به گزارش راهبرد معاصر؛ مذاکرات برجام بعد از خروج آمریکا از این توافق نامه بین المللی تا کنون با درخواست های مکرر آمریکا برای تحمیل خواسته های دولتمردان آمریکایی از زمان ترامپ تا دولت بایدن به روش ها و بیان های متفاوتی مطرح شده است. بی تردید آمریکایی ها تلاش می کنند تا اهداف مورد نظر خود را از طریق مذاکرات و تجدید مذاکره با جمهوری اسلامی ایران در قالب توافقات جدیدی به منصه ظهور برسانند و به خواست خود برسند.
هدف آمریکا از مذاکرات و تجدید مذاکره با ایران، گنجاندن خواسته های دیرینه خود است که تا کنون موفق به تحمیل آنها به ایران نشده است، لذا آمریکایی ها با وقت کشی و کشاندن مذاکرات به دورهای بعدی و بعدی برآن هستند تا به هر شکلی خواسته های خود را محقق کنند. برجام های دو و سه که در قالب فعالیت های موشکی ایران و کاهش فعالیت های هسته ای و جمع کردن سانترفیوژهای جدیدی که ما را به سمت تولیدات غنی سازی اورانیوم فلزی برده است اهم خواسته های آنهاست.
در صورتی که ایران به توقف فعالیت های موشکی، منطقه ای و هسته ای به صورت تام رضایت دهد شاید آن زمان آمریکایی ها یکی دو گام نه گام های اساسی برای رفع تعهدات برجامی خود بردارند از این رو به دنبال توافق همه جانبه ای هستند که هم منافع آنها و هم منافع رژیم صهیونیستی را به صورت یک جا و توامان تامین کند. از این روست که جو بایدن به نخست وزیر اسرائیل وعده رسیدن به توافق خوبی با ایران داده است.
از سوی دیگر موضع جمهوری اسلامی ایران در قبال برجام و تحریم های آمریکا به شدت روشن است و هرگز خللی در آن ایجاد نمی شود. لغو کلیه تحریم ها بدون مطرح کردن مسائلی که به هیچ وجه به برجام و به آمریکا مربوط نمی شود مثل مسائل موشکی یا منطقه ای از جمله خواسته های جمهوری اسلامی ایران به شمار می رود، لذا تا زمانی که تحریم های ایران لغو نشود و راستی آزمایی برای اطمینان خاطر نسبت به باقی ماندن آمریکا در برجام انجام نشود، جمهوری اسلامی ایران به هیچ وجه هیچ موضوعی را غیر از تعهدات برجامی قبول نمی کند و به هیچ یک از طرفین برجام اجازه طرح موضوعات دیگر را غیر از موضوعاتی که در مفاد برجام بوده نخواهد داد.
آمریکایی ها کوشش می کنند تا برجام های دو و سه را این بار در دولت بایدن با متن و انشای قشنگ تری از دولت قبلی اما با همان منظور و هدف نهایی به ما تحمیل کنند. در واقع آمریکایی ها به دنبال مهار ایران جمهوری اسلامی ایران در منطقه هستند تا با کاهش فعالیت های موشکی و تداوم نظارت آژانس بین المللی بر فعالیت های هسته ای ایران، زمینه های خشنودی رژیم صهیونیستی را فراهم آوردند.
آنچه آقای بایدن در صورت عدم رسیدن به توافق بین ایران و آمریکا به نخست وزیر رژیم صهیونیستی بیان کرده را نمی توان ناظر بر این موضوع دانست که اگر توافقات به صورت دیپلماتیکی به انجام نرسد بین ایران و آمریکا جنگی در می گیرد، بلکه کشاندن ایران به پای میز مذاکره برای بده بستان های دیگر به عنوان فشارهای استراتژیک یا اعمال تحریم های دیگری به ایران مد نظر است.
در صورتی که ایران وارد مذاکره شود قطعا آمریکایی ها احساس می کنند یک گام جلوتر رفته اند و توانسته اند اهداف خود را به ایران تحمیل کنند در صورتی که اگر ایران وارد جریان های مذاکراتی نشود به طور طبیعی طرف آمریکایی بهانه ای برای اقدامات بعدی و غیر دیپلماتیک در دست نخواهد داشت، لذا آمریکایی ها با مطرح کردن دائمی مذاکره و کشاندن ایران به پای میز مذاکره ای که هدف آنها مشخص است به دنبال راستی آزمایی ایران هستند.
آنچه مشخص است سیاست دولت سیزدهم کاملا متفاوت با دولت دوازدهم است. دولت سیزدهم در سیاست خارجی با آمریکا و کشورهای اروپایی تغییر رویکرد جدی را از موضع انفعال به موضع فعال در نظر گرفته است لذا وقتی دولت آقای رئیسی از موضع غیر فعال به موضع تهاجمی تغییر روش می دهد، این پیام به طرف غربی داده می شود که اجازه اینکه مؤلفه های قدرت جمهوری اسلامی را در مذاکرات مورد بحث قرار دهند نخواهند داشت.