به گزارش راهبرد معاصر؛ در این مراسم ۴۲ سینماگر غیروابسته از ۲۴ کشور در این رویداد حضور داشتند. در بخش بینالملل جشنواره در این دوره در مجموع ۹۰۶ فیلم از ۹۴ کشور متقاضی حضور بودند که ۲۴ فیلم از ۲۳ کشور به بخشهای مسابقه راه پیدا کردند؛ ۲۴ فیلم شامل: ۹ فیلم سینمایی و ۱۵ فیلم مستند از ۲۳ کشور به مرحله مسابقه جشنواره راه پیدا کردهاند: سوریه ۴ فیلم، روسیه ۳ فیلم، عراق ۱ فیلم، بحرین ۱ فیلم، عربستان ۱ فیلم، لبنان ۳ فیلم، فرانسه ۲ فیلم، اسپانیا ۱ فیلم، هند ۲ فیلم، آمریکا ۳ فیلم، اوروگوئه ۱ فیلم، کانادا ۱ فیلم، ترکیه و بوسنی ۱ فیلم و انگلیس و چین ۱ فیلم.
نکته قابل توجه این جشنواره، حضور نداشتن تعدادی از فیلمها و فیلمسازانی است که به دلیل برخی فشارها و شرایط پیشآمده از حضور در این جشنواره خودداری کردند و یا این که تهیهکنندکان و دستاندرکاران "خاشقچی تنها نیست" به دلیل مسائل امنیتی و جانی در جشنواره حضور نداشتند.
باید پذیرفت که متولیان سینما و اصحاب اجرایی فرهنگ اگر واقعاً به سینمای ارزشی تعلق خاطر دارند چرا آگاهانه مانع از تولید فیلم هایی می شوند که مضامینی همچون دفاع مقدس، مقاومت، انقلاب اسلامی و... دارد؟ و حمایت حداقلی از آثار با مضمون دفاع مقدس شده است اما در مقابل وجود تنها یک مزیت نسبی باعث رکورد شکنی فیلم به اصطلاح مبتذل شده است. این مزیت چیزی به غیر عبور از خط قرمز های اخلاقی و سیاسی نبود. این امر بدون شک با چراغ سبز متولیان فرهنگی که آن هم انگیزه ای به جز کسب آرای سیاسی مخاطبان خاموش نداشته، بوده است. این اتفاق فرهنگی که با اهداف سیاسی انجام شده تاثیر مهمی در بازار سینمای ایران به همراه داشت که موجب شده است غفلت از اساس فرهنگی ج.ا. را موجب شود. ایران به عنوان نماد کشورهای اسلامی، پرچمدار گفتمان مقاومت است که ناگزیر است این گفتمان را از طریق فعالیت های فرهنگی هنری به ویژه در عرصه سینما با جهان به اشتراک بگذارد،
در این عرصه یعنی حمایت از تولیدات فرهنگی ارزشی نیازمند جوانگرایی و حمایت از نیروهای جوان میباشیم که بتوانند برخلاف رویه موجود در سینمای ایران این حصار گیشه و ذائقه مخاطب را تغییر دهند. این گفتمان انقلابی از هنرمندان جوان و متعهد ایران برای خلق آثار هنری باید نهایت استفاده را بگیرد. به ویژه در عرصه سینما لازم است فرصتهای بیشتری برای بروز و ظهور پیدا شود.
مسئولان جشنواره فیلم مقاومت نباید اجازه دهند که این رویداد بدل به یک نمایش جایگزین جشنواره فجر و یا فراموش کردن کمری دستگاههای متولی امور فرهنگی باشد. یعنی آنانی که اختیارات اجرایی سنما و تئاتر را در دست دارند. جشنواره فیلم مقاومت باید با گذشت پانزده دوره از برگزاری برخلاف جشنواره فجر گنگ، یک استراتژی درست را ترسیم نماید که بتواند تحولی عظیم در عرصه سینمای مقاومت و دفاع مقدس به وجود آورد و بتواند با روحیه مطالبه گری از مسئولان آن ها را مجبور به حمایت از فیلمسازان ارزشی کند.
جشنواره فیلم مقاومت می تواند زوایای پنهان این عرصه را شناسایی و تبیین و تشریح کند و زمان آن رسیده است که جشنواره فیلم مقاومت از تولید فیلمهایی با نگاه جهانی و حتی توسط فیلمسازان خارجی حمایت کند و از این طریق نه فقط در ایام برگزاری بلکه در طول سال این اتفاق سینمایی جریان داشته باشد.
اکنون پس از اتمام این جشنواره، نباید فیلمهای برگزیده به حال خود رها شوند چرا که نظام پخش جهانی فیلمهای از این دست اصولا نه تنها وجود ندارد بلکه مافیای صهیونیستی و بدسلیقگیهای مدیریتی مانع از انتشار چنین مضمونهایی خواهد شد.، بنابراین این امر میتواند مسئولیت جشنواره فیلم مقاومت را دوچندان کند و فرصتی برای عرضه فیلمهایی با مضمون نه تنها مقاومت بلکه با هویت ضد استعمارگری باشد. بسیار سخت و هزینهبر میباشد اما باید ساز و کاری باشد تا فیلمسازان مقاومت در ایران و جهان بتوانند آثار خود را به جشنوارهها برسانند و جشنواره فیلم مقاومت میتواند این فرصت را فراهم آورد که چنین اثاری را حمایت کند.
صحبت تنها مربوط به جشنواره کقاومت نمیباشد بلکه این قبیل از جشنوارهها بهانهای است برای این که یادآوری شود دستگاه فرهنگی جمهوری اسلامی در قالب یک امر حاکمیتی و نه دولتی نیازمند داشتن یک استراتژی صحیح است که توانایی اجرای آن را در خود ببالاند و به عنوان حامی هنری آثار ضداستعماری اثربخشی خود را حفظ نماید.
بنابراین این جشنواره همچون جشنواره مردمی فیلم عمار میتوانند در کنار یکدیگر با جامعه ارتباط صمیمی برقرار کند و در این بستر با ایجاد حمایتهای زنجیرهای مردمنهاد، انتشار مفاهیم مقاومتی و ضد استعماری را شاهد باشیم.
هرچند که همانگونه در ابتدا آمد، نباید غافل از این شد که چنین جشنوارههایی موضع نقد نسبت به نداشتن سیاست واحد چند ساله در جشنوارهه فیلم فجر و سیاستگذاری فرهنگی را تعطیل نخواهد کرد.