوم هزینه- فرصت، انتخاب از میان گزینه­‌های جایگزین درمورد یک مسئله است و این دو مورد لزوما گزینه­‌های جایگزین یکدیگر نیستند، مگر اینکه دیپلماسی در معنای خاصی به کار برده شود.

 

به گزارش راهبرد معاصر؛ نوار صوتی منتشرشده از  ظریف، وزیر خارجه ایران بازتاب گسترده‌ای در فضای سیاسی داخل و خارج از کشور داشت و تحلیل‌‌گران متعددی با زاویه‌ دیدی متنوع به آن پرداخته‌اند. یادداشت حاضر با استفاده از مفهوم هزینه- فرصت در علم اقتصاد به تحلیل سخن ایشان درمورد ادعای هزینه‌شدن دیپلماسی برای میدان می‌­پردازد.

 

مصاحبه ظریف اولین اقدام جدی یکی از اعضای تیم اصلی دولت در دفاع از عملکرد خود در جهت مقدمه‌سازی برای حضور در فضای رقابت‌های انتخاباتی است. از آنجا که قالب صحبت‌های ظریف در این صوت کاملا شبیه یک مصاحبه رسمی است و مجری آن نیز از طرفداران دولت حاضر محسوب می­‌شود، لو رفتن این صوت بسیار بعید به نظر می­رسد و احتمالا نشر این مصاحبهه به‌معنای اعلام حضور غیر رسمی ظریف و تیم ایشان در کارزار انتخابات ریاست‌جمهوری است. این مصاحبه با ایجاد دوقطبی میدان-دیپلماسی، تلاش می‌‌کند تا کاندیداهای بالقوه را در این چارچوب صورت‌بندی کند.

 

نوسان‌های شدید در خط مشی سیاست خارجی دولت‌های ایران در چند دهه گذشته نشان میدهد که برخلاف نظر ظریف،‌ دیپلماسی فدای میدان نشده است  و ادعای دخالت تام در مسیر دیپلماسی بیش از اندازه غلوآمیز است. به­‌عنوان نمونه رهبر انقلاب در خصوص مذاکرات هسته‌ای به صراحت اعلام کردند که به طرف مقابل اعتماد ندارند و به مذاکرات خوش­بین نیستند اما اجازه آن را دادند و آن را برای بالا بردن ظرفیت فکری ملّت مفید خواندند.

 

تحلیل هزینه-فایده و هزینه فرصت در مسئله دیپلماسی و میدان نبرد

 

بخشی از علم اقتصاد به تحلیل هزینه –فایده نقاط ضعف و قوت آلترناتیو‌های هر معادله می‌پردازد. این یک تکنیک برای بررسی گزیه‌های پیش‌رو است تا در زمان و هزینه‌ محدود، در مقابل مزایای آنها صرفه‌جویی کنیم و بهترین مسیر را انتخاب کنیم. مردم در حالت عادی برای انجام یک کار، هزینه­‌های آن را به همراه عوایدش احصا می­کنند و تنها در صورتی که عواید از هزینه‌­ها پیشی بگیرد، انجام آن کار قابل توجیه خواهد بود. البته این شرط لازم آن است؛ اما کافی نیست. در عالم واقع و با وجود گزینه‌های جانشین، انجام یک کار تنها در حالتی توجیه دارد که عواید خالص آن به نسبت عواید انتخاب‌های جایگزین،‌ بیشتر باشد. برای مثال، مردم در انتخاب میان شغل‌­های مختلف، شغلی را انتخاب می­کند که سود خالص آن بیشتر از بقیه باشد. این در حالی است که شغل‌­های زیادی دارای سود خالص مثبت است و شرط لازم را دارند. در ادبیات اقتصادی تحلیل هزینه-فایده به عنوان شرط لازم و هزینه – فرصت، شرط کافی نامیده میشود.

 

ظریف در فایل صوتی مدعی است که در رویکرد سیاست خارجی در سال‌های اخیر، دیپلماسی هزینه میدان شده است. یعنی کشور برای موفقیت در میدان نبرد و رسیدن به پیروزی در آن، از دیپلماسی هزینه کرد و پیروزی در این عرصه، فدای پیروزی در میدان شده است.

