به گزارش راهبرد معاصر روزهای حساس مذاکرات ایران با کشورهای ۱+۴ برای لغو تحریمها، در صورت اراده طرفهای اروپایی و آمریکا به توقف زیادهخواهیها، منجر به توافقی میشود که مفاد آن تنها محدود به برنامه هستهای ایران خواهد بود و مباحثی چون برنامه دفاعی و موشکی یا سیاستهای منطقهای جمهوری اسلامی موضوع هیچ گفتوگویی نبوده و دور جدید مذاکرات لغو تحریمها در قالب توافق ۲۰۱۵ و به شرط رفع تحریمها و راستیآزمایی ادعاهای طرفهای غربی خواهد بود.
دونالد ترامپ رییسجمهور سابق آمریکا، دشمنی با برجام را از همان دوران تبلیغات انتخاباتی خود شروع کرد. پس از حضور در کاخ سفید آن را شدت بخشید و در نهایت ۱۸ اردیبهشت ۱۳۹۷ از آن خارج شد. پس از این نقض عهد، بزرگترین کارزار تحریمی تاریخ علیه مردم جمهوری اسلامی ایران شکل گرفت و هر شش ماه تمدید شد. ترامپ از برجام چیزی فراتر از آنچه بود میخواست، حریصانه به برنامه دفاعی و موشکی ایران چشم دوخته بود و در پی توهم کنترل سیاستهای منطقهای ایران بود. همزمان با افزایش فشارهای اقتصادی به ایران، پشنهاد مذاکره برای توافق تازهای هم مطرح بود و ترامپ در سخنرانیهای مختلف از آن سخن میگفت. «برایان هوک» نماینده وقت دولت آمریکا در امور ایران تصریح کرده بود رئیس جمهور آمریکا مایل به توافق جدید و جایگزین شدن آن با توافق هستهای شکست خورده است.
هدف ترامپ از تحت فشار قرار دادن ایران برای رسیدن به توافقی فراتر از برنامه هستهای بود که محدود کردن موشکهای بالستیک و سیاستهای منطقهای ایران را هم در بر بگیرد، کاخ سفید آن را longer stronger توصیف میکرد یعنی قراردادی قوی و طولانی. در راستای این دیدگاه بود که تروییکای اروپا هم در برهههایی با ترامپ همراه شده و از برجامی تازه سخن میگفتند. «امانوئل مکرون، رئیس جمهوری فرانسه در سپتامبر ۲۰۱۹ طرحی چهار بندی ارائه داد که بر اساس آن ایران باید تضمین کند که هرگز سلاح هسته ای نخواهد داشت، باید قدم های محکمی برای پایان دادن به جنگ یمن بردارد، باید آزادی رفت و آمد از تنگه هرمز را تضمین کند و در نهایت برای پر شدن عریضه زیادهخواهی ها اعلام کند که تحریم های اعمالی بر ایران باید برداشته شوند.
«شدیدترین فشار مالی را جمهوری اسلامی اعمال میکنیم اما آماده مذاکره هم هستیم» این شروع سخنرانی «مایک پمپئو» وزیرخارجه وقت آمریکا در ۳۱ اردیبهشت سال ۹۷، در بنیاد هریتیج واشنگتن است، یعنی به فاصله ۱۳ روز از خروج «دونالد ترامپ» از توافق هستهای. پیشنهادی که ریشه در همان سیاست چماق و هویج تکراری و بینتیجه آمریکا داشت و پمپئو تازهکار از کهنه بودن آن بیخبر.
۱۲ شرط اعلام شده از سوی وزیرخارجه آمریکا، به اندازهای دور از واقعیات جهان و نقش و جایگاه ایران بود که چندان به مرحله تحلیل و تفسیر نکشید. پمپئو از ایران خواسته بود که جزئیات ابعاد نظامی برنامه پیشین هستهای خود را به آژانس بین المللی انرژی اتمی اعلام کند! اما فراموش کرده بود که ایران هرگز در پی بُعد نظامی برنامه هستهای نبود و ساخت و نگهداری و استفاده از سلاحهستهای به فتوای رهبرمعظم انقلاب حرام است.
شرط دوم وزیر خارجه آمریکا «بایدی» بود که اگر جمهوری اسلامی تمایلی به تن دادن به آن داشت؛ این میزان فشار و تحریم را تحمل نمیکرد و بسیار پیشتر از حق مسلم خود عبور میکرد. پمپئو گفته بود: «ایران باید غنیسازی اورانیوم را متوقف کند و هرگز به دنبال فرآوری تولید پلوتونیم نرود؛ این شامل بستن رآکتور آب سنگین نیز میشود.»
