به گزارش راهبرد معاصر، درتازه ترین گزارش آژانس بینالمللی انرژی اتمی ادعاهایی درباره فعالیتهای هستهای اعلام نشده کشورمان مطرح شد، ادعاهایی که تازگی ندارند و حتی جایی که از آن نشئت گرفتهاند و اعمال سلیقههایش برای افکار عمومی جهان شناخته شده است.
در گزارش ادعایی آژانس، اینگونه عنوان میشود که جمهوری اسلامی ایران از ارائه پاسخهای معتبر فنی در زمینه ذرات اورانیوم یافت شده در سایتهای اعلامنشده خودداری کرده است. با اندکی تأمل جستجو میتوان دریافت سرنخ این گزارشها در سرزمینهای اشغالی است و آژانس بینالمللی انرژی اتمی در پوشش یک نهاد بینالمللی، خواستههای رژیمی را پیگیری میکند که مشروعیتش زیر سؤال است.
نکته قابل تأمل اینکه گزارش آژانس چند روز پیش از نشست شورای حکام منتشر میشود؛ آمریکا و متحدان اروپاییاش نیز از جرگه عقب نماندند و با گذاشتن قطعنامهای ضد ایرانی روی میز شورای حکام، صهیونیستها را همراهی میکنند. این قطعنامه که تازهترین اقدام ضد ایرانی آژانس پس از دو سال است، نه با هدف پیگیری مبحثی حقوقی که با نیت فشار بر جمهوری اسلامی ایران برای عقب نشستن از خواسته مشروعش در انتفاع اقتصادی از برجام در شورای حکام مطرح شد. همه اینها را میتوان به تلاشی برای تحتالشعاع قرار دادن مذاکرات وین به نفع طرف ناقض برجام تفسیر کرد.
فضاسازی پیش از نشست شورای حکام به حدی تکراری بود که صدای میخائیل اولیانوف، نماینده روسیه در نهادهای بینالمللی در وین را هم درآورد و وی در واکنش به گزارش آژانس یادآور شد، ایران همواره انعطافپذیری لازم را به خرج داده و توپ اکنون در زمین آمریکاست.
برای بررسی بیشتر این موضوع و چرایی صدور قطعنامه ضد ایرانی در شورای حکام آژانس بینالمللی انرژی اتمی با محسن محمودی، کارشناس امور هستهای گفتوگو کردهایم که مشروح آن در زیر بیان میشود.
راهبرد معاصر: قطعنامه ضد ایرانی شورای حکام برای ایران چه تعهدی ایجاد میکند و واکنش جمهوری اسلامی به آن چگونه خواهد بود؟
محمودی: واقعیت این است که اگر از منطق سیاست خارجی و روابط بینالملل بخواهیم به این سؤال پاسخ دهیم کار دشواری پیش رو داریم، زیرا اگر منطق قطعنامه این بود که ایران را تشویق یا مجبور به همکاری کند، شورای حکام میدانست این موضوع باعث واکنش منفی ایران خواهد شد؛ بنابراین قطعنامه چیزی نبود که موجب خرسندی ایران شود یا کشورمان را به همکاری تشویق کند.
همچنین اگر هدف از صدور قطعنامه این بود که نشان دهد شورای حکام اتحاد دارد، مواضع واحدی دارند و میانشان اختلافی وجود ندارد، شورای حکام میدانستند چین و روسیه از قطعنامه حمایت نمیکنند و درنهایت هم حمایت نکردند. بنابراین پاسخ قاطعی نمیتوان به این ابهام داد که چرا در برهه زمانی کنونی طرف غربی در شورای حکام علیه ایران قطعنامه صادر کرد و این موضوع هیچ منطقی ندارد.
موضوع دیگر که به نظر میآید کشورهای غربی طرف برجام خیلی به آن توجه نمیکنند، این است که جمهوری اسلامی در مقایسه با کشورهایی مانند هند، پاکستان و ... و همچنین در مقایسه با طرفی همچون رژیم صهیونیستی کاملاً با آژانس همکاری و تعامل دارد. واقعیت این است خیلی از کشورهایی که در حال حاضر زرادخانه هستهای دارند، تاکنون یک ثانیه زیر بار بازرسیهای آژانس در سایتهای خود نرفتهاند. بنابراین اگر آژانس سؤال جدی درباره فعالیتهای هستهای ایران داشته باشد، حتی اگر پرسش و نگرانی جدی در این زمینه داشته باشد، نهایت این است که جمهوری اسلامی در سالهای اخیر تمام آنچه که به آن همکاری جدی گفته میشود را در تعامل با آژانس بینالمللی انرژی اتمی انجام داده است و صدور قطعنامه در برهه زمانی کنونی هیچ توجیهی به لحاظ منطق سیاست خارجی نداشت.
