به گزارش راهبرد معاصر؛ فتنه سال 88 و بعد از آن حماسه 9 دی همان سال یکی از ماندگارترین ها در تاریخ انقلاب اسلامی شد. فتنه ای که با توطئه دشمن قسم خورده و فریب برخی خواص بعد از انتخابات آن سال به راه افتاد تا بلکه دشمن بتواند از این آب گل آلود ماهی بگیرد. برای ارزیابی بیشتر زوایای فتنه 88، چرایی و چگونگی آن پای صحبت های دکتر«یدالله جوانی»، معاون سیاسی سپاه نشسته ایم. این مصاحبه را در ادامه می خوانید.
فتنه ۸۸ در واقع یک ماهیت آمریکایی صهیونیستی دارد و در ردیف توطئههایی است که جبهه استکبار با محوریت آمریکا و رژیم صهیونیستی و مشارکت برخی از کشورهای اروپایی و کشورهای منطقه آن را طراحی و به کمک عواملی در داخل کشور این توطئه را به اجرا درآوردند.
در واقع اگر کسی بخواهد ارزیابی درستی نسبت به فتنه ۸۸ داشته باشد، باید ابتدا ماهیت و هدف این فتنه را بشناسد که باید تاکید داشت ماهیت آن صهیونیستی و هدفش هم در واقع براندازی نظام جمهوری اسلامی به شکل ویژه و خاص با الگو از انقلابهای مخملی و انقلابهای رنگینی بود که پیش از این آمریکاییها و اروپاییها از موضع آن برای تغییر و تحول سیاسی در برخی از کشورهای اروپای شرقی و کشورهای شوروی سابق مانند گرجستان استفاده کردهبودند.
اینکه هدف دشمن چه بود و هست به هدف گذاری آنها از ابتدای پیروزی انقلاب اسلامی و ضربه به آن بر میگردد. بعد از پیروزی انقلاب با توجه به اهدافی که انقلاب ما داشت و شعارهای استقلال و استقرار نظام جمهوری اسلامی مردمی، این قدرتهای شیطانی خصوصا کشورهایی مانند آمریکا و رژیم صهیونیستی خود را در مقابل ملت ایران قرار دادند؛ هدف اصلی آنها ساقط کردن جمهوری اسلامی بود چرا که انقلاب اسلامی را در نقطه مقابل زیادهخواهیها و زورگویی های خود میدیدند و برآوردشان این بود که اگر این انقلاب اسلامی پا گرفته، استحکام بیابد و ریشه بدواند، معادلات آنها را در منطقه، جهان اسلام و بعد از آن در عرصه بینالملل تحت تاثیر قرار میدهد.
بر همین اساس آمریکاییها هدف اصلی خود را مقابله و ساقط کردن جمهوری اسلامی قرار دادند. میدانیم که در همان سالهای ۵۷، ۵۸ و ۵۹ مجموعه ای از اقدامات براندازانه از قبیل کودتا، حملات تروریستی، بمبگذاری، گروهکهای تجزیهطلبی و در نهایت راهاندازی جنگ ۸ ساله انجام شد و هدفش تنها نابودی جمهوری اسلامی و شکست آن بود. هدف آمریکاییها از این سیاست و رویکردها این بود که بتوانند مجددا سلطه خود بر ایران را احیا کنند و در واقع میتوان گفت یکی از اهداف اصلی مقابله آمریکاییها در این ۴۲ سال با انقلاب و جمهوری اسلامی این بود که باری دیگر ایران را تحت سلطه خود در بیاورند.
در واقع دلیل اصلی آمریکاییها برای دشمنی و رویکردهای براندازانه نسبت به جمهوری اسلامی، تلاششان برای یک سلطه انحصاری و رهبری بر دنیاست؛ هدفی که با برآورد کارشناسان آمریکایی با وجود انقلاب ایران و جمهوری اسلامی در خاورمیانه محقق نخواهد شد، چرا که جمهوری اسلامی با توجه به موقعیت جغرافیایی خاصی که در منطقه دارد مانع اصلی آنها برای سلطه بر منطقه و سپس سلطه بر جهان خواهد بود.
