به گزارش راهبرد معاصر؛ شاکله اصلی مقابله با طرح صهیونیستها در منطقه و معامله قرن، بیداری ملتهاست. روشی که امام خمینی (ره) نهتنها برای انقلاب اسلامی بلکه برای تمام انقلابها و راه آزادی ملتهای مسلمان و آزاده در جهان به آن باور و ایمان داشتند. مسئلهای که در پیام امام برای روز قدس کاملاً نمایان است: «روز قدس روزی است که اسلام را باید احیا کرد و احیا بکنیم و قوانین اسلام در ممالک اسلامی اجرا بشود. روز قدس روزی است که باید به همۀ ابرقدرتها هشدار بدهیم که اسلام دیگر تحت سیطرۀ شما، بهواسطۀ عمال خبیث شما، واقع نخواهد شد... در روز قدس، ملتها باید به حکومتهایی که خائن هستند هشدار دهند. روز قدس روزی است که ما خواهیم فهمید چه اشخاصی و چه رژیمهایی با توطئهگرهای بینالمللی موافقت دارند و با اسلام مخالفت.»
معامله قرن؛ سناریوی منطقهای صهیونیستها
«امسال راهپیمایی روز قدس مهمتر است به خاطر این کارهای خیانتباری که بعضی از دنبالههای آمریکا دارند در منطقه انجام میدهند برای جا انداختن معاملهی قرن؛ که البته جا نخواهد افتاد و هرگز تحقق هم پیدا نخواهد کرد و حتماً در این قضیه هم شکست خواهند خورد. منتها فرقش با گذشتهها این است که حالا صریحاً میگویند میخواهیم مسئلهی فلسطین را از مسائل مطرح دنیا حذف کنیم؛ البته چنین کاری را نخواهند توانست و ناکام خواهند ماند.»
سخنان بالا بخشی از بیانات امام خامنهای در خصوص روز قدس امسال در دیدار ایشان با اساتید دانشگاههای کشور است. حقیقت امر این است که روز قدس هرسال طعم و اهمیت ویژه خود را دارد؛ اما در سال جاری همزمانی روز قدس آن با جدیتر شدن طرحی که آمریکاییها بیش از دو سال است از آن سخن میگویند بر اهمیت آن افزوده است.
معامله قرن، طرحی کلان از سوی آمریکاییها و صهیونیستهای کاخ سفید است که هرچند با محوریت مسئله فلسطین است اما در حقیقت شکلدهنده نظم جدید منطقهای بر پایه عادیسازی روابط اعراب و اسرائیل است.
انتقال سفارت از تلآویو به قدس؛ شروع و حساسیتسنجی طرح آمریکاییها
صهیونیستها برای تحقق آرزوهایشان انتقال سفارت آمریکا از تلآویو به قدس شریف را در سال 1995 در کنگره به تصویب رساندند؛ اما از آن زمان تاکنون تمام رئیسجمهوران آمریکا این قانون را هر شش ماه یکبار تعلیق (Waiver) میکردند.
ترامپ برخلاف دیگر رئیسجمهوران آمریکا به وعده انتخاباتی خود عمل کرد. ترامپ 15 آذر 96 (5 دسامبر 2017) طی حکمی غیرمنتظره قدس را به عنوان پایتخت رژیم صهیونیستی ابلاغ کرد.
پس از اعلام رسمی ترامپ مبنی بر به رسمیت شناختن قدس به پایتختی رژیم و تعلیق ششماهه انتقال سفارت، بسیاری از تحلیل گران علیرغم ادعاهای ترامپ معتقد بودند انتقال سفارت با توجه به مخالفتهای بینالمللی و پیامدهای آن ممکن نخواهد بود؛ اما این فرصت ششماهه بسیار زود برای فلسطینیان، مسلمانان و سران عربی به پایان رسید و دوشنبه 24 اردیبهشت (14 می) مصادف با هفتادمین روز «یوم النکبه» و شکلگیری رژیم جعلی اسرائیل انتقال سفارت آمریکا به قدس عملیاتی شد.
انتقال سفارت آمریکا از تلآویو به قدس از منظر سیاسی و حقوقی باید یک نقطه عطف بسیار مهم در فرآیند سیاست دولت ترامپ در پرونده فلسطین دانست. انتقال سفارت در حقیقت نخستین اقدام میدانی و سیاسی غیرمتعارف دولت ترامپ نسبت به گذشته و دولتهای پیشین ایالاتمتحده بود.
بهنوعی میتوان گفت عملیاتی شدن انتقال سفارت بدون واکنش عملیاتی و شدید سیاسی از سوی دول عربی، غربی و روسها، دولت ترامپ و صهیونیستها این چراغ سبز را دریافت کردند که زمان کنونی فرصت اجرایی کردن معامله قرن است.
اکنون نزدیک به یک سال از انتقال سفارت میگذرد و شاهد هستیم که طی یک سال گذشته صهیونیستهای گامهای جدی دیگری را برای عملیاتی شدن طرح خود و حذف مسئله فلسطین برداشتهاند.
درست به فاصله یک هفته پس از اقدام آمریکا در انتقال سفارت این کشور از تلآویو به شهر قدس که اقدامی بر خلاف اساس تمام قطعنامههای سازمان ملل و شورای امنیت در خصوص مسئله فلسطین و شهر قدس بوده است؛ کابینه نتانیاهو امیدوار شد ترامپ اقدامی دیگر در تکمیل اشغالگری و جنایات صهیونیستها انجام دهد. «اسرائیل کاتص» وزیر اطلاعات رژیم صهیونیستی در سخنانی در آن زمان مدعی شد که اسرائیل از دولت آمریکا خواسته است سیطره این رژیم بر بلندیهای جولان را به رسمیت بشناسد. وی در مصاحبه با رویترز پیشبینی کرد که آمریکا طی چند ماه آینده با این خواسته موافقت کند. این وزیر تندرو و راستگرای نتانیاهو خاطرنشان ساخت که به رسمیت شناختن سیطره اسرائیل بر بلندیهای جولان جزء اولویتهای اصلی مذاکرات دیپلماتیک اسرائیل با آمریکا است.
رویترز همچنین نوشته بود که چنین اقدامی از سوی آمریکا در ادامه اقدامات دونالد ترامپ در خاورمیانه از جمله خروج از برجام و معرفی قدس به عنوان پایتخت رژیم صهیونیستی و انتقال سفارت آمریکا از تلآویو به قدس تلقی خواهد شد.
امیدواری صهیونیستها به شناسایی جولان برای سرزمینهای اشغالی چندان هم رؤیایی نبود. گذر زمان نشان داد که انتقال سفارت نقطه عطفی در آغاز رویه و تصمیمات دیگر و خلاف عادت از سوی دولت آمریکا بود.
قدس همیشه یکی از موضوعاتی بود که در مذاکرات صلح مسدود مانده بود و دلیل آنهم حساسیت گروههای فلسطینی و کشورهای عربی اسلامی بود؛ اما موفقیت ترامپ با کمترین هزینه در عملیاتی کردن انتقال سفارت و به رسمیت شناختن قدس به پایتختی اسرائیل، نقطه گامی مهم برای صهیونیستهای کاخ سفید و تلآویو برای ادامه راه بود. باید اعتراف کرد عملیاتی شدن این اتفاق نقش بسزایی در وضعیت کنونی دارد؛ عقبنشینی و شکست کشورهای عربی معامله قرن را به منظر ظهور رساند.
ناگفته نماند حماس و مقاومت غزه با طراحی و آغاز راهپیماییهای بازگشت چند هفته پیش از انتقال سفارت و تداوم آن طی یک سال گذشته سعی در برانگیختن حساسیتها و نگاهها به فلسطین بودند که در نگاه افکار عمومی و رسانهها به موفقیتهای زیادی همدست یافتند و تلآویو را تحت فشار قراردادند؛ اما این حرکت نتوانست دولتهای عربی را تحت فشار برای تغییر رویه قرار دهد.
کنفرانس بحرین: آغاز عملیاتی علنی معامله قرن
کاخ سفید روز یکشنبه ۲۹ اردیبهشت اعلام کرد دولت دونالد ترامپ قصد دارد با همکاری بحرین یک کنفرانس اقتصادی برگزار کند که هدف آن جذب سرمایهگذاری در مناطق فلسطینینشین است. کاخ سفید با اعلام این خبر، کنفرانس بحرین را بخشی از طرح آمریکا برای برقراری «صلح در خاورمیانه» و خاتمه دادن به مناقشه در این منطقه عنوان کرد. تاکنون درباره جزئیات این کنفرانس و شرکتکنندگان آن خبری منتشر نشده است. کاخ سفید و پادشاهی بحرین در بیانیه مشترکی اعلام کردهاند که این نشست ۲۵ و ۲۶ ژوئن (۴ و ۵ تیر) در منامه برگزار خواهد شد.
آمریکا و بحرین ابراز امیدواری میکنند که کنفرانس منامه امکانی برای جذب سرمایهگذاریهای بالقوهای باشد که طرح معامله قرن زمینه انجام آن را فراهم میکند. جرد کوشنر، مشاور و داماد ترامپ که در این طرح نقشی محوری بر عهده دارد.
برگزاری نخستین نشست رسمی معامله قرن تحت عنوان کنفرانس اقتصادی در بحرین نشاندهنده چند هدف و موضوع است. نخست آنکه بحرین برای آنکه نقش خود را در تحولات منطقهای و معامله قرن از دست ندهد، قطعاً به دنبال بازی در پازل و جایگاه خود یعنی «اقتصاد» است. اگر عمان نقش خود را در منطقه میانجیگری و نقشآفرینی در تبادلات سیاسی تعریف کرده است، بحرین برای خود نقش یک تاجر اقتصادی تعریف کرده و خواهان حفظ این نقش برای خود است. در طرح معامله قرن یکی از موضوعات مهم و چالشی آن تأمین حق غرامت و هزینههایی است که برای اقناع بخشی از فلسطینیان برای عبور از حقشان قرار است پرداخت شود میباشد.
پیش از این الخلیج آنلاین به نقل از منابع دیپلماتیک مصری اعلام کرده بود: دلیل اصلی به تأخیر افتادن اعلام معامله قرن در دسامبر ۲۰۱۸ عدم توافق آمریکا با کشورهای عربی بر سر حمایت مالی از معامله قرن برای صلح میان فلسطین و اسرائیل است. این منابع اعلام کردند: مبلغی که آمریکا برای پرداخت هزینههای این معامله مشخص کرده بیش از ۱۰ میلیارد دلار است. این مانع اصلی اعلام این طرح در موعد مقرر بود. سفر جرد کوشنر، داماد ترامپ به منطقه و دیدارش با رهبران عربی برای بررسی پروندههای سیاسی مهم و در رأس آن معامله قرن بود که از حمایت مالی لازم برخوردار نیست. کوشنر تلاش کرد این مانع را از بین ببرد اما موفق نشد.
این منابع تأکید کردند: مبلغی که دولت آمریکا مشخص کرده بود به نظر رهبران کشورهایی مثل مصر، امارات، بحرین و عربستان بسیار زیاد بود. برخی از این کشورها از جمله مصر، بحرین و عمان اعلام کردند که به دلیل اوضاع دشوار اقتصادی قادر به فراهم کردن این پول نیستند.
به نظر میرسد اجلاس پیش رو با هدف تامین هزینه پیشبینیشده برای تحقق معامله قرن است. شروع معامله قرن با اجلاس اقتصادی را میتوان با روحیه تجارت منشانه ترامپ و تلاش وی برای دوشیدن بیشتر گاوهای شیرده برای اهداف آمریکا و صهیونیسم مرتبط دانست.
