به گزارش راهبرد معاصر؛ آیت الله حسینعلی منتظری در مهرماه سال 1301 در خانواده ای مذهبی و اهل علم در نجف آباد اصفهان به دنیا آمد؛ پدرش مرحوم حاج علي منتظري از معلومات ديني تا حد بسياري برخوردار بود و ضمن برگزاري مجالس تفسير قرآن، امامت جماعت مسجدي در نجف آباد را بر عهده داشت؛ از این رو آیت الله منتظري از حدود 7 سالگي آموختن ادبيات عرب و آشنايي با مسائل اسلامي را نزد پدرش آغاز كرد و در همان سال به فراگيري درس فارسي در مدرسه ملي نجف آباد پرداخت و در 15 سالگي به حوزه علميه اصفهان رفت و تا شروع درس رسائل و مكاسب در آنجا ماند. سپس به قم رفت و سالهاي بسیاری از محضر عالمانی چون آیت الله بروجردي(ره) و امام خميني(ره) بهره برد.
می توان گفت آیت الله منتظری از شاگردان امام خمینی (ره) و مبارزان انقلاب اسلامی بود؛ از مراجع تقلید، عضو شورای انقلاب اسلامی ایران، رئیس مجلس خبرگان قانون اساسی، مدرس حوزه علمیه قم و قائم مقام رهبری از ۱۳۶۴ تا ۱۳۶۸ش بود. وی دومین امام جمعه تهران بعد از آیتالله طالقانی بود که پیش از انقلاب در مبارزات علیه حکومت پهلوی، بارها زندانی و تبعید شد. اعلام هفته وحدت، تأسیس شورای مدیریت حوزه علمیه قم، تأسیس دانشگاه امام صادق(ع)، تعیین قضات شرع و ائمه جمعه، از فعالیتهای آیتالله منتظری بود. اما برخی فعالیت ها، همراهی ها و سوگیری های فکری و نظرات وی سبب شد مسیرش از امام و رهبری جدا شود.
امام در نامه ای در ششم فروردین ماه سال 68 خطاب به آیت الله منتظری چنین نوشتند که:« برای اینکه اشتباهات گذشته تکرار نگردد، به شما نصیحت میکنم که بیت خود را از افراد ناصالح پاک نمایید؛ و از رفت و آمد مخالفین نظام، که به اسم علاقه به اسلام و جمهوری اسلامی خود را جا میزنند، جداً جلوگیری کنید. من این تذکر را در قضیۀ «مهدی هاشمی» هم به شما دادم.»
اما ماجرا چه بود؟ ماجرایی که پس از سال ها هنوز هم برای جلوگیری از نفوذ شایعات و حرف های دلبخواه بدخواهان نظام و دشمنان ملت نیاز دارد بارها و بارها بازخوانی شود تا دهان یاوه گویان بسته شود و شک و شبه از جامعه رخت بر بندد.
شاید مهمترین عامل این امر، رفت و آمدهای مهدی هاشمی به منزل آیت الله منتظری و حرکات مشکوکی بود که وی زیر لوای این منزل انجام می داد. یک سال پس از انتخاب آیتالله منتظری به قائم مقامی رهبری، سیدمهدی هاشمی برادر داماد آیتالله منتظری دستگیر شد. سیدمهدی هاشمی پیش از انقلاب اسلامی به جرم قتل آیتالله شمس آبادی به زندان افتاد و به دلیل اینکه با ساواک همکاری داشت، حکم اعدامش تخفیف یافت.
او با انقلاب اسلامی توانست از زندان خارج شود و با حمایتهای آیت الله منتظری مسئولیت نهضتهای آزادی بخش را در دست بگیرد. او همچنین گروهی را در قهدریجان اصفهان با نام «ضربت» تشکیل داد که با استفاده از موقعیت بیت آیت الله منتظری که برادرش اداره آن را برعهده داشت، حرکات مشکوکی انجام داد و حتی به مخفی کردن تعداد بسیاری اسلحه، سرقت اسناد از ادارات و ترور و آدمربایی پرداخت. اما حتی پس از مسجل شدن این امر طبق آنچه آیت االله ری شهری وزیر وقت اطلاعات روایت کرده است آیت الله منتظری همچنان از مهدی هاشمی حمایت می کرد و حتی مدارکی که علیه مهدی هاشمی وجود داشت در اختیارش گذاشته بود تا در جریان پرونده باشد.
حتی پس از دستگیری مهدی هاشمی هم آیت الله منتظری همچنان بر موضع خود در حمایت از وی پافشاری می کرد اما سرانجام مهدی هاشمی به جرم چندین فقره قتل و اقدامات دیگری که علیه امنیت ملی و نظام انجام داده بود محکوم به اعدام شد و این حکم درششم مهرماه ۱۳۶۶ به اجرا در آمد.
شاید یکی دیگر از مواردی که سبب شد امام در نامه تاریخی خود آیت الله منتظری را خطاب قرار دهند حمایت وی از زندانیان منافق بود؛ آیتالله منتظری در سال ۶۷ با دستور اعدام زندانیان منافقی که با مجریان عملیات مرصاد (فروغ جاویدان) همراه بودند و قصد سرنگونی نظام را داشتند مخالفت کرد و به حمایت از آنان پرداخت.