لذا میبینیم که آمریکاییها برای رسیدن به این هدف یعنی براندازی نظام اسلامی ایران در منطقه به شکل پیوسته توطئههایی را طراحی کرده و یکی پس از دیگری هم شکست خورده اند و در نهایت به این نتیجه رسیدهاند که برای شکست جمهوری اسلامی میبایست از نیروهای داخلی ایران کمک بگیرند و از طریق آنها مردم را در مقابل جمهوری اسلامی قرار دهند.
در حقیقت فرمولی که آمریکایی ها بدان دست یافته اند این است که برای شکست انقلاب و ساقط شدن جمهوری اسلامی هیچ نیرویی نمیتواند کارساز باشد مگر همان نیرویی که ایجادش کرده است! که در واقع همان مردم هستند. چرا که به هرحال انقلاب ما یک انقلاب کاملا مردمی و جمهوری اسلامی برخواسته از رای و اعتقادات و باورهای مردم است و به همین دلیل هم تمامی توطئههای آمریکاییها با شکست مواجه شده است.
بر اساس همین نظریه آنها سراغ برنامهریزی های دراز مدت برای طراحی توطئهای رفتند که ماهیت فتنه داشته باشد به این معنا که در واقع خود مردم متوجه نشوند که پشت صحنه چه کسانی هستند و چه اهدافی دنبال می کنند.
مقام معظم رهبری بعد از وقوع این فتنه نکته مهمی فرمودند که دشمنان ۱۰ تا ۱۵ سال کارکردند تا چنین حوادثی رقم بخورد. این برمیگردد به برنامه بلند مدتی که آمریکاییها بعد از جنگ و در دوره اصلاحات داشتند و شروع به شناسایی نیروها و کسانی کردند که در حالیکه در ساختار قدرت بوده و مسئولیت دارند، حاضرند مقابل جمهوری اسلامی بایستند. استراتژی دشمن این بود که با وجود چنین ظرفیتها و نیروهایی در درون کشور که امکان ورود به عرصه انتخابات را هم دارند از این مسئله می توانند برای پیادهسازی انقلاب رنگی در ایران برنامه ریزی کنند.
طبیعی است که وقتی الگویی مانند انقلاب رنگی مورد استفاده قرار میگیرد و قرار است مدل آن در بستر انتخابات پیاده شود و افرادی هم برای بازی و پیادهسازی این نقشه به صحنه می آیند که در جمهوری اسلامی مسئولیت داشته اند و اساسأ اگر نام و نشانی هم پیدا کرده اند به خاطر انقلاب و در جمهوری اسلامی بوده است. ولی چون به نوعی ریزشهای انقلاب، استحالهشدهها و انقلابیهای پشیمان و افرادی بودند که به سمت قدرتگرایی و دنیا گرایی رفته بودند؛ پذیرفتند که چنین نقشهای را پیاده کنند.
این همان موردی بود که سبب شد در ابتدای امر تشخیص برای مردم مشکل شود و به همین خاطر هم به آن فتنه می گویند چرا که فتنه شرایطی است که حق و باطل با هم مخلوط میشود، گردوغبار به هوا برمیخیزد و تشخیص را مشکل میکند؛ همانطور که در هوای غبار و مهآلود نمیتوان جلوی راه دید و تشخیص داد یا در حالت تاریکی و سیاهی شب نمیتوان هرچیزی را درست تشخیص داد؛ در حوزه مسائل اجتماعی و سیاسی هم گهگاهی وضعیت به گونهای پیش می رود که افراد با پیشینهها و سوابق مختلف طوری رفتار میکنند که دیگران نمیتوانند به درستی تشخیص بدهند که آیا این حرفی که اینها میزنند حرف درست یا نادرستی است؟
بنابراین وقتی که فردی مثل میرحسین موسوی میآید و دروغ بزرگ تقلب را مطرح میکند عدهای باور میکنند که این حرف ممکن است راست باشد و ممکن است که جابجایی آرا صورت گرفته باشد و در این فضاست که در واقع فتنه بوجود میآید. اما به دلیل هوشمندی و ظرفیت مردم در کنار درایتی که مقام معظم رهبری داشتند این نقشه نتوانست به نتیجه برسد و مانند دیگر توطئههای آمریکایی با شکست کامل مواجه شد.