نقشآفرینی دولتها و شرکتهای عربی برای تامین هزینه معامله قرن و شریک شدن آنان در سود یا زیان این طرح، خود بخشی از فرآیند حساسیتزدایی اجتماعی در عادیسازی روابط رژیم صهیونیستی با کشورهای عربی است.
راه مقابله با معامله قرن چیست؟
راه مقابله با معامله قرن؛ بالا بردن هزینه کنشهای غیرمتعارف آمریکاییها و ناکام گذشتن مسیر عادیسازی روابط اعراب و رژیم صهیونیستی بالأخص در حوزه روابط اجتماعی و افکار عمومی است.
منظور از بالا بردن هزینه کنشهای صهیونیستها تنها روش مقاومت نوار غزه نیست، بلکه استفاده از اهرم حقوق بشر و حقوق بینالملل هم است. تلآویو برای رهایی از بحران مشروعیت و فشارهای حقوقی مجامع بینالملل در دهه اخیر تلاشهای زیادی برای نقشآفرینی و عضویت در کمیتههای ویژه داشته است اما اقدام اخیر رژیم صهیونیستی مانند خروج از یونسکو بهنوعی بنبستی در راهبرد عمومی تلآویو در مجامع بینالمللی و سازمان ملل بوده است.
این اقدامات بنبست و رفتارهای دوگانه رژیم صهیونیستی در قبال مجامع بینالمللی مانند عدم تبعیت از قطعنامههای سازمان و شورای امنیت و شورای حقوق بشر و خروج از یونسکو فرصت رسانهای و حقوقی خوبی در اختیار جبهه ضد صهیونیستی در جهان قرار میدهد. بهرهگیری از این تناقض و بنبست سیاسی رژیم صهیونیستی نیاز به درک مسئله و فرصتطلبی رسانهای در فضای ضد اسرائیلی کنونی است.
باید با برجسته کردن اقدامات نژادپرستانه اسرائیلیها فضا را برای تداوم ساختارشکنیهای تلآویو و کشورهای عربی را دوچندان نمود.
برای مبارزه با صهیونیستها باید تمام روشهای ممکن را به میدان آورد و تنوع مبارزه را دنبال کرد. تنوع در روشهای مبارزه با رژیم صهیونیستی، یکی از موضوعاتی است که امام خامنهای در پیام خود به رئیس اتحادیه علمای مقاومت بیان کردند. ایشان تأکید کردند: «از خدای متعال توفیق جمع شما را مسئلت میکنم و تداوم مبارزهی متنوّع با رژیم متجاوز صهیونیست را به همهی کسانی که این مسئولیت بزرگ را احساس میکنند، توصیه میکنم.»
ابتکار و ایجاد یک BDS فراگیر در جهان اسلام و توجه ویژه به اقدامات سیاسی و حقوقی با تشکیل یک جنبش دولتی یا غیردولتی، مبارزه مدنی و ... روشهای مبارزاتیای است که شاید جدی گرفته نشده اما تأثیرگذاری آن بسیار واضح و مسبوق به سابقه است.
باید توجه داشت شاکله اصلی مقابله با طرح صهیونیستها در منطقه و معامله قرن، بیداری ملتهاست. روشی که امام خمینی (ره) نهتنها برای انقلاب اسلامی بلکه برای تمام انقلابها و راه آزادی ملتهای مسلمان و آزاده در جهان به آن باور و ایمان داشتند. مسئلهای که در پیام امام برای روز قدس کاملاً نمایان است: «روز قدس روزی است که اسلام را باید احیا کرد و احیا بکنیم و قوانین اسلام در ممالک اسلامی اجرا بشود. روز قدس روزی است که باید به همۀ ابرقدرتها هشدار بدهیم که اسلام دیگر تحت سیطرۀ شما، بهواسطۀ عمال خبیث شما، واقع نخواهد شد... در روز قدس، ملتها باید به حکومتهایی که خائن هستند هشدار دهند. روز قدس روزی است که ما خواهیم فهمید چه اشخاصی و چه رژیمهایی با توطئهگرهای بینالمللی موافقت دارند و با اسلام مخالفت.»