به گزارش راهبرد معاصر؛ موضوع جمعیت این روزها از پربحث ترین مباحثی است که در همه جای دنیا مورد توجه است چرا که آینده دنیا بدون نیروی انسانی راه به جایی نخواهد برد تا جایی که توسعه اقتصادی بدون داشتن جمعیت مناسب میسر نیست؛ حالا برخی کشورها با استفاده از جمعیت خود مسیر توسعه و پیشرفت اقتصادی را در پیش گرفته اند، اما چگونه جمعیت می تواند کشوری را به سمت توسعه سوق دهد؟ برای بررسی بیشتر این موضوع با صالح قاسمی، پژوهشگر وکارشناس جمعیت گفتگویی داشتیم که در ادامه میخوانیم.
*جناب قاسمی! چرا جمعیت همواره مورد توجه بوده و این موضوع چه نقشی در توسعه اقتصادی دارد؟
در طول تاریخ اصلی ترین علت ورود نظامهای حاکمیتی به موضوع جمعیت بحث قدرت و اقتصاد بوده است؛ اقتصاد هم یکی از مهمترین علت های ورود حاکمیت به بحث جمعیت بوده و همچنان هست. بزرگترین ابرپروژه هایی که در دنیا اجرا شده با هدف حفظ اقتصاد کشورهای مسلط طراحی شد. اساسا در حوزه های مختلف، جمعیت نیز اساسی ترین موضوعی که در تحولات جمعیتی مورد مطالعه قرار میگیرد دگرگونیهای اقتصادی است و این رابطه بین اقتصاد و جمعیت مهمترین رابطه است.
امروز وقتی ما از سالخوردگی اقتصاد صحبت میکنیم مهمترین چالش در حوزه سالخوردگی جمعیت خواهد بود، اگر در مورد رشد جمعیت صحبت میکنیم مهمترین عنصر رشد جمعیت نیروی خلاق، پویا و جوان است که در حوزه اقتصاد خود را نشان خواهد داد. لذا تاکید میکنم از گذشته تا به امروز رابطه بین اقتصاد و جمعیت مهمترین و قوی ترین رابطه است.
* کشورهای توسعه یافته چگونه با کنترل جمعیت و الگوی فرزند آوری توانسته اند به رشد و پیشرفت برسند؟
بر اساس پیشینه و تاریخ جمعیت شناسی جهان کشورهای غربی و توسعه یافته اولا هیچگاه پروژه کنترل جمعیت نداشتهاند و کاهش شاخص های جمعیتی کشورهای غربی از آنجایی شکل گرفت که بعد از انقلاب صنعتی رنسانس و روند مدرنیته در این کشورها سبک زندگی تغییر کرد و به طور طبیعی موضوع کاهش شاخص ها اتفاق افتاد و آنها در صدد کنترل این روند کاهش برآمدند و اساسا هیچگاه در صدد کنترل جمعیت نبودهاند.
نکته و واقعیت بعدی این است که کشورهای غربی هیچ پروژه کنترل جمعیتی برای خودشان نداشتهاند و پیشرفتشان هم از این مسیر حاصل نشده است. در واقع کشورهای غربی زمانی مسیر رشد، توسعه و پیشرفت اقتصادی را طی کردهاند که در واقع جمعیت جوان و نرخ رشد جمعیتی مثبت و بالایی داشتند و این قرارگیری در پنجره جوانی جمعیت مزیت نسبی آنها بود برای اینکه به رشد و توسعه برسند. ز قضا بعد از اینکه وارد فاز سالخوردگی جمعیت شدهاند با وجود توسعه یافتگی یکی پس از دیگری با رکودها و چالش های اقتصادی بسیار جدی مواجه شدهاند؛ به این ترتیب پیشرفت اقتصادی کشورهای دیگر مرهون کنترل جمعیت نبوده بلکه مرهون جوانی جمعیت و نیروی کاری که از کشورهای دیگر وارد شده، بوده است.
