به گزارش راهبرد معاصر؛ نگاهی به فعالیت های متمرکز آمریکا در زمینه برنامه موشکی ایران نشان می دهد که گام های سناریو ی تهدیدنمایی از فعالیت های ایران، بسیار منظم و حساب شده برداشته شده است به گونه ای که شرایط پیشابرجام را برای ایران بازتولید کرده و ایران را ناگزیر از پذیرفتن مذاکرات در حداقل حوزه موشکی خواهد کرد. البته نمی توان یا قاطعیت پیش بینی کرد که آیا ایران با قرار گرفتن در شرایط پیشابرجام،حاضر خواهد شد که مذاکرات جدیدی را قبول کند یا خیر؟ و اینکه تجربه ایران در نقض عهد آمریکا در برجام تا چه حد افکار عمومی ایران را در برابر پذیرش مذاکرات جدید مقاوم کرده است؟ پاسخ این سوال ها نمایانگر سمت و سوی تلاش غرب برای رویارویی با ایران است که نتیجه آن را می توان برای تلاش در شکل گیری مذاکرات جدید مشاهده کرد. تلاشی که بدون همراهی جامعه بین الملل ثمر چندانی نخواهد داشت.
پیشبرد سناریوی تهدیدنمایی از برنامه موشکی
طی هفته گذشته موضوع موشکی ایران دوباره به صدر اخبار رسانه های جهان بازگشت و گام جدیدی از سناریوی آمریکا در تهدیدنمایی از برنامه موشکی ایران برداشته شد. آمریکا هفته گذشته یک جلسه برای میزبانی از سفرای نمایندگان شورای امنیت سازمان ملل برگزار کرد که در آن به تکرار ادعای خود درباره ایران پرداخت. ترامپ مجددا فعالیت های ثبات زدای ایران در منطقه را محور بحث خود قرار داد و دخالت ایران در یمن را یادآوری کرد. قبل از آن نیز نیکی هیلی سفیر آمریکا در سازمان ملل متحد روز دوشنبه آنچه را مقام های آمریکایی می گویند "شواهدی" از نقش ایران در ارسال موشک برای شورشیان حوثی یمن است به نمایندگان اعضای شورای امنیت سازمان ملل نشان داد و مجددا مدعی شد این شواهد اثبات می کنند که ایران موشک های موردنظر را به یمن ارسال کرده است. در این جلسه که نمایندگان روسیه و چین نیز حضور داشتند، نیکی هیلی از مخالفت مسکو و پکن با ادعای آمریکا، گلایه کرد و مدعی شد که آنها شواهد ارائه شده را نادیده گرفته اند. این تلاش در راستای تکمیل راهبرد «اجماع سازی علیه ایران» با محوریت برنامه موشکی و نفوذ منطقه ای ایران صورت گرفت. این حرکت آمریکا یک گام دیگر رو به جلو بود تا اثر گزارش ماه گذشته سازمان ملل مبنی بر کمک تسلیحاتی ایران به یمن و نقض قطعنامه 2216 شورای امنیت را در افکار عمومی و بین المللی، تثبیت کند. ترامپ با برگزاری نشست با سفرای نمایندگان شورای امنیت، کنترل موضوع را بر دست گرفت و کارشناسان نیز بر این عقیده هستند که دولت ترامپ به دنبال قرار دادن راهی پیش روی همپیمانان خود است تا بتوانند با استفاده از آن خواسته های وی در اصلاح برجام را به طرف ایرانی تحمیل کنند. تاثیر این حرکت کاخ سفید وقتی بیشتر می شود که رسانه ها پوشش گسترده فعالیت های جانبی همپیمانان آمریکا را نیز در دستور کار خود قرار دادند. دو فعالیت اصلی به صورت موازی با نشست کاخ سفید انجام شد که اولی سفر تیلرسون،وزیر خارجه آمریکا به اروپا برای پیشبرد اقدامات کارگروه اصلاح برجام انجام شد و دومی سفر نتانیاهو به مسکو و دیدار با پوتین بود. نتانیاهو در این سفر در تلاش برای تاثیرگذاری بر رای مسکو در رابطه با ایران بود. رسانه های صهیونیستی مدعی شدند که محور صحبت های دوطرف «نفوذ منطقه ای ایران»و «برنامه موشکی» بوده است که رسانه های روسی این خبر را تکذیب کردند و تنها به بحث کلی درباره ایران اشاره کردند. این تلاش برای تاثیرگذاری بر رای روسیه به این خاطر انجام می شود که در آینده نزدیک و با شدت گرفتن موضوع برنامه موشکی ایران در شورای امنیت سازمان ملل، طرف غربی قدرت چانه زنی بیشتری داشته باشد و بتواند حداقل در صورت عدم همراهی با آنها،مسکو و پکن را به سمت رای ممتنع هدایت کند.
