به گزارش «راهبرد معاصر»، روز پنج شنبه، مقامات اسرائیل در واشینگتن از ایالات متحده درخواست کردند تا به اهداف ایران حمله کنند که مطمئنا با تشدید بیسابقه خصومت همراه خواهد بود. بنیگانتز، وزیر دفاع و دیوید بارنیا، رئیس موساد در حال تحت فشار قرار دادن دولت بایدن هستند تا در اقدامی نظامی شرکت کند که از این طریق ایران را مجبور سازند تا موضع خود را در میز مذاکره تعدیل ببخشد.
در حالی که مذاکرات وین تاکنون با پیشرفتهای محدودی همراه بوده، اما این درخواست تنها آخرین نمونه از پارادایم شکست خوردهای است که هم ایالات متحده و هم اسرائیل به آن اعتقاد دارند: «هرچه فشار را علیه ایران تشدید ببخشیم، تهران مجبور به تسلیم خواهد شد». این در حالی است که در واقعیت نتیجه تشدید فشار علیه ایران، واکنش مشابه ستیزهجویانه این کشور میباشد. اسرائیل بر این تاکید میکند که تحت یک تهدید فزآینده قرار دارد و همین امر رئیس جمهور هرتزوگ را وادار کرد تا تاکید کند: «اگر جامعه بینالمللی موضعی قاطع در مورد این مسئله اتخاذ نکند، اسرائیل به تنهایی اقدام میکند و از خود محافظت خواهد نمود.»
با این حال اگر ترامپ در توافق هستهای باقی میماند یا جوبایدن پس از قدرتیابی به سرعت به توافق هستهای ملحق میشد، نه اسرائیل و نه ایالات متحده در این موقعیت قرار نمیگرفتند. اسحاق بن اسرائیل ژنرال بازنشسته اسرائیلی در مصاحبه با بلومبرگ گفت: «تلاشهای نتانیاهو برای متقاعد کردن دولت ترامپ برای خروج از توافق هستهای بدترین اشتباه استراتژیک در تاریخ اسرائیل بوده است.» اسحاق بن اسرائیل به این اظهارات اعتراف کرد که اسرائیل با فشار بر ترامپ برای نادیده گرفتن برجام، امنیت ایالات متحده و اسرائیل را تضعیف کرد، زیرا هر دو کشور منافع مشترکی در جلوگیری از دستیابی ایران به سلاح هستهای دارند. چنین رفتاری از طرف شریک غیرقابل قبول است.»
متأسفانه، نفتالی بنت، نخست وزیر کنونی اسرائیل، تقریباً همان موضعی را در قبال ایران اتخاذ میکند که رقیب سیاسی و سلف خود یعنی بنیامین نتانیاهو تعقیب میکرد. اگر دولت بایدن توصیه اسرائیل را بپذیرد، یا به احتمال زیاد، اگر اسرائیل حملاتی را انجام دهد که واکنش ایران را برانگیزد و واشنگتن به درگیری کشیده شود، چه اتفاقی میافتد؟
حمله اسرائیل به ایران احتمالاً آغازگر درگیری خواهد بود که کشورهای همسایه را در هر دو طرف به دنبال خود میکشاند. حزب الله هزاران راکت، موشک و پهپاد را به سمت حیفا، تل آویو و سایر اهداف پرتاب خواهد کرد. حماس نیز ممکن است به درگیری بپیوندد. ایران یا شرکای عراقی و یمنیاش میتوانند مانند گذشته به عربستان سعودی حمله کنند. آنها همچنین ممکن است حملات خود را گسترش دهند تا بحرین و امارات متحده عربی را نیز در برگیرند. عمان، کویت و قطر که تمایل به حفظ روابط با ایران و سایر کشورهای شورای همکاری خلیج فارس و ایالات متحده دارند، برای انتخاب یک طرف منازعه، تحت فشار قرار خواهند گرفت، تصمیمی که آنها را در معرض حمله دشمنان جدید خود قرار میدهد. با توجه به فشار شدید مردمی برای شکستن معاهده صلح با اسرائیل، اردن در تنگنا قرار خواهد گرفت و قیمت نفت در بازار انرژی جهانی سر به فلک خواهد کشید.