من معقتدم نقش رهبری در مدیریت فتنه یک نقش اصلی و بی بدیل میباشد. اگرمقام معظم رهبری با درایت، حکمت و قاطعیت با جریان فتنه برخورد نمیکردند، این جریان میتوانست مشکلات بسیار بیشتری را برای کشور به وجود بیاورد چرا که عناصری که در این فتنه مشارکت داشتند و خواصی که به دلیل بیبصیرتی و منافع خودشان سکوت کرده بودند شرایط سختی را بوجود آوردند.
در این میان برخی از سادهاندیشان هم میگفتند که حالا با به وجود آمدن چنین شرایطی که برخی ادعای تقلب در انتخابات را میکنند و خواهان ابطال انتخابات هستند، چه اشکالی دارد که این انتخابات باطل شود و مجددا انتخابات دیگری برگزار شود. عدهای هم با اهداف از پیش تعیین شده بحث شورای حکمیت یا رفراندم را مطرح کردند؛ اما تمام این مسائل پردههای دیگری از آن فتنه بود که میتوانست مشکلات عدیده ای ایجاد کند.
اما ما شاهد بودیم که مقام معظم رهبری با تشخیص درست و به موقع نقشه دشمنان به صحنه آمده و آن خطبههای تاریخی ۲۲ خرداد سال ۸۸ را ایراد کردند و به مردم گفتند که داستان چیست. رهبری با فتنهگران اتمام حجت کرده، در مقابل بیگانگان مواضع قاطع و روشنی اتخاذ و مسیر آینده را ترسیم کردند.
در هر انتخاباتی طرف بازنده میتواند مدعی شود و عده ای از هوادارنش را به خیابان بیاورد اما مقام معظم رهبری در برابر هرگونه تخطی از چارچوب قانون ایستادگی و این را به صراحت اعلام کردند؛ این باعث شد که جریان فتنه با بنبست مواجه شود.
فتنه گران تصور میکردند که با اقدامات خیابانی و با به صحنه آوردن مردمی که تصور میکردند در انتخابات تقلب و رای ها جابجا شده می توانند پیروز میدان باشند. برآورد فتنهگران این بود که در نهایت اگر در ایران شهرهای مختلف هر روز شاهد تجمع، حضور، اجتماع، نشست و مطالبهگری برای ابطال انتخابات باشد در نهایت رهبری کوتاه میآید و آنها به اهدافشان میرسند. اما شاهد ایستادگی رهبر در برابر این جریان بودیم.
ایشان شروع به بصیرت افزایی کردند و پی در پی در چندین نوبت سخنرانیها و اقداماتی که لازم بود صورت بگیرد را از طریق رهنمودها و دیدارهایی که با مسئولین ستادهای کاندیداها داشتند، انجام دادند و فرصتی ایجاد کردند که اگر افرادی شکایت داشته و اسناد و مدارکی مبنی بر تقلب دارند به شورای نگهبان ارائه بدهند؛ رهبری همه راههای قانونی را باز کردند ولی از آنطرف هم تاکید داشتند که راهی به جزء این وجود ندارد و این یک فتنه است. در این زمان جریان فتنه هم که چون هدفش چیزی غیر از استیفای حقوق مردم بود و به دروغ بحث مردم و حقوق آنها را مطرح میکرد کم کم شروع به رخ نمایی ماهیت واقعی خود کردند.
در روز قدس سال ۸۸ که آخرین روز جمعه ماه مبارک رمضان بود عدهای که نماد سبز بدست داشتند در حمایت از افرادی مثل موسوی و کروبی به خیابان آمده و شعار میدادند و درخواست ابطال انتخابات را داشتند اما آنها در کنار شعارهای خود شعارهای دیگری را هم مطرح کردند که نشان میداد که این بحث فراتر از موضوع انتخابات است. در حالی که در روز قدس همه مردم برای دفاع از مظلومین، مستضعفین و دفاع از فلسطین و آزادی آن به صحنه میآیند ما دیدیم شعار نه غزه و نه لبنان سر داده شد و چگونه در رسانههای خارجی بازتاب پیدا کرد.
در کنار تمام اینها هتک حرمت به روزه داران با روزهخواری و رفتارهای این چنینی که مغایر با شئونات و آداب اسلامی در روز ماه مبارک رمضان بود و دیگر هنجارشکنی ها سبب حساسیت مردم شد که این موضوع صرفا موضوع انتخابات نیست! این نوع رفتارها و هنجارشکنی ها ادامه یافت و ما بحث ۱۳ آبان و رفتارهای هنجارشکنانه و ساختار شکنانه را میبینیم؛ یا رفتارها و شعارهای جریان فتنه در روز ۱۶ آذر و نوع شعارهایی که می دادند و می خواستند خود را به عنوان جنبش سبز معرفی کنند در حالیکه میبینیم حتی عکس امام را آتش زدند.
