به گزارش راهبرد معاصر؛ با نزدیک شدن به پایان سال، منطقه خلیج فارس به عنوان یکی از مولفه های حیاتی منطقه خاورمیانه همچنان در تنگنای تغییر و تحولات خاص در میانه ی ثبات نسبی و منازعات بالقوه در حال نوسان است. به نظر می رسد روابط بین مناطق شمالی و جنوبی خلیج فارس در حال بهبود می باشد. با این حال تنش ها بین ایران و اسرائیل در حال افزایش است. البته این که آیا این مسئله به سمت تقابل و رویارویی تبدیل می شود به نتایج مذاکرات وین برای احیای برجام وابسته است.
اسرائیل از برنامه هستهای، توانایی دفاعی ایران و همچنین نفوذ منطقه این کشور از عراق و سوریه گرفته تا لبنان و یمن بیزار است. مشابه دولت بایدن، رهبران عربستان سعودی و برخی از دول شورای همکاری خلیج فارس نگرانیهای اسرائیل را دارند، اما از دیدگاه آن ها بهترین گزینه در شرایط کنونی دیپلماسی میباشد. در این راستا تلاشهای جدیدی برای بهبود روابط میان ایران و عربستان سعودی و شرکایش در شورای همکاری خلیج فارس به خصوص امارات متحده عربی در جریان است.
با میانجیگری دولت عراق، که نفوذ تهران بر آن بالاست، گفتوگوهای عربستان و ایران برای احیای احتمالی روابط از سر گرفته شده که از سال ۲۰۱۶م تاکنون قطع بوده است. این در شرایطی اتفاق میافتد که فشارهای حداکثری دولت ترامپ برای ایجاد جبهه ضد ایرانی با شکست همراه شد. در شرایط کنونی به نظر می رسد که ریاض و تهران مستعد دستیابی به شرایطی هستند که صلح و ثبات جایگزین خصومت و دشمنی می شود که به نفع هیچ یک از طرفین نبوده است. همین امر در مورد رقیب اقتصادی رو به رشد عربستان سعودی یعنی امارات متحده عربی نیز صدق می کند. ابوظبی علیرغم روابط استراتژیک خود با آمریکا و عادی سازی روابط با اسرائیل از سال گذشته، اخیراً به دنبال اطمینان از روابط دوستانه با تهران بوده است. سفر اخیر مشاور امنیت ملی این کشور به تهران پشتوانه این تحول بود.
با این حال، این نشانه های امیدوار کننده با دو تحول متضاد متعادل می شوند. یکی افزایش تنش بین ایران و اسرائیل است. اسرائیل با احیای برجام مخالف است به این دلیل که توافق به هر شکلی لزوماً تلاشهای ایران برای تبدیل شدن به یک قدرت هستهای را متوقف نمیکند، این کشور می خواهد جایگاه خود را به عنوان تنها بازیگر دارای سلاح هستهای در خاورمیانه حفظ کند. نفتالی بنت، نخستوزیر راستگرای جدید اسرائیل، مانند بنیامین نتانیاهو، به دولت بایدن هشدار داده است که در صورت لزوم، اسرائیل به تنهایی برای از بین بردن توان هستهای ایران اقدام خواهد کرد.
مورد دیگر این است که روابط راهبردی رو به رشد اسرائیل با امارات و بحرین (هر دو با حمایت عربستان سعودی) نشان می دهد که کشورهای عربی همچنان ایران را تهدید اصلی میدانند. در تأیید این تهدید، محمد بن سلمان، حاکم واقعی عربستان سعودی، به طور بی سابقه ای در نشست سران شورای همکاری خلیج فارس در اواسط دسامبر اعلام کرد که حمله به یکی از اعضای این سازمان، حمله به همه است. در همین حال، اسرائیل و کشورهای شورای همکاری خلیج فارس - منهای قطر که روابط کاری خوبی با ایران و روابط استراتژیک با ترکیه دارند-، حساسیت شدیدی نسبت به نتیجه مذاکرات وین دارند.
دولت رئیسی موضع خود را در مقایسه با دولت میانه رو حسن روحانی سخت تر کرده است. در ازای پایبندی کامل ایران به توافق، ایران در کنار لغو تمامی تحریمهای مرتبط با هستهای و غیرهستهای آمریکا ، آزادسازی 10 میلیارد دلار از داراییهای بلوکه شده ایران، خواستار این شده است تا دولت آمریکا تضمین دهد که در آینده از توافق هستهای خارج نشود.
ایالات متحده بر لغو گام به گام تحریم های مرتبط با هسته ای (نه تحریم های مربوط به حقوق بشر و تروریسم) در ازای پای بندی ایران به تعهدات برجامی پافشاری کرده است. واشنگتن و متحدان اروپایی اش مدعی شده اند که تهران اساساً با زمان بازی میکند تا بتواند از سطح فعلی غنی سازی اورانیوم 60 درصدی خود فراتر رود و به مرحله غنی سازی ۹۰ درصد مورد نیاز برای تولید سلاح دست یابد.
در عین حال، بایدن و دولت رئیسی به دلایل مختلف برای دستیابی به توافق تحت فشار هستند. دولت بایدن در راستای تمرکز بر مسائل داخلی و رقابت با چین و روسیه، به دنبال این است که دل مشغولی به ایران را کاهش دهد و به همین دلیل وی به دنبال این نیست که ایالات متحده را درگیر منازعات دیگر در خاورمیانه کند. دولت سید ابراهیم رئیسی میداند که در حالی که ایران از تحریمها جان سالم به در برده است، جامعه ایران بهای سنگینی برای آن پرداخته است. بنابراین دو عامل هراس از کاهش پایگاه اعتماد عمومی و ترغیب چین و روسیه نقش مهمی را در تلاش ایران برای احیای برجام ایفاء می کنند.
توافق احیا شده برجام ممکن است برای چشم انداز صلح و درگیری در خاورمیانه بسیار مهم باشد. اگر مذاکرات وین با شکست مواجه شود، واشنگتن گفته است که همه گزینه های دیگر از جمله اقدام نظامی روی میز است. اسرائیل نمی تواند از چنین نتیجهای خشنود نباشد. وضعیت حاکم، حامل نشانه های امیدوارکننده و پتانسیل درگیری در خلیج فارس است. اگر به درگیری ختم شود، نه تنها برای ایران بلکه برای کل منطقه بسیار پرهزینه خواهد بود. تهران این توانایی را دارد که حمله نظامی به خود را به یک جهنم منطقه ای تبدیل کند.