به گزارش راهبرد معاصر؛ روز جمعه 27 اوت 2021، جوزف بایدن در کاخ سفید میزبان نخست وزیر جدید رژیم صهیونیستی یعنی نفتالی بنت بود. در این دیدار 50 دقیقهای بنت طرح جایگزین تلآویو برای مقابله با برنامه هسته ای ایران را به همتای آمریکایی خود ارائه داد. رئیس جمهور دموکرات آمریکا در این دیدار بار دیگر بر ترجیح گزینه دیپلماسی تاکید کرد اما سخن از «گزینههای دیگر» نیز به میان آورد. به عقیده بسیاری از تحلیلگران بنت در این سفر علاوه بر ارائه طرحهای جایگزین برجام به دنبال گرفتن چراغ سبز از واشنگتن برای تداوم خرابکاری و حمله هدفمند به تاسیسات هستهای ایران بوده است. در ادامه این یادداشت سعی خواهیم کرد تا نگاه دقیقتری به اهداف بنت در سفر به ایالات متحده داشته باشیم.
به گزارش باراک راوید خبرنگار پایگاه خبری «اکسیوس»، نفتالی بنت در کاخ سفید طرح «مرگ با هزاران بریدگی» را به بایدن ارائه داده است. در این طرح رژیم صهیونیستی از طریق اقدامات کوچک در جبهههای متعدد نظامی-دیپلماتیک، به جای حمله نظامی گسترده، به دنبال نابودی یکی از مولفههای قدرت ایران است. نخست وزیر اسرائیل در این دیدار نوع برخورد میان تهران و تلآویو را به نوع مقابله آمریکا و شوروی در دوران جنگ سرد تشبیه کرده است. اکنون که به نظر میرسد با روی کارآمدن دولتی انقلابی در ایران گرفتن امتیازهای راهبردی از تهران مشکل شده باشد، بار دیگر سیاست تکراری «چماق و هویج» وارد دستور کار تیم رابرت مالی و آنتونی بلیکن شده است. آنها قصد دارند تا با خرابکاری در صنایع هستهای کشور، ترور دانشمندان هستهای، ایجاد اجماع بینالمللی، فضا سازی رسانهای، پروندهسازی در آژانس بینالمللی انرژی اتمی و ارسال مجدد پرونده ایران به شورای امنیت و ... دولت سیزدهم را تحت فشار قرار داده تا تیم دیپلماسی ایران در پای میز مذاکره تن به خواستههای غربیها دهد.
با سرعت گرفتن خروج نیروهای آمریکایی از افغانستان و به قدرت رسیدن جنبش طالبان در کابل، صهیونیستها بشدت نگران خروج آمریکاییها از خاک عراق و سوریه هستند. به گزارش منابع خبری یکی دیگر از مطالبات رهبر حزب یامینا از بایدن عدم تخلیه نیروهای آمریکایی از منطقه شامات است زیرا اسرائیل بشدت نگران تثبیت حاکمیت نیروهای محور مقاومت از بغداد تا سواحل مدیترانه هستند. در صورت وقوع چنین سناریویی ایران میتواند ضمن تکمیل حلقه ارتباط خود با حزبالله، برای تکمیل مسیرهای زمینی، ریلی و هوایی کریدور تهران-بغداد-دمشق برنامهریزی کند.
خروج آمریکا ازمنطقه برای اسرائیل، به معنای پایان تضمین امنیت برای این رژیم جعلی است. با اینکه اسرائیل با در اختیار داشتن بیش از 200 کلاهک هستهای، تانکهای مرکاوا، سیستم دفاع موشکی گنبد آهنین، جنگندههای راهبردی اف-35 و ... مجهزترین ارتش خاورمیانه را در اختیار دارد؛ اما به خوبی میداندکه در صورت وقوع درگیری نظامی به ایران آسیب پذیری بالایی در برابر حملات موشکی و پهپادی محور مقاومت دارد؛ که میتواند این رژیم را به سمت نابودی هدایت کند. به همین دلیل بنت قصد دارد با جلب نظر بایدن، علاوه بر تداوم کمکهای نظامی-اقتصادی آمریکا به ارتش اسرائیل، تسلیحات راهبردی مانند بمبهای سنگرشکن را از پنتاگون دریافت کند. ارتش رژیم صهیونیستی برای سال آینده بودجه 18 میلیاد دلاری را داده که حدود 620 میلیون دلار آن برای خرید تجهیزات و مهمات لازم برای حمله به تاسیسات هستهای ایران اختصاص داده شده است. اسرائیل قصد دارد در صورت خروج کامل آمریکا از منطقه به تسلیحات استراتژیکی دست پیدا کند تا بقاء این رژیم تضمین شود.
در مقابل به نظر میرسد تیم دموکراتیک کاخ سفید با وجود تعهد به امنیت اسرائیل، اما بشدت مراقب ماجراجوییهای تلآویو است؛ زیرا قصد ندارد وارد جنگ بیپایان دیگری در منطقه خاورمیانه شود. اگر با دقت تحرکات اسرائیل بررسی شود آنگاه متوجه خواهیم شد که آنها از تنها ماندن در جنگ با ایران ترس و واهمهای کشنده دارند. تلاش برای اطمینان از حمایت نظامی آمریکا، جلب نظر قدرتهای اروپایی و تشکیل بلوک ضد ایرانی با شراکت کشورهای عربی همچون امارات، بحرین و مراکش نشان از برنامه صهیونیستها برای ایجاد ائتلافی گسترده تهران دارد. واشنگتن در دوران جدید قصد دارد تا با همکاری محور ترکیه، اردن و اسرائیل حضور امنیت-نظامی آمریکا را در منطقه خاورمیانه کاهش دهد و تمرکز خود را بر روی شرق آسیا و رقیب سرسخت اش یعنی چین بگذارد.
با شکست نتانیاهو و روی کارآمدن کابینه ائتلافی بنت-لاپید، رژیم صهیونیستی سعی بر آن دارد تا روابط خود با متحد قدیمیاش یعنی ایالات متحده آمریکا را «بازتعریف» و «اصلاح» کند. عبور از مرز غنی سازی 60%، تثبیت نفوذ ایران در عراق و سوریه، پیشرفت روز افزون تهران در فناوری موشکی-پهپادی از یکسو و به گوش رسیدن صدای خروج آمریکایی از خاورمیانه در سوی دیگر سبب ترس صهیونیستها و تلاش برای حفظ موقعیت غیرپایدار اسرائیل شده است. آنها قصد دارند تا پیش از تخلیه نیروهای امریکایی از منطقه جنگی «هدفمند» و «محدود» را علیه تاسیسات اتمی ایران آغاز کنند و یکی از مولفههای قدرت محور مقاومت را نابود کنند.
در چنین شرایطی جمهوری اسلامی ایران باید ضمن سرعت بخشیدن به توسعه فناوری صلح آمیز هستهای، متحدین خود در منطقه را بیش از پیش تجهیز و آماده جنگی فراگیر علیه اسرائیل کند. همچنین ایران میتواند با استناد به تهدیدات وزیر دفاع و نخست وزیر اسرائیل، از این رژیم در مجامع بینالمللی شکایت کرده و حق خود برای «حمله پیشدستانه» و «پاسخ متقابل» را محفوظ بدارد. شورای امنیت ملی نیز میتواند با توجه به افزایش تهدیدات از سوی رژیم صهیونیستی طرحی متقابل برای حمله به تاسیسات حیاتی اسرائیل تهیه و تدوین کند.