در این تجمعات به نیروهای حافظ امنیت و نظم در کشور حمله میشود، بانکها و اتوبوسها به آتش کشیده می شوند و عابر بانکها و سطلهای زباله تخریب و آتش زده می شوند و اینجاست که برای مردم سوال پیش میآید که اگر اینها دنبال رای هستند که نباید این رفتارهارا داشته باشند؟ تا اینکه حادثه عاشورا اتفاق میافتد و هتک حرمت و بی احترامی هایی که نسبت به شعائر دینی از سوی فتنه گران و عوامل آنها رخ می دهد و مردم متوجه میشوند که با یک جریان کاملا ضد دینی و ضد انقلابی مواجه هستیم.
اگر این اتفاقات افتاد و مردم آگاه شدند، به آن ایستادگی، درایت و قاطعیت مقام معظم رهبری بر میگردد لذا میتوان گفت پرچمدار بصیرت افزایی در سال ۸۸ مقام معظم رهبریست و رهبری ضمن بصیرت افزایی و آگاه کردن مردم نسبت به این توطئه و ماهیت این فتنه در مقابل فتنه گران هم میایستند و اجازه نمیدهند که آنها قوانین و مقررات را زیر پا بگذارند و به نوعی برای پیشبرد اهداف و مقاصد خودشان بدعتگذاری کنند.
ببینید آن چیزی که باعث شد مردم خالق یک حماسه بینظیر و ماندگار در تاریخ انقلاب اسلامی شوند حس مسئولیت پذیری و روحیه انقلابیگری مردم و همچنین تعهد آنها نسبت به شهدا، امام و آرمانهای انقلاب اسلامی و آن باور و اعتقادی که مردم نسبت به ولایت فقیه داشتند، بود. لذا آن عزت خواهی، اسلامخواهی، استقلالخواهی، دیانت، بصیرت وآگاهی مردم، وظیفه شناسی و زمان شناسی همه دست به دست هم دادند که مردم به شکل خودجوش به میدان بیایند و گویا فقط منتظر اعلانی بودند تا به صحنه بیایند.
مردم در تهران و شهرهای مختلف به صحنه آمدند و ولایت مداری و تبعیت پذیری از ولایت همچنین تبری و برائت جستن از فتنهگران را به نمایش گذاشتند و در واقع ۹ دی روز تولی و تبری، ولایت پذیری و پیروی از ولایت بود و همه چیز در حداعلایش در این روز به نمایش درمیآید. بر همین اساس است که روز ۹ دی قله بصیرت ملت و روز شکوه و عظمت ملت ایران است.
در جهان چنین حرکاتی معمولا نمونه ندارد که دشمنان برای فریب و گمراه ساختن ملتی برنامه ریزی کرده و نقشه طراحی کنند و آن ملت بیاید و در مقابل فتنهگران و استکبار بايستد و آن نقشه را نقش بر آب کند. دشمنان طراحی کرده بودند که در بستر انتخابات ۸۸ و با دروغ تقلب و فریب، مردم را متقاعد کنند که نظام دچار فساد شده و این فساد تا اندازهای هست که حتی حاضر است به آرای مردم خیانت و در آرای آنها دخل و تصرف کند، این خیلی معنا دارد! وقتی که عدهای ادعا کنند که در انتخابات تقلب شده، یعنی که این نظام سیاسی صلاحیت، شایستگی، امانتداری و صداقت خودش را از دست داده است.
متاسفانه کسانی که به دروغ ادعای تبعیت از ولایت را میکردند در حقیقت خود ولایت را نشانه رفته بودند، یعنی عدالت ولایت در فتنه ۸۸ هدفگذاری شده بود که باید به چالش کشیده می شد ولی دیدیم کسانی که این فتنه را با شکست مواجه کرده و آن را خنثی کردند همان مردمی بودند که قرار بود در جریان این فتنه فریب بخورند و با فریب، آنها بیایند و نظام را به چالش بکشند. لذا روز ۹ دی روز مردم و شکوه و بصیرت است که الحمدالله در تاریخ ماندگار شد.
