به گزارش راهبرد معاصر؛ سفر بشار اسد به امارات، برخی گمانهزنیها برای پذیرفتن شرایط کشورهای عربی برای عادیسازی رابطه با سوریه و مشارکت در بازسازی این کشور توسط دمشق را بالا برده بود؛ گمانه زنی هایی که مدعی بود سوریه به دنبال روند عادیسازی روابط با رژیم صهیونیستی به ازای دریافت امتیاز جولان اشغالی و کاهش رابطه با ایران است،اما سفر چند روز گذشته این مقام سوری به ایران و دیدارهایی که با مقام معظم رهبری و مقامات ایرانی داشت معادلات را به شکل دیگری رقم زد.
«هادی سیدافقهی»، کارشناس غرب آسیا این سفر و حواشی آن را تحلیل کرده است.
*سفر آقای بشاراسد و دیدارهای شکل گرفته در این سفر را چطور تحلیل و ارزیابی می کنید؟ این سفر چه نقشی در تحکیم روابط و موقعیت ایران و سوریه خواهد شد؟
برای تحلیل این سفر نخست باید به شرایط این سفر به لحاظ زمانی و موقعیتی بپردازیم که چرا دقیقا در این شرایط زمانی و تاریخی انجام شده و اینکه منطقه و جهان در چه وضعیتی به سر می برد؛ دوم اینکه شکل ملاقات و اتفاقات جالب توجهی شاهد بودیم که یک ملاقات استثنایی بود و مطااب محتوایی که بین مقام معظم رهبری و بشاراسد رد و بدل شد و حواشی این سفر، بازتاب آن و نکاتی که پیرامون این سفر و گمانه زنی هایی که پشت پرده این سفر است همه و همه نکاتی است که برخی از خبرگزاری ها و خصوصا شبکه های معاند و رژیم صهیونیستی هنوز از آن دست برنداشته و این سفر را تعقیب می کنند؛ چرا که قرار است اتفاق مهمی در منطقه و خصوصا در سوریه رخ دهد.
مسئله خروج نیروهای روسیه از سوریه مسئله ساده ای نیست؛ عده ای معتقدند که روسیه در اوکراین گیر گرده و نیاز به نیرو دارد و به دنبال تخلیه نیروهایش از سوریه است، این نگاه خیلی خام و سطحی نگرانه است آیا واقعا مسئله این است؟ آیا روسیه حاضر است پایگاه دریایی خود را که از زمان حافظ اسد روز به روز در حال تقویت آن است حالا تخلیه و دسترسی خود را به آب های آزاد دنیا قطع کند؟
*این سفر را به لحاظ موقعیت تاریخی و بین المللی چطور ارزیابی می کنید؟
اگر بخواهیم تحولات این برهه زمانی منطقه را بررسی کنیم باید بگوییم در سطح منطقه شاهد تحولات مهمی هستیم به ویژه تحولات داخلی فلسطین اشغالی و عملیات استشهادی که مجموعه رژیم صهیونیستی را تحقیر کرد و اکنون یک چالش بسیار بزرگ برای دولت نفتالی بنت ایجاد شده است و کابینه اش در آستانه فروپاشی است؛ شهرک نشین های صهیونیستی به شدت معترضند که شما نتوانستید حداقل ضریب امنیتی را برای ما فراهم کنید.
از سوی دیگر هشدار مقاومت اسلامی به رژیم صهیونیستی است که عنوان کرده اگر به سرکوب نمازگزاران مسجدالاقصی ادامه بدهید مجددا همانند سال گذشته شلیک می کنیم، مانند آنچه در جنگ معروف شمشیر قدس در 11 روز رخ داد که بعد خود نتانیاهو مجبور شد از مصری ها تقاضای آتش بس کند.
مسئله بعدی لبنان است؛ اکنون نقطه عطف سرنوشت ساز مرگ و زندگی مقاومت در لبنان و انتخابات پارلمانی به شدت حساس است؛ این انتخابات در شرایطی برگزار می شود که اسرائیل دارد بزرگترین مانور تاریخ خود را داخل سرزمین اشغالی برگزار می کند؛ از سویی دیگر، آمریکا تمام تلاش خود با گروه های همسو را دارد که جریانات و نمایندگان محور مقاومت از جمله حزب الله، مسیحی ها و سنی های هم پیمان اجازه ندهند در پارلمان آینده پیروز شوند و حداکثر کرسی ها را به دست بگیرند.
مسئله یمن و آتش بس پیشنهادی سازمان ملل که ابتدا همه نگاه خوشبینانه ای به آن داشتند هم وجود دارد که تاکنون عربستان هیچکدام از بندهایش را رعایت نکرده و مرتب حمله می کند و آن را نقض میکند.
مسئله خود سوریه که هنوز برخی از مناطق آن تحت اشغال است هم در شمال شرق سوریه هم در شمال غرب سوریه که آمریکایی ها حضور دارند و بخشی را ترکیه اشغال کرده است نیز وجود دارد. حال، آنچه خبرگزاری های غیر رسمی و البته اسپوتینک روسیه هم اعلام کرده این است که قرار است برخی از پایگاه های روسیه تخلیه شود. این خلا را چه کسی و چگونه می خواهد پر کند و اگر پر نشود و به موقع برای آن اقدام نشود موازنه میدانی و توان بازدارندگی به نفع جبهه استکبار بوده و تروریسم تقویت خواهد شد لذا این سفر ممکن است در راستای همین خلا پیش آمده باشد که مسئله بسیار مهمی است.
