به گزارش راهبرد معاصر؛ مرحله نهایی رزمایش مشترک پیامبر اعظم (ص) سپاه پاسداران انقلاب اسلامی، با شلیک همزمان ۱۶ فروند موشک برد بلند، میان برد و کوتاه برد نیروی هوافضای سپاه به سمت اهداف از پیش تعیینشده انجام گردید. این مرحله از مانور نظامی ایران که رسانههای رژیم صهیونیستی به همراه رسانههای غربی، با حساسیت بالایی به انعکاس اخبار مرتبط با این رزمایش پرداختند، درحالیکه پیشتر تب تهدیدات پوشالی صهیونیستها برای حمله به تأسیسات هستهای ایران بالاگرفته بود، موشکهای عماد، قدر، سجیل، زلزال، دزفول و ذوالفقار مواضع حساس شبیهسازیشده دشمن (ماکت نیروگاه هستهای دیمونا رژیم صهیونیستی) را با دقت ۱۰۰ درصدی مورد اصابت قرار داده و منهدم کردند.
از آنجا که رزمایشها عموماً به منظور شبیهسازی شرایط جنگی توانایی نظامی، آمادگی نیروها حین تمرین برای مواجهه با وضعیت واقعی احتمالی و آزمایش و نمایش دستاوردهای نظامی انجام میشود، نمایش و تمرین اقتدار دفاعی، بازدارندگی و تهاجمی جمهوری اسلامی ایران را که به طور معمول و منظم سالی چند بار از سوی بخشهای مختلف نیروهای مسلح انجام میشود، میتوان گفت انجام این مانور نظامی و نابودی هدف فرضی، پیش از مانور جدید دیپلماتیک ایران در وین، اقدامی هوشمندانه بوده است. این مانور نظامی ضمن اینکه پاسخی مناسب به تهدیدات پوشالی صهیونیستها علیه تأسیسات هستهای ایران نیز بود، بیارتباط با آغاز مذاکرات دور هشتم وین نمیباشد تا جایی که میتوان گفت که بهعنوان مکمل مانور دیپلماتیک ایران در وین، مدنظر دو عرصهی میدان و دیپلماسی بوده است.
وقتی سخن از دیپلماسی به میان میآید، باور عمومی آن است که ورود به این حوزه تنها توسط دیپلماتهای کارآزموده و از مرجع وزارت امور خارجه در دولتها امکانپذیر است؛ اما روابط بینالملل مدرن بهواسطه پیچیدگی روزافزون مسائل و تنوع موضوعات مختلف، درروند دیپلماتیک گفتگو و مذاکرات سیاسی به چیزی فراتر ازآنچه تا پیشازاین متداول بوده، نیاز دارد.
سیاستمداران حرفهای باید تمامی ابزارهای قدرت ملی را بشناسند و از آن بهعنوان اهرمی برای نفوذ بر روی سایر کشورها جهت پیشبرد منافعشان استفاده کنند. از اجزای اصلی قدرت ملی؛ قدرت اقتصادی، قدرت نظامی و قدرت نرم میباشد. قدرت نظامی یکی از مهمترین اجزای قدرت ملی است و نقشی حیاتی در پیگیری سیاستهای مورد اتخاذ دولتها ایفا میکند. درواقع به دلیل ظرفیتهای بسیاری که قدرت نظامی برای سیاست خارجی ایجاد مینماید، به بخشی جداییناپذیر از دیپلماسی بدل گشته است.
برجستهترین سیاستمداران بهویژه دیپلماتهای دستگاه سیاست خارجی نیز در پای میز مذاکره باید از پشتوانهای قوی مختلفی ازجمله قدرت نظامی برخوردار باشند تا بتوانند قدرت چانهزنی خود را افزایش داده و در حد امکان بیشترین امتیاز را کسب و کمترین امتیاز را بهطرف مقابل بدهند.
به عبارتی با پشتیبانی و حمایت قدرت نظامی است که کشورها میتوانند منافع و اهداف ملی خود را با جدیت و قاطعیت درصحنه بینالمللی تعقیب نمایند و همچنین غالباً بهوسیله قدرت نظامی است که راهحلهای نهایی در سیاست خارجی به دست میآید.
رزمایش مشترک پیامبر اعظم (ص) سپاه پاسداران انقلاب اسلامی در حالی به پایان رسید که قرار است دور هشتم مذاکرات وین، طبق اظهارات «انریکه مورا» معاون مسئول سیاست خارجی اتحادیه اروپا و هماهنگکننده کمیسیون مشترک برجام اعلام، در تاریخ ۲۷ دسامبر (ششم دی) برگزار شود.
ازآنجاکه در هر نوع مذاکراتی، گرفتن بیشترین امتیاز با کمترین هزینه، هدف اصلی هرکدام از طرفین یک میز مذاکره است. در این میان پارامتر مهمی که میتواند در مذاکرات آتی احیای برجام؛ برای طرفین تعیینکننده باشد، تحولات جاری و واقعیتهای میدانی است. در میان مذاکرات، بازیگری که بتواند در تحولات میدانی و واقعیتهای میدانی، دست برتر را داشته باشد تا اندازه بسیار زیادی میتواند قدرت چانهزنی خود را در مذاکرات ارتقاء دهد و از موضع برتر و بالاتر وارد مذاکرات شود. به عبارتی تحولات میدانی دست دیپلماتها را پر میکند و میتواند پشتوانهای محکم برای دیپلماتها به شمار رود... در این رابطه الکساندر اول، تزار روسیه عنوان میدارد: «سر میز مذاکره برد باکسی است که مشت خود را بر میز بکوبد.» اینجا تحولات میدانی است که اجازه میدهد دیپلماتها مشت خود را بر سر میز مذاکره بکوبند.
بنابراین، ایران با برگزاری این رزمایش و نشان دادن بازدارندگی موشکی خود، پیش از آغاز مذاکرات دور هشتم احیای برجام، بهطور ضمنی به ادعاهای سران تلآویو که بهصراحت از تصمیم برای حمله به این تأسیسات ایران سخن گفته بودند نشان داد که نهتنها آماده دفاع از تأسیسات هستهای و امنیت ملی کشور در مقابل هر نوع تهدیدهای احتمالی است، بلکه صهیونیستها و هیچ دشمن دیگری نخواهند توانست که این ادعای دروغین و پوشالی را داشته باشند که در صورت عدم توافق هستهای، به تأسیسات هستهای ایران حمله خواهد شد.
مانوری که بدون شک، نه تنها کارت تهدید ایران را در دست طرفهای غربی، بیاعتبار مینماید، بلکه قدرت چانهزنی دیپلماتهای ایرانی را نیز در مذاکرات آتی بالا خواهد برد. همچنین میتواند به درک طرفهای مقابل از ظرفیت نظامی ایران ازجمله وجود یک نیروی آماده و کارآمد با در اختیار داشتن ابزار موشکی نقطه زن برای دفع هرگونه خطر احتمالی و آسیب فیزیکی به تأسیسات هستهای ایران، منجر شود که درنهایت میتواند به کاهش خصومت، تنش و مدیریت هر نوع بحران و اختلاف در مذاکرات آتی و هموار شدن مسیر دستیابی به یک توافق نهایی، منتج شود.