 

این شبیه یک هزینه-فرصت در اقتصاد است. یعنی انتخاب پیروزی در میدان یا انتخاب پیروزی در دیپلماسی. اما در اینجا مسئله‌­ای مورد غفلت قرار گرفته است. هزینه- فرصت مطرح در اقتصاد در مورد گزینه‌­های جایگزین برای یک مسئله است که در آن انتخاب یکی به معنای انتخاب نکردن دیگری است. وقتی به شخصی دو شغل پیشنهاد می­شود بطوری که فرد می­تواند تنها یکی از آنها را انتخاب کند در اینجا مسئله هزینه - فرصت پیش می‌­آید. اما اگر به همین فرد پیشنهاد یک شغل شود و همزمان به او پیشنهاد شود که برای درآمد بیشتر، فلان خانه­‌اش را هم اجاره دهد در اینجا امکان تحقق مفهوم هزینه فرصت وجود ندارد.

 

دیپلماسی در بیانی ساده به معنای دانش ارتباط میان سیاستمداران و سران کشورها برای کسب اهداف ملی است. دیپلماسی یک ابزار تبعی در اختیار دولت‌ها است و خود دارای ارزش ذاتی نیست. به عبارت دیگر صرف اینکه دیپلمات‌های یک کشور بروند با دیپلمات­های کشورهای دیگر دیدار کنند واجد هیچ‌گونه ارزش و مزیتی برای کشور نیست؛ البته این نکته نباید با تاکتیک مذاکره برای مذاکره خلط شود. ماهیت دیپلماسی موضوعیت دائمی ندارد بلکه روشی برای رسیدن به یک هدف از جمله توسعه تجارت خارجی، حفظ و ارتقای امنیت، تعامل فرهنگی و... است. پس بیان عباراتی از این قبیل که اقتصاد یا فرهنگ یا امنیت و قدرت نظامی کشور فدای دیپلماسی شود یا برعکس، دقیق نیست. البته از این مسئله نباید غافل شد که در عمل عموما عمده کاربرد دیپلماسی یا مذاکره و گفت‌و‌گوی دو طرف برای رفع نزاع و ایجاد صلح است. پس اگر سخن ظریف بخواهد در چارچوب یک مسئله هزینه- فرصت گنجانده شود، باید جمله «دیپلماسی، هزینه میدان شد» به جمله « مذاکرات برای رابطه با آمریکا فدای مقاومت در سوریه و عراق شد» تعبیر شود و منظور ظریف نیز همین مسئله بوده است.

 

اما نتیجه جالبی که می­توان از جمله اخیر گرفت این است که حضور میدانی ایران در سوریه و عراق یا در مقابل خود آمریکا بوده یا با متحدین و  گروه‌های پروکسی آمریکا. چیزی که از انتقاد و گله «جان کری» به  ظریف درمورد 6 برابر شدن مسافرت­های هوایی به سوریه پس از توافق نیز می‌توان آن را فهمید.

 

نتیجه­‌گیری

 

آنچه ایران در مسئله میدان و دیپلماسی انتخاب کرد انتخاب گزینه «مقاومت و نبرد با آمریکا» در مقابل گزینه «صلح و سازش با آمریکا» بوده است؛ اما از گفته‌­های دکتر ظریف می­توان این‌گونه برداشت کرد که ایشان شخصا گزینه دوم را ترجیح میدهد. این در حالی است که انتخاب گزینه دوم و واگذار کردن میدان نبرد به داعش، به معنای جنگ نکردن با دشمنی است که هم‌اکنون در عمل دشمنی خود را با استفاده از ایجاد یک نیروی نیابتی در نزدیکی مرزهای کشورمان و حمایت از آن نشان داده است. نیرویی که در صدد گرفتن دو کشور همسایه و تقویت خود از این طریق و در نهایت حمله به ایران در بلندمدت بوده است و در عمل یک دشمن بالقوه کشور محسوب می­شود. لذا صلح کردن با دشمنی که هم­‌اکنون در حال جنگ با شماست و از این دشمنی دست بر نمی­دارد به معنای تسلیم شدن خواهد بود.

 

 

نظر شما
نام:
ایمیل:
نظر: