به گزارش راهبرد معاصر؛ مذاکرات ایران و اعضای 1+4 دروین، وارد فاز تعیین کنندهای شده است. بدون شک غرب مسیر منطقی و حقوقی بازگشت به توافق هستهای و رفع تحریمهای ضدایرانی را به خوبی میداند و اکنون باید تصمیمنهایی خود را در این خصوص اتخاذ کند. بدیهی است که شانتاژ سیاسی و تبلیغاتی واشنگتن و تروییکای اروپایی بر روی مولفه و فاکتور «زمان»، تاثیری بر این روند نخواهد داشت! بدون شک تا زمانی که غرب تصمیم نهایی و واقعی خود را در خصوص «احیای برجام» یا «عدم احیای برجام» اعلام نکند، سرنوشتی برای مذاکرات وین متصور نخواهیم بود. در یک جمله باید با قاطعیت گفت که توپ کاملا در زمین آمریکا و تروییکای اروپایی میباشد و تعلل آنها در تصمیمگیری نهایی در قبال احیای توافق هستهای، منجر به کندی روند مذاکرات شده است.
در این میان، جمهوری اسلامی ایران مرز بندی معینی میان «برجام تعهد محور» و «برجام تضمین محور» صورت داده و مواضع خود رادراین خصوص خطاب به طرفهای مذاکره تشریخ کرده است. اصل استدلال ایران در این مذاکرات خصوصا در دور جدید، این است که برجام تعهد محور قبلا امتحان خودش را پس داده و الان نوبت این است که برجام تضمینمحور جایگزین برجام تعهدمحور شود. ترسیم حدود تضمین درخصوص آینده برجام در دستورکار مذاکرات اخیر است. فراموش نکنیم که آمریکا و اتحادیه اروپا از سال 2016 میلادی (زمان اجرایی شدن برجام) تاکنون نسبت به هیچ یک از تعهدات خود در توافق هستهای پایبند نماندند زیرا این تعهدات فاقد «تضمین» بودند. تاکید بر اراده تضمین در قبال آینده توافق هستهای اهمیت ویژهای دارد زیرا ضریب ابطالپذیری برجام را کاهش و در مقابل، میزان ریسکپذیری رئیس جمهور آینده آمریکا در قبال این توافق را به طور طبیعی افزایش خواهد داد.
اصلیترین تلاش غرب بر این مبنا استوار است که تا مانع از به فعلیت رسیدن «برجام تضمین محور» شود. ند پرایس سخنگوی وزارت امور خارجه آمریکا در تازهترین مواضع خود مدعی شده است که درعالم دیپلماسی اساسا «تضمین» معنا ندارد! این اظهارات در حالی صورت میگیرد که آمریکا یک بار از توافق هستهای به صورت رسمی عقبنشینی کرده و بازیگران اروپایی نیز 11 تعهد خود در سند موسوم به «بیانیهی بروکسل» در قبال تامین منافع اقتصادی ایران پس از خروج ترامپ از برجام را زیر پا گذاشتهاند. اینها جملگی معلول «تعهد محوری» سند برجام بوده و اکنون این »تعهد محوری» باید با «تضمین محوری» جایگزین شود. آنچه مسلم است اینکه واشنگتن و تروییکای اروپایی بر اساس نوع نگاه ابزاری و همیشگی خود نسبت به توافقات و حتی معاهدات بینالمللی، اساسا از «ارائه تضمین» در قبال آنها وحشتزده هستند. در چنین شرایطی اهمیت اصرار جمهوری اسلامی ایران بر ارائه تضمین در قبال آیندهی توافق هستهای مشخص خواهد بود. در صورتی که چنین تضمینی وجود نداشته باشد، حتی نمیتوان ماندگاری دولت فعلی آمریکا و دموکراتهای پر ادعای کاخ سفید در توافق هستهای را پیشبینی کرد.