شرط سوم این بود که ایران باید به بازرسان آژانس بین المللی انرژی اتمی اجازه بازرسی بدون محدودیت از همه مراکز و تاسیسات را در سراسر کشور بدهد. این در حالی بود که جمهوری اسلامی در جریان توافق برجام و عضویت در NPT گستردهترین همکار را با آژانس بینالمللی انرژی اتمی داشته و دارد و تا هرآن زمانی که منافع کشور ایجاب کند، خواهد داشت.
از شرط چهارم به بعد اما دیگر برجام وپرونده هستهای مطرح نیست و وزیرخارجه وقت آمریکا، پا در میدان خطوط قرمزی میگذارد که جمهوری اسلامی بارها درباره آن هشدار داده بود. در شرط چهارم سخن از توقف توسعه برنامه موشکی بالیستیک و سامانههای موشکی جدید ایران است، شرط پنجم آزادی زندانیان آمریکایی را شرط کرده و پمپئو در شرط ششم تا دوازدهم سیاستهای منطقهای ایران با کشورهای عراق و سوریه و لبنان و حزبالله و حوثیها را مورد توجه قرار داده و بایدهایی را هم در آن حوزهها مطرح کرده بود.
شروط تازه وزیرخارجه آمریکا طرح جزییاتی بود که نام خلاصه آن «برجام پلاس» بود و هدف از طرح آن استحاله حقوق مردم ایران و استحاله ماهیت جمهوری اسلامی در منطقه و جهان. پمپئو درحالی سخن از کنترل و برچیدن سیستم موشکی ایران گفت که تجربه هشت سال دفاع تنها از ایران دربرابر جهانی مجهز به انواع سلاحها (که در اختیار دیکتاتور بعث قرار میداد) سبب شد که برنامه دفاعی جمهوری اسلامی ایران یکی از مهمترین خطوط قرمز آن باشد. تعیین تکلیف برای روابط ایران با همسایگان خود، از سوی کشوری در آن سوی جهان برای جمهوری اسلامی پذیرفتنی نبود و حتی اشاره به این موضوعات را هم مجاز نمیدانست.
یک سال طول کشید تا وزیر خارجه آمریکا به این مهم برسد که جمهوری اسلامی ایران، بر سر برنامههای موشکی، سیاستهای منطقهای و یا مسائلی که غرب نام آن را حقوق بشر گذاشته، کوتاه نخواهد آمد. در بازه زمانی اردیبهشت ۹۷ تا خرداد۹۸ گرچه دونالد ترامپ بارها ایران را به جنگ تهدید کرد و سختترین کارزار تحریمی علیه مردم ایران به راه انداخت اما ایران قاطع بر مواضع خود ماند و شروط غیرمنطقی پمپئو را نپذیرفت تا وزیرخارجه آمریکا در نشستی در سوئیس درخواست مذاکره با ایران را بدون هرگونه پیششرطی باردیگر تکرار کند. با این همه جمهوری اسلامی اعتماد دوباره به رییس جمهور ناقض پیمان را منطقی ندانست و رهبر معظم انقلاب در آن برههها تاکید کردند که نه مذاکره میکنیم و نه جنگ خواهد شد.
صبوری ایران و عبور از گزینه مذاکره به هر قیمتی، سبب شد ترامپ بدون مذاکره با ایران کاخ سفید را ترک کند و بازی آغاز شده علیه ایران به نتیجه نرسد. آشفته بازار سیاست های آمریکا درباره ایران، چنان بود که صدای «وندی شرمن» نماینده ارشد دولت اوباما در مذاکرات هستهای را هم درآورد و وی در آن مقطع در صفحه توئیتر خود نوشت: عکس گرفتن با رهبر کره شمالی، دونالد ترامپ را به نتیجه دلخواهش نرساند. حالا وی به دنبال امتحان کردن شانس خود با ایران است.
روی کار آمدن «جو بایدن» در کاخ سفید گرچه در هیاهوی رسانهای از تغییر سیاست آمریکا در قبال ایران خبر میداد اما با کنارهم قراردادن مجموع اظهارات انتخاباتی بایدن و تیم او، ایران به زودی فهمید که سیاست زیادهخواهانه کاخ سفید با تغییر رییس جمهور، تغییر نخواهد کرد. بایدن در ایام انتخابات مدعی شد که آمریکا به عنوان نقطه شروع مذاکرات بعدی به توافق بازمیگردد و ما بر روی گسترش مفاد کار خواهیم کرد.