در مقاطع مختلف و در توطئههای گوناگونی که علیه نظام طراحی شده وقتی مردم به صحنه آمدند و خداوند یاری کرده و کمک کرده آن توطئهها را با شکست مواجه ساخته، هر وقت که مردم متوجه شدند که باید به صحنه بیایند خداوند هم به کمک نظام اسلامی آمده است.
در روز ۹ دی ترکیب جمعیت عجیبی از اقشار گوناگون به صحنه آمده بودند، حتی بسیاری از کسانی که به موسوی و کروبی رای دادند در این روز میآیند و از آنها اعلام برائت میکنند و اینجاست که مقام معظم رهبری میفرمایند که در قضایای روز ۹ دی دست قدرت الهی و روح حسین ابنعلی در کار بود چرا که این حرمتشکنی ها و هتک حرمت و اهانتهایی که جریان فتنه و هواداران نامزدهای شکست خورده در روز عاشورا انجام داده و به عزاداری اهانت کردند، شکست خوردند و دستشان رو شد، که این امر نوعی هدایت الهی بود.
در یک معنا ۹ دی یوم الله است؛ یوم الله به این معنا که قدرت الهی و دست خالق هستی و کار هستی در خلق این حماسه در میان بود و این چنین این ملت شکوه عظمتی را از خود به نمایش گذاشت و این روز را در تاریخ انقلاب اسلامی ماندگار کرد.
صحبتهایی که آمریکاییها، اروپاییها و صهیونیستها کردند و رفتارهایی که از خود به نمایش گذاشتند، موضعگیریهایی که رسانه های غربی و وابسته به نظام سلطه داشتند، صحبتهایی که جریان ضد انقلاب اعم از منافقین و سلطنت طلبان داشتند همه و همه نشان میدهد که برآوردشان این نبود که یک اتفاق مانند ۹ دی در ایران رخ بدهد بلکه برعکس برآوردشان این بود که نقشهای که آمریکاییها و صهیونیستها طراحی کردند با کمک عواملی در داخل ایران بی بروبرگرد به نتیجه میرسد و با صراحت هم اعلام کردند که جمهوریاسلامی پایان سال ۸۸ را قطعا نخواهد دید و ساقط خواهد شد.
به عنوان مثال ببینید رفتار برخی از کشورهای اروپایی به گونه ای است که در روزهای ناآرامی و اغتشاش رسما اعلام میکنند که در سفارت خانههای ما بر روی کسانی که احیانا بخواهند پناه بیاورند و در امان باشند باز است. یعنی در واقع سفارتخانه های آنها میآید در مقابل نظام اسلامی ایران میایستد برای اینکه کسانی که تظاهرات میکنند، آسیب میرسانند، اغتشاش میکنند و ناامنی ایجاد میکنند و به اقدامات خطرناک دست می زنند اگر تحت تعقیب قرار گرفتند بتوانند در سفارتخانه های اروپایی پناه بگیرند.
این رفتارها و تحلیلآن ها نشان میدهد که آنها برآورد دیگری از روند و جریان فتنه داشتند و این همان جایی است که امام(ره) میفرمایند «دشمن ما مردم ما را نمیشناسد» و باز هم اینجا مردم شاهکار کرده و دشمنان را غافلگیر کردند و دشمنان بار دیگر از مردم ایران شکستی واقعی خوردند.
خالق و پیروز حماسه ۹ دی مردم ایران هستند. و این مردم در مقابل آمریکا و رژیم صهیونیستی، جریان ضد انقلاب و جریان فتنهگر به صحنه آمدند و در واقع در سال ۸۸ یک جبهه متنوع و گسترده با مجموعهها و جریانهای مختلف به صحنه آمد و ضد انقلاب اسلامی را شکست دادند. بر همین اساس است که گفته میشود ما از زمان پیروزی انقلاب و حتی در همین زمان که سال ۱۴۰۰ هست فتنه و توطئهای خطرناکتر و پیچیدهتر از فتنه ۸۸ نداشتیم و این به دلیل طراحی پیچیده و کارهای فراوانی بود که انجام شده بود، امکاناتی که به صحنه آمده بود و بازیگرانی که پذیرفتند در این فتنه بازی کنند و ادعاهایی که مطرح کردند، بود اما خوشبختانه با عنایات الهی این نقشه هم با شکست مواجه شد.