*ایران چگونه باید وارد این مرحله شود و این رشد و پیشرفت ناشی از جمعیت چطور محقق خواهد شد؟
ایران مثل بسیاری از کشورهای دیگر با داشتن نیروی کار و با مدیریت صحیح نیروی کار میتواند رشد و توسعه را برای کشور به ارمغان بیاورد؛ به دو شرط: یکی وجود نیروی کار جوان، خلاق و پویا و دیگری برنامه ریزی برای این نیروی کار جوان.بر اساس اطلاعاتی که در دنیا داریم و دیدگاه دانشمندان جهان چنانچه بیش از 7 نفر از دانشمندان اقتصاد جهان قائل هستند که نرخ رشد جمعیت مثبت و فزاینده، موتور محرک اقتصاد کشورهاست، به این معنی که از سال 1950 به اینطرف هیچ کشوری نبوده که جمعیتش افزایش پیدا کند ولی GDP یعنی همان تولید ناخالصش کاهش پیدا کرده باشد.
*چرا رشد اقتصادی بدون اصلاح الگوی فرزندآوری ممکن نیست؟ در حالیکه عنوان میشود منابع غذایی و آبی با رشد جمعیت رو به کاهش است این امر چگونه ممکن است؟
وقتی میگویم بدون تغییر الگوی فرزندآوری رشد اقتصادی معنا ندارد دقیقا به همین علت است، چگونه اقتصاد یک کشور میتواند رشد کند بدون حضور نیروی کار فراوان جوان؟ بدون داشتن جوانانی که با انگیزه وارد حوزه تولید و پیشرفت اقتصادی شوند؟ مگر میشود بدون نیروی انسانی خلاق و پویا و بدون نیروی کار فعال و موثر به رشد اقتصادی رسید؟ کشورهای غربی اتفاقا با همینها به رشد اقتصادی رسیدهاند و اتفاقا قدرت های نوظهور اقتصادی در 3 دهه آینده کشورهایی هستند که جمعیت زیادی دارند و رشد جمعیتی خوبی هم دارند مثل چین، هند، پاکستان، اندونزی، برزیل و کشورهایی از این دست که از غول های اقتصادی آینده جهان شناخته میشوند.
به این ترتیب باید توجه جدی کرد که بدون اصلاح الگوی فرزندآوری نمیشود به رشد اقتصادی رسید. در مورد منابع هم بارها عرض شده که به هیچ وجه ایران با بحران فقر منابع آبی رو به رو نیست بحرانی که ما از آن رنج میبریم و چالش ها را در کشور ایجاد کرده بحرانی نیست مگر سوءمدیریت منابع آب، در رابطه با منابع غذایی نیز همینطور است.
توماس رابرت مالتوس بیش از 300 سال پیش اعلام کرد که جمعیت جهان قبل از رسیدن به 1 میلیارد نفر به خاطر بحران منابع غذایی از بین خواهد رفت در حالی که جمعیت امروز جهان در حال نزدیک شدن به 8 میلیارد نفر است ولی برخورداری بشر از منابع غذایی جدید به مراتب بیشتر از گذشته شده و این اشتباه است که ما منابع امروز را نهایت منابع جهان بدانیم.
*آیا طرح هایی مانند طرح جوانی جمعیت به شرط تحقق همه ابعاد آن می تواند ما را به سمت توسعه سوق دهد؟
قانون جوانی جمعیت بعد از 7 سال و با یک تاخیر 8 ساله نسبت به سیاست های کلی جمعیت تصویب شد و تنها قانون موجود است و هیچ بدیل و جایگزینی نداریم ضمن اینکه اگر اجرا شود پیامد سالمندی جمعیت را به حداقل خود میرساند، لذا به نظرمیرسد که اجرای آن حتما موثر است و باید اتفاق بیافتد چنانچه ابعاد خوبی هم در آن دیده شده است اگرچه کسی مدعی نیست این طرح و این قانون ایدهآل و بدون اشکال است بلکه قانونی است که گام اول تحول سیاست های جمعیتی است و حتما و ضرورتا باید در کشور اجرا شود.