سفر تیلرسون به اروپا نیز برای همراه کردن نظر اتحادیه اروپا با اصلاح برجام صورت گرفته که این پیام را به ایران می فرستد که درباره برنامه موشکی، تهران نباید بر اتحادیه اروپا تکیه کند. همراهی تروئیکای اروپایی با آمریکا تقریبا به این معنی خواهد بود که اتحادیه اروپا چراغ سبز خود را برای اصلاح برجام،چه از طریق تغییر بندهای آن و چه از طریق توافقی مجزا، نشان خواهد داد. اختلافات اتحادیه اروپا و آمریکا بر سر حفظ برجام، واشنگتن را به صرافت انداخت تا راه حل متمایزی پیش روی بروکسل قرار دهد تا ضمن برآوردن خواسته اروپایی ها، تغییرات مد نظر آمریکا که تغییر رفتار منطقه ای ایران و محدودیت برنامه موشکی است حاصل شود. تیلرسون در این باره به خبرگزاری فرانسه گفت: کارگروه رفع نقایص و ایرادهای توافق اتمی ایران، کارخود را آغاز کرده و اعضای آن ملاقات کردهاند و سعی دارند درباره تغییرات لازم و چگونگی درگیر کردن ایران برای آن تغییرات با یکدیگر به توافق برسند. آمریکا تا کنون در این زمینه از حمایت بریتانیا، فرانسه و آلمان اطمینان حاصل کرده است.»
اهداف
مهم ترین اهداف آمریکا از برگزاری نشست اخیر در کاخ سفید را می توان به این صورت برشمرد:
سناریو های پیش رو
با توجه به گام های قبلی آمریکا در این زمینه،رفتارهای زیر برای آینده پیش بینی می شود:
حمله نظامی غیرمستقیم: آمریکا شاید به دنبال راه اندازی یک جنگ نیابتی علیه ایران با کمک یکی از همپیمانان منطقه ای خود مانند رژیم صهیونیستی یا عربستان باشد.قدرت گرفتن تروریست های داعش در افغانستان و پاکستان نیز می تواند برای ایجاد میدان نظامی دیگری در آینده باشد که تا حدودی ایران را نیز درگیر خواهد کرد.
شکل گیری مذاکره موشکی ایران و اتحادیه اروپا (و نه آمریکا): با توجه به اینکه راه اندازی یک جنگ جدید برای آمریکا، آنهم زمانی که در جنگ های گذشته شکست خورده و متحمل هزینه های سنگین مالی و جانی شده است کمی دور از ذهن می نماید، آمریکا بیشترین فشار را برای شکل گیری مذاکره خواهد آورد ولی از آنجایی که مقامات ایران به صراحت با این موضوع مخالفت کرده اند احتمال مذاکره قطعی نخواهد بود.
اعمال تحریم های گسترده تر علیه ایران و به طور مشخص سپاه، به بهانه برنامه موشکی: این رفتار که اهداف چندگانه ای دارد، خواهد توانست بازوهای مختلف ایران در منطقه را مورد هدف قرار دهد. فشار بر حزب الله به عنوان بازوی نظامی علیه رژیم صهیونیستی و فشار بر انصارالله به عنوان بازوی نظامی علیه عربستان از جمله این اهداف است. کاهش نفوذ در عراق و انتخابات آینده نیز از مهم ترین اهداف این تحریم ها خواهد بود. این اقدام در صورت عدم شکل گیری مذاکرات،می تواند به عنوان عاملی برای ادامه فشارهای اقتصادی بر ایران و در نتیجه، پی گیری موضوعات دیگری مانند اغتشاشات داخلی به کار گرفته شود.