افزون بر این در دیدار آقای رئیسی و بشاراسد مطالب خیلی مهمی مطرح شده هم در ارتباط با روابط دوگانه هم در ارتباط با مسئله محور مقاومت و مسئله بازسازی؛ همه مسائلی است که در این سفر باید دیده شود.
از آن طرف هم این سفر در بحبوحه بحران اوکراین شکل گرفته و روس ها قطعا و بنابه دلایل وضعیت اوکراین نیروهایشان را جابهجا می کنند. آیا نیرو کم آورده اند یا تغییر تاکتیکی است و عملیات جابهجایی جبهه جدید است؟ همه این ها مسائلی است که باید صبر کنیم تا ببینیم واقعا حوادث به کدام سمت و سو خواهد رفت و نقش ایران و سوریه و تاثیر گذاری های فوق راهبردی که رابطه ما رابطه ای سرنوشت ساز شده است چه تاثیر مثبت یا منفی بر سایر اجزای محور مقاومت خواهد گذاشت و چه تاثیری بر عراق هم مرز سوریه خواهد داشت یا چه تاثیری بر رابطه با لبنان و یا تغییر موازنه با رژیم صهیونیستی خواهد گذاشت؟
*یکی از مسائل مطرح شده بازسازی سوریه است؛ این مهم چطور قابل ارزیابی است؟
باید دید حضور جدید مستشاری و انبوه ما به چه شکل خواهد بود؟ حضور حزب الله به چه شکل خواهد بود؟حضور دیگر نیروهایی که در مقابله با تروریست های داعش در سوریه کمک کردند، چگونه است؟ ماموریت آن ها با وضعی که روسیه میخواهد از آن خارج شود و این خلا باید توسط نیروهای دیگر پر شود چه می شود؟
از طرفی مسئله بازسازی پس از جنگ چگونه پیش خواهد رفت؟ برخی کشورهایی که خودشان در مسئله بحران سوریه دست داشتند خصوصا قطر،عربستان، عمان و امارات که در حمایت از تروریست ها در سوریه نقش ایفا کرده و هزینه عمده جنگ علیه سوریه را تامین و تبلیغات و جنگ روانی آن را این کشورها مدیریت کردند، حالا یکی پس از دیگری سفارتخانه هایشان را در دمشق باز میکنند تا جایی که اکنون عمان، بحرین و امارات سفارت دارند.اینها میخواهند چه کاری انجام دهند آیا با بازگشایی سفارت خود میخواهند در بازسازی شرکت کنند؟ اینهایی که خود در خرابی و جنگ سوریه سهیم هستند چگونه می خواهند در بازسازی شرکت کنند؟ بنابراین مسائل بسیاری وجود دارد که باید در نظر گرفته شده و واکاوی شود. ازجمله اینکه نقش ایران در این بازسازی کجاست؟ به نظر من در حال حاضر هیچ کشوری خصوصا با وضعیتی که برای روسیه در جنگ اوکراین پیش آمده ، قدرت، اولویت و سزاواری ایران را برای ریل گذاری قطار بازسازی در سوریه ندارد.
سوریه از وضع غنی ازنظر منابع برخوردار است به طوری که هم اورانیوم دارد و هم نفت و گاز ولی هم آمریکا و هم ترکیه دارند نفت سوریه را می دزدند این محاسبات جدی و دقیق قطعا در این سفر بررسی شده و مسئله بازسازی سوریه را مقام معظم رهبری به آقای بشار اسد گفتند که بحث پیروزی و اقتدار سوریه و احترام جامعه جهانی به قدرت سوریه قبل از پیروزی بر تروریست ها یک مطلب است اما از این به بعد شما باید بلافاصله بازسازی را شروع کنید که بتوانید به مردم خود پاسخگو باشید و مشکلات و معیشت، امکانات و اشتغال شان نیاز به حیات مجدد در تمام زمینه ها دارد از مسائل امنیتی و نظامی تا مسائل بهداشتی و فناوری و خدماتی و زیرساخت ها و آب و برق و غیره از این رو، بازار کار بسیار بزرگی در این کشور وجود دارد.
اما ایران چه برنامه ای دارد؟ اگر بخواهیم یک نگاه کلان به حجم بازسازی ها بیندازیم آیا ما در ایران واقعا این آمادگی و توان را داریم؟ چه شرکت های خصوصی و چه دولتی چقدر حاضرند در این امر شرکت و فضای ایمن برای مراحل کار بازسازی چگونه خواهد بود. به نظر می رسد در این سفر و احتمالا در سفر قریب الوقوع آقای رئیسی به دمشق منجر به خروجی کارساز، محکم و خوبی شود که پیش بینی می کنم یک سند ملی حداقل ۱۰ تا ۱۵ ساله بین ما و سوریه امضا خواهد شد.
این سفر یک بازتاب دیگری هم دارد که کشورهایی که میخواستند بیایند و مزاحم ایران در این بازسازی شوند و خیلی روی مسئله سفر آقای بشاراسد به امارات گمانه زنی کردند که سوری ها دارند کم کم از ایران فاصله میگیرند و می خواهند به آغوش عربی خود و اتحادیه عرب برگردند ولی ما شاهد بودیم که این سفر چه معادلاتی را رقم زد و چه گمانه هایی را برگرداند که هر چه باشد امروز هیچ کشوری برای سوریه، ایران نمیشود.