به گزارش «راهبرد معاصر»؛ شورای حکام آژانس بین المللی انرژی اتمی اقدام به تصویب قطعنامه پیشنهاد شده سه کشور اروپایی آلمان، انگلستان و فرانسه با همراهی آمریکا علیه برنامه صلح آمیز هسته ای ایران کرد. این قطعنامه با 19 رأی موافق، سه مخالف و 11 ممتنع تصویب شد.
قدرت های غربی و البته جریان های سیاسی و رسانه ای متحدشان ماه های اخیر جریانی منسجم از تقابل را علیه کشورمان در پیش گرفتهاند و کاملاً قابل پیشبینی بود در حال زمینه چینی برای قرار دادن دوگانهای پیش روی ایران هستند.
حمایت قدرتهای بزرگی همچون روسیه و چین مانعی جدی در مسیر اقدامات خصمانه جدید علیه ایران خواهد بود
در قالب این دوگانه، ایران یا باید به خواسته های زیاده خواهانه غرب تن بدهد و از حقوق مسلم هسته ای خود عقب نشینی کند یا پذیرای قطعنامه شورای حکام و احتمالاً فعال سازی مکانیسم ماشه و اوج گیری تهدیدات علیه خود باشد. واقعیت اینکه ایران نه تنها روی حقوق حقه خود ایستادگی میکند، بلکه گزینه های متنوعی نیز در برابر قطعنامه اخیر شورای حکام و البته افزایش فشارهای غرب علیه خود روی میز دارد.
نخستین مسیر، تقویت دیپلماسی چندجانبه و منطقهای است. جمهوری اسلامی ایران سالهای اخیر توانسته است با کشورهایی همچون روسیه، چین و بسیاری از کشورهای در حال توسعه روابطی عمیق و راهبردی برقرار کند. این روابط میتواند پشتوانهای برای مقابله با فشارهای سیاسی شورای حکام و همچنین جلوگیری از ارجاع پرونده به شورای امنیت باشد.
در واقع، حمایت قدرتهای بزرگی همچون روسیه و چین که سابقه وتوی اقدامات یکجانبه غرب را در کارنامه دارند، مانعی جدی در مسیر اقدامات خصمانه جدید علیه ایران خواهد بود.
تهران میتواند از روند گفتوگوهای غیرمستقیم اخیر با آمریکا که در عمان پیگیری شده است، برای تبدیل تهدید به فرصت بهرهبرداری کند. در این مذاکرات، طرف ایرانی با صراحت بر لزوم رفع تحریمها و احترام به تعهدات طرف غربی تأکید و حال که شورای حکام قطعنامهای صادر کرده است، تهران میتواند با اتکا به این واقعیت که خود به تعهداتش پایبند بوده، مشروعیت بیشتری برای مطالبهگری کسب کند.
در این چارچوب، ایران میتواند از ابزارهایی همچون توقف داوطلبانه اجرای برخی تعهدات فراتر از NPT استفاده کند و به طرف مقابل نشان دهد فشار سیاسی نهتنها تأثیرگذار نیست، بلکه سبب تقویت موضع تهران خواهد شد.
علاوه بر مسیرهای دیپلماتیک، ایران دارای گزینههای حقوقی متعددی نیز هست. یکی از این گزینهها پیگیری نقض تعهدات غربیها در برجام و پیمان NPT در مجامع بینالمللی و سازمان ملل متحد است. ایران میتواند با مستند ساختن موارد عدیده نقض تعهدات از سوی آمریکا (بهویژه پس از خروج یکجانبه این کشور از برجام در سال ۲۰۱۸ میلادی) و همراهی اروپا با سیاست فشار حداکثری، مشروعیت ادعاهای خود را در بعد حقوقی تقویت کند و از این ابزار برای فشار متقابل بهره ببرد.
تهران میتواند موضوع خروج از NPT یا محدود کردن همکاری با آژانس را بهعنوان ابزار فشار احتمالی مطرح و از آن برای بازدارندگی سیاسی استفاده کند. طرح چنین موضوعاتی نهتنها از نظر حقوقی قابل توجیه است، بلکه در چارچوب رفتار متقابل و بر مبنای اصل مقابله به مثل در روابط بینالملل مشروعیت دارد.
در حوزه فنی و راهبردی جمهوری اسلامی ایران میتواند واکنش متناسب و هوشمندانهای نشان دهد. یکی از این گزینهها، گسترش برنامه غنیسازی اورانیوم با استفاده از سانتریفیوژهای پیشرفتهتر در سایتهای تحت کنترل و حفاظت بیشتر است. این اقدام، توان چانهزنی ایران را افزایش میدهد و پیام روشنی به طرفهای غربی ارسال میکند مبنی بر اینکه ایران زیر فشار عقبنشینی نخواهد کرد.
در کنار این، محدودسازی همکاری با بازرسان آژانس نیز میتواند ابزاری بازدارنده باشد. هنگامی که همکاریهای داوطلبانه و فراتر از تعهدات ایران با رفتارهای خصمانه پاسخ داده میشود، طبیعی است تهران در تعامل با آژانس بازنگری کند و سطح دسترسیها را به وضعیت حداقلی برساند.
تهران میتواند موضوع خروج از NPT یا محدود کردن همکاری با آژانس را بهعنوان ابزار فشار احتمالی مطرح و از آن برای بازدارندگی سیاسی استفاده کند
همزمان، باید توجه داشت ایران از قدرت رسانهای و افکار عمومی نیز برخوردار است و میتواند با استفاده از ظرفیتهای موجود، ماهیت سیاسی قطعنامه صادرشده را افشا کند. انتشار اطلاعات و اسنادی درباره برنامه تسلیحات اتمی رژیم صهیونیستی – که از نظارت آژانس بهطور کامل مصون مانده – میتواند یکی از اقدامات ایران برای نشان دادن استاندارد دوگانه نهادهای بینالمللی باشد.
اعلام این اسناد در بعد بینالمللی، نهتنها مشروعیت آژانس را زیر سؤال میبرد، بلکه فشار روانی و رسانهای زیادی علیه عاملان واقعی تهدید هستهای در منطقه ایجاد خواهد کرد.
آنچه مشخص است، اینکه ایران با پشتوانه حقوقی، فنی و سیاسی قوی، در برابر قطعنامه ۱۲ ژوئن نهتنها در موقعیت انفعالی قرار ندارد، بلکه میتواند با اتخاذ تدابیر مقتدرانه و هوشمندانه، علاوه بر حفظ حقوق ملت ایران، روند فشارهای سیاسی را به فرصتهایی برای تثبیت جایگاه راهبردی خود در عرصه بینالمللی تبدیل کند.
تاریخ نشان داده است ملت ایران در مواجهه با زورگوییهای خارجی همواره با استقامت و هوشیاری، مسیر عزت و استقلال را انتخاب و این بار نیز با اتکا به ظرفیتهای داخلی و همکاریهای بینالمللی، از این چالش عبور خواهد کرد.