چنین دیدگاهی از سوی «کامالا هریس» معاون اول بایدن هم مطرح شد و تیم وزارت خارجه آمریکا هم بر اساس همین موضع دور جدید مذاکرات را با ایران آغاز کرد تا با پیشنهاداتی توافق موقت راه را برای برجام پلاس بگشایند.
«اراده ای از سوی ایران در مذاکرات دیده نمیشود» این ترجیعبند تکراری ادعاهای غرب در دور جدید مذاکرات رفع تحریم ها در ماههای نخست بود. ادعایی که گرچه در تیترهای رسانهها و تحلیلهای استودیوها بسیار مورد توجه و تمرکز بود اما کسی نمیدانست دقیقا منظور از اراده ایران چیست؟ گاهی یکی از روزنامه یا خبرگزاری خارجی به نقل از منبع موثقی اعلام میکرد که بایدن و تیم جدید وزارتخارجه در پی نسخه تازهای از برجام است که محدوده آن محدود به پرونده هستهای نیست و آمریکا شرط بازگشت خود به برجام را رسیدگی و توافق درباره برنامه موشکی ایران و سیاستهای منطقهای تهران است. این توافق جدید برجامپلاس نام داشت که واشنگتن درپی آن بود و ادعای بیاراده بودن جمهوری اسلامی در مذاکرات هم ریشه در این موضوع داشت.
مذاکره کنندگان جدید ایران در بحبوبه مذاکرات بر مبنا قرار دادن توافقات پیشین برای رفع نواقص موجود تاکید داشتند اما تمایل طرفهای غربی مطالبات جدیدی را در قالب «برجام پلاس» مطرح میکردند که برخلاف ادعاهای آنها، عامل اصلی کند شدن مذاکرات بود. این میان ارسال سیگنالها و مکتوباتی از سوی تیم مذاکره کننده پیشین در راستای موافقت ضمنی با پلاسهای برجامی هم غرب و به ویژه آمریکا را به نوعی طمع واداشته بود تا همچنان سطح انتظارات خود را بالا نگه دارند. تاکید طرف ایرانی بر چهارچوب اعلامی اما باعث شد تا هیچ موضوعی فراتر از برجام در مذاکرات اخیر مطرح نشود و تلاشها برای عبور از برجام و اضافه کردن مطالبات جدید مورد خواست آمریکا تحقق نیابد.
مذاکره محدود در موضوع هستهای، مهم ترین تاکید رهبر معظم انقلاب از همان آغاز گفتوگوهای ایران با غرب بود. نادیده گرفته شدن این مهم سبب زیادهخواهی آنها شد. میزهای بحران، خاورمیانه و ایران در وزارت خارجه آمریکا طرحی تحت عنوان توافق موقت به ایران پیشنهاد دادند تا در برابر آزادسازی محدود داراییها و لغو تعدادی از تحریمها ایران غنیسازی خود را محدود کند. گزارشهای منتشر شده اما نشان میداد که موضوع تنها توافق موقتی نیست و این آغازی برای توافقی فراتر از برجام خواهد بود و آمریکا درصدد طرحی موسوم به برجام پلاس است تا امتیازاتی بسیار فراتر از ۲۰۱۵ از ایران بگیرد. سیاستی که بایدن در سخنرانیهای انتخاباتی خود هم اشاره کوتاهی به آن کرده و مدعی شده بود که بازگشت آمریکا به برجام آغاز مسیری برای توافقات طولانیتر با ایران خواهد بود.
شروط چدنی «مایک پمپئو» اینبار در برجامپلاسِ مخملین «آنتونی بلینکن» اعلام میشد و عدم پذیرش آن از سوی تیم مذاکره کننده به عدم وجود اراده تعبیر. اما چهاردهه لمس زیادهخواهیهای متنوع آمریکا، جمهوری اسلامی را هوشیارتر از آن کرده است که بازیهای کاخ سفید و پشت صحنه آن را نداند و نشناسد. از همین رو تیم مذاکرهکننده دولت سیزدهم بیآنکه تحت تاثیر چنین فضاسازیهایی قرار گیرد، تلاش کرد در چارچوب برجام و نه بیشتر و در راستای رفع تحریمهای هستهای و نه هیچ هدف دیگری در مذاکرات ۱+۴ در وین حاضر شود.
برجام پلاس یا هر عنوان و توصیف دیگری که در حیطه خطوط قرمز ایران و محدودسازی توانمندی کشور قرار داشت، با تاکید و تصریح رهبر معظم انقلاب از نظر مذاکرهکنندگان دولت سیزدهم مردود بود و همین ایستادگی بر این موضع سبب شد که آمریکا و متحدان غربی در توافق جدید چیزی جز موضوع هستهای و تحریمهای ایران را مورد بررسی قرار ندهند./همشهری