روزهای پایانی سال 1367 امام خمینی(ره ) وقتی گزارشی از آنچه در رسانه ها درباره مواضع آیت الله منتظری منتشر میشد، دریافت کردند، دستور دادند: «ازاین به بعد مطالب آقای منتظری در رسانه ها و صداوسیما منتشر نشود.». امام (ره) دوّم فروردین ماه 1368 نیز در پیامی به مهاجرین جنگ تحمیلی، با لحنی متفاوت درباره آیت الله منتظری سخن گفتند: «نفوذی ها بارها اعلام کرده اند که حرف خود را از دهان سادهاندیشان موجّه میزنند. من بارها اعلام کرده ام که با هیچ کس، در هر مرتبه ای که باشد، عقد اخوّت نبسته ام. چهارچوب دوستی من در درستی راه هر فرد نهفته است. دفاع از اسلام و حزب الله، اصل خدشه ناپذیر سیاست جمهوری اسلامی است.»
امام همچنین عنوان کردند:« ما باید مدافع افرادی باشیم که منافقین، سرهایشان را در مقابل زنان و فرزندانشان، سر سفره ی افطار، گوش تاگوش بریدند. ما باید دشمن سرسخت کسانی باشیم که پرونده های همکاری آنها با آمریکا، از لانهی جاسوسی بیرون آمده. ما باید تمام عشقمان به خدا باشد نه تاریخ! کسانی که از منافقین و لیبرال ها دفاع میکنند، پیش ملّت عزیز و شهیددادهی ما راهی ندارند. اگر ایادی بیگانه و ناآگاهان گول خورده، که بدون توجّه، بلندگوی دیگران شدهاند از این حرکات دست برندارند، مردم ما آنها را بدون هیچ گذشتی، طرد خواهند کرد.»
این سخنان فهیمانه رهبر معظم انقلاب پر از نکات ریز و درشتی است که هر ناآگاه کور دلی را نسبت به مواضع امام و انقلاب آگاه می کرد اما برخی نزدیکان آیت الله منتظری تصور می کردند که امام و انقلاب به ناچار آیت الله منتظری را دنبال خواهند کرد! حتی با وجود حمایت از آنهایی که آسایش و آرامش را از جامعه ربوده بودند اما چنین نبود و امام خمینی با تصمیمی به موقع، جدی و سرنوشت ساز مسیر سرنوشتی که می رفت به ناکجا برسد را عوض کردند.
امام در 6 فروردین در نامه ای خطاب به آیت الله منتظری چنین عنوان کردند: «با دلی پرخون و قلبی شکسته چند کلمهای برایتان مینویسم تا مردم روزی در جریان امر قرار گیرند... از آنجا که روشن شده است که شما این کشور و انقلاب عزیز مردم مسلمان ایران را پس از من به دست لیبرالها و از کانال آنها به منافقین میسپارید، صلاحیّت و مشروعیّت رهبری آیندهی نظام را از دست دادهاید. شما در اکثر نامهها و صحبتها و موضعگیریهایتان نشان دادید که معتقدید لیبرالها و منافقین باید بر کشور حکومت کنند...
بهقدری مطالبی که میگفتید دیکتهشده منافقین بود که من فایدهای برای جواب نمیدیدم. مثلاً در همین دفاعیّه شما از منافقین، میبینید که چه خدمت ارزندهای به استکبار کردهاید. در مسئله مهدی هاشمی قاتل، شما او را از همه متدیّنین متدیّنتر میدانستید و بااینکه برایتان ثابت شده بود که او قاتل است مرتّب پیغام میدادید که او را نکشید ... از قضایای مثل قضیّه مهدی هاشمی که بسیار است ...
ازآنجاکه سادهلوح هستید و سریعاً تحریک میشوید، در هیچ کار سیاسی دخالت نکنید؛ شاید خدا از سر تقصیرات شما بگذرد... دیگر نه برای من نامه بنویسید و نه اجازه دهید منافقین هرچه اسرار مملکت است را به رادیوهای بیگانه دهند...نامهها و سخنرانیهای منافقین که بهوسیله شما از رسانههای گروهی به مردم میرسید، ضربات سنگینی بر اسلام و انقلاب زد...»
نامه امام، پر از رفع شبهاتی بود که خیلی ها نمی دانستند؛ آیت الله خامنه ای که از طریق بازخوانی نامه توسط سید احمدخمینی در جریان متن آن قرار گرفتند برای جلوگیری از به خطر افتادن آبروی آیت الله منتظری از امام درخواست کردند این نامه را در رسانه ها منتشر نکنند. اما 10 سال پس از آن به دلیل برخی هوچی گری ها و شایعات و برای آگاهی و بیداری اذهان عمومی، نامه توسط بنیاد نشر آثار امام منتشر شد. نامه ای که امام در آن آیت الله منتظری را ساده لوح خواندند و از وی خواستند در کارهای سیاسی ورود نکند.
هر چند آیت الله منتظری بعدها هم بارها و بارها سخنرانی هایی انجام دادند که خیلی به صلاح نظام و انقلاب نبود اما امام راحل(ره) خیلی به موقع و به دور از هر گونه دلبستگی این ماجرا را حل کردند و اجازه ندادند کسی که تا این حد زیر نفوذ فکری منافقان و بیگانگان است رهبر ملتی شود که شهدای بسیاری برای رسیدن به انقلاب و حفظ آن نثار کرده بودند.
آیت الله مننتظری سرانجام در 29 آذرماه سال 88 از دنیا رفت.