راهبرد معاصر: در متن قطعنامه شاهد برخی ادعاهای ضد ایرانی هستیم. این ادعاها تا چه حد واقعیت دارد و برآیند کلی شما از آن چیست؟
محمودی: واقعیت این است سؤالاتی که پرسیده شده، موضوع جدیدی نیستند و در گذشته نیز بر سر این موضوعات با آژانس با هدف رفع نگرانیهای واهی آنها تعامل داشتهایم. علاوه بر این، در آغاز مطرحشدن برنامه هستهای ایران در آژانس، صحبتهایی در زمینه سلاحهای نظامی و آلایندههای هستهای مطرح که درنهایت آژانس با پاسخهای جمهوری اسلامی قانع شد.
تصور میکنم اگر زمان میگذشت و آژانس بینالمللی انرژی اتمی درنهایت از پاسخهای جمهوری اسلامی قانع میشد، از فضای پس از صدور قطعنامه ضد ایرانی شورای حکام بهتر میبود.
راهبرد معاصر: قطعنامه آژانس بینالمللی انرژی اتمی چه تأثیری بر روند مذاکرات رفع تحریمها در وین خواهد گذاشت؟
محمودی: اگر بپذیریم این قطعنامه نمایانگر سیاستها و نگرشهای گروهی از کشورها ازجمله عربستان، طرفی همچون رژیم صهیونیستی و جمهوری خواهان و برخی دیگر از احزاب سیاسی آمریکا که مخالف گفتوگوهای وین و برجام هستند، این قطعنامه بهنوعی سیاست و نگرش آنها را منعکس میکند. درواقع قطعنامه آژانس در خدمت این موضوع بود که تلاشها برای احیای برجام را به بن بست بکشاند و درواقع به نتیجه نرساند. بنابراین واقعیت این است اگر آمریکا و سه کشوراروپایی تمایل داشتند به سمت احیای برجام بروند، این قطعنامه هیچ کمکی در این راستا نمیکند.
گرچه موضوعات غیر برجامی تأثیر خیلی زیادی بر موضوعاتی دارد که در پرونده هستهای ایران وجود ندارد، یعنی موضوعاتی که در حاشیه برجام وجود دارد، اما هستهای نیستند، میتوانست در هنگام گفتوگوهای فشرده و در مدت زمان طولانیتری حلوفصل شوند. در این بازه زمانی واکنشهای منفی و بدون پشتوانه طرف غربی میتواند باعث نابودی برجام شود.
چیزی که تصور میکنم با وجود تمام ویژگیهای منفی و مشکلاتی که دارد، در اوضاع کنونی به نفع جمهوری اسلامی هست اینکه اجازه ندهد فرصت از بین برود و توافقی پایدار و توافقی برای دستیابی به برجامی پایدار میتواند به نفع همه طرفها بهویژه ایران باشد.
راهبرد معاصر: جمهوری اسلامی ایران در واکنش به قطعنامه اژانس اقفدام به قطع دوربینهای فرا پادمانی کرد. تحلیل شما از این اقدام چیست؟
محمودی: اقدام جمهوری اسلامی ایران واکنشی کاملاً قابل پیشبینی بود، اما بیشتر از این بعید است اقدام دیگری انجام شود، زیرا روال 20 سال گذشته همواره نشان داده است ایران با وجود تمام نارضایتیهایی که ازعملکرد آژانس داشته، رویکرد همکاری را حفظ کرده است.
حتی برهههایی بوده که بهمراتب روابط میان ایران و آژانس وخیمتر از زمان فعلی بوده و نارضایتیها و ابهامات مطرح، بسیار بیشتر از زمان فعلی بوده است. بنابراین با قطعنامه ضد ایرانی شورای حکام، رابطه ایران و آژانس به سمت قطع شدن پیش نخواهد رفت.
باید گفت تحولات میان ایران و آژانس بارنخست نبوده و احتمالاً بار آخر نخواهد بود، ولی تصور میکنم اقدامات در همین حد متوقف خواهد شد. روندی که در گذشته وجود داشته و تصور میشود در وضعیت فعلی نیز همینطور ادامه پیدا کند.