اما همانطور که کنت پولاک، کارشناس منطقهای، یک بار به طعنه گفت: «اگر جنگ عراق را دوست داشتید، جنگ ایران را هم دوست خواهید داشت.» در واقع، جمعیت ایران سه برابر بیشتر از جمعیت عراق در سال 2003 است. زمین ایران کوهستانیتر است و بنابراین کنترل آن برای یک نیروی اشغالگر چالش برانگیز میباشد. ناسیونالیسم ایرانی ریشه در هزارههای تمدن ایرانی دارد که قابل مقایسه با هویتملی عراق نیست. در حالی که برخی ممکن است به اشتباه تصور کنند که ایرانیان از سقوط نظام روحانیت استقبال میکنند، اما تجربیات در عراق، افغانستان، سومالی، ویتنام و غیره باید به ما یادآوری کند که مهاجمان خارجی به ندرت مورد استقبال قرار میگیرند.
در دهه ۱۹۸۰م در طی جنگ با عراق، نیم میلیون ایرانی کشته شدند. آن چه که ایرانیان به آن اعتقاد داشتند این بود که امریکا به دنبال از بین بردن انقلاب آنها میباشد و همین امر باعث شد تا شهروندان به حمایت از نظام ایران بپردازند. ایران در حال حاضر چندین دهه در برابر تحریمهای آمریکا به خصوص فشار حداکثری سه سال گذشته مقاومت کرده است. همانطور که برخی از شاهینهای آمریکایی اعتقاد دارند، این استراتژی به تندروها قدرت بخشیده است که اکنون کنترل کل کشور را به دست دارند.
البته این نخستین بار نیست که اسرائیلیها نسبت به ایران ابراز وحشت میکنند و همچنین برای اولین بار نیست که تنشها بینطرفین افزایش یافته است. با این حال، در برخی مواقع، از طریق غرور یا خطا، رویارویی نظامی محتملتر از عدم درگیری است. تهران به خوبی از این مسئله آگاه است که زرادخانه هستهای اسرائیل از قابلیت حمل سلاح توسط هواپیمای ساخت آمریکا، موشکهای الهام گرفته از فرانسه و زیردریاییهای ساخت آلمان برخوردار است.
در ابراز تاسف نسبت به اینکه نتانیاهو به ترامپ، رئیس جمهور وقت آمریکا توصیه کرد از توافق هستهای 2015 خارج شود، دیگر مقامات ارشد سابق امنیت ملی اسرائیل نیاز به رویکردی متفاوت را پیشنهاد کردهاند. اگرچه ممکن است در آن زمان از توافق احساس نارضایتی میکردند، اما اکنون میگویند برجام تنها اقدامی بود که برنامه هستهای ایران را با موفقیت محدود میکرد. ویلیام برنز، مدیر اطلاعات مرکزی آمریکا، میگوید هیچ مدرکی مبنی بر اینکه ایران دست به تسلیح برنامه هستهای خود زده است وجود ندارد و تلاش برای انجام این کار یک تا دو سال طول میکشد. مقامات آمریکایی باید از وارد شدن به بنبستی که با دو گزینه (عدم واکنش یا جنگ) است، اجتناب کنند.
واشنگتن همچنین باید به تل آویو گوشزد کند که حمله اسرائیل به ایران با پیامدهای منفی جدی برای روابط آمریکا و اسرائیل همراه خواهد بود. دولت ترامپ – با تکیه بر نتانیاهو – با نقض برجام مرتکب اشتباه بزرگی شد و این امر بهانهای را به ایران داد تا بخشهایی از برنامه هستهای خود را که برجام محدود کرده بود از سر بگیرد. عواقب این تخلف اکنون ما را آزار میدهد. به جای تهدیدات تمام عیار که با نتایج خطرناک همراه خواهد بود، زمان گفتگوهای صادقانه و متفکرانه با خود و شرکایمان فرا رسیده است.