به گزارش «راهبرد معاصر»؛ با توجه به فضاسازی های انجام شده به وسیله مقام های آمریکایی و البته پیش از پاسخ رسمی به جوابیه ایران به توافق بر سر مذاکرات رفع تحریم ها، انتظار می رود برای چندمین بار در 1.5 سال گذشته مذاکرات از نقطه امیدوارکننده به مرحله رکود برسد و بار دیگر در بن بستی جدید قرار بگیرد.
وِدانت پاتل، معاون سخنگوی وزارت امور خارجه آمریکا ساعاتی بعد از ارسال پاسخ ایران به انریکه مورا، معاون مسئول سیاست خارجی اتحادیه اروپا با تلاش برای انداختن توپ در زمین ایران، مدعی شد پاسخ تهران سازنده نبود. در طرف اروپایی نیز در حالی که پیش تر جوزف بورل، مسئول سیاست خارجی اتحادیه اروپا و امانوئل مکرون، رئیس جمهور فرانسه برای بازگشت آمریکا به برجام و حصول توافق نهایی ابراز امیدواری کرده بودند، بعد از ابراز نظر آمریکا موضع خود را تغییر دادند.
برخلاف آنچه به نظر میآید، برجام پرونده حقوقی نیست، بلکه کاملاً جنبه سیاسی دارد. در عین حال باید این پرونده را از منظر «سیاست قدرت» و «رئال پولیتیک» بررسی کرد و حقوق بینالملل و قواعد آن در اینجا جایگاهی ندارند
استفانی لیختناشتاین، خبرنگار اتریشی که مذاکرات رفع تحریمها را دنبال میکند در توئیتی ادعا کرد، یک دیپلمات اروپایی با ارزیابی منفی آمریکا موافق است و میگوید پاسخ ایران به اظهارات آمریکا درباره پیش نویس توافق منفی و غیر منطقی به نظر میآید. شخص دیگری افزود، پاسخ ایران اصلاً خوب به نظر نمیآید.
مذاکرات رفع تحریم ها در این روزها را میشود به وضعیت ترن هوایی در شهربازی تشبیه کرد؛ آرام آرام به سمت بالا صعود میکند، ناگهان با سرعت سرازیر میشود و در نقطهای که تصور میشود آخر ماجراست، دوباره اوج میگیرد و دوباره سقوط.
چرا پیچیدهترین پرونده دیپلماتیک معاصر به وضعیت سینوسوار گرفتار شده است؟ آیا سرنوشت توافق برای همیشه روند کجدار و مریز فعلی را حفظ خواهد کرد یا اینکه بالاخره باید منتظر حصول نتیجه نهایی باشیم ؟
باید گفت، برخلاف آنچه به نظر میآید، برجام پرونده حقوقی نیست، بلکه کاملاً جنبه سیاسی دارد. در عین حال باید این پرونده را از منظر «سیاست قدرت» و «رئال پولیتیک» بررسی کرد و حقوق بینالملل و قواعد آن در اینجا جایگاهی ندارند.
در سالهای اخیر جمهوری اسلامی ایران به طور قطع هیچ تخلف حقوقی از موازین آژانس بین المللی انرژی اتمی نداشته، اما همواره از طرف آژانس زیر فشار قرار گرفته است. ایران با غنی سازی درصد ناچیزی از اورانیوم (حدود پنج درصد)، قریب به یک چهارم نظارت کل آژانس را به خود اختصاص داده است. در عین حال این نظارت که باید فصل الخطاب فعالیت های هسته ای ایران در نظر گرفته شود، در عمل جایگاهی در سیاستهای جهانی نداشته است.
در زمان خروج دونالد ترامپ، رئیس جمهور سابق آمریکا از برجام، آژانس در حال ارائه یازدهمین گزارش خود بود که بر پایبندی ایران به مفاد برجام صحه میگذاشت. در ماه گذشته در حالی آژانس بینالمللی انرژی اتمی قطعنامه ای علیه ایران صادر کرد که شواهد بیانگر شفافیت عملکرد ایران در این راستا بود و باعث شد تا در پاسخ، دوربینهای آژانس از مکان های هستهای ایران جمع آوری شوند.
در چارچوب سیاست قدرت، منطق و استدلال جای خود را به زبان زور و سلطه میدهد، برای همین اگر کسی استدلال کند که مثلاً رژیم صهیونیستی که در عضویت انپیتی نیست، حتی معاهدات بین المللی کنترل تسلیحات شیمیایی و میکروبی را امضا نکرده و اینک سالهاست کلاهکهای اتمی فراوانی در اختیار دارد و هیچ وقت هم زیر فشار هیچ نهاد بین المللی قرار نمیگیرد، حرفهایش هرگز شنیده نخواهد شد .
اگر گفته شود ایران در 200 سال گذشته به هیچ کشوری تجاوز نظامی نکرده و در عوض بیش از 3 میلیون کیلومتر خود را (به استثنای دوره 40 ساله اخیر) بر اثر دشمنی های استعماری از دست داده است، باز هم طرفهای مقابل نخواهند پذیرفت. در عین حال، قدرتهای اتمی جهان حرفی از خلع سلاح و حرکت به سمت صلح با کاهش تسلیحات هستهای خود به زبان نمیآورند و معتقدند هر کشوری تا الان اتمی شده محق است موقعیت برتر خود را حفظ کند، اما از اتمی شدن دیگر کشورها باید جلوگیری کرد.
در چنین فضای بی منطق زورمحوری، طبیعی است فضای مذاکره به جایی نخواهد رسید. اگر غرب مجبور شود به ایران امتیاز خواهد داد، اما اگر پیامی از ضعف مخابره شود، ذرهای پا پس نخواهند کشید. تاکنون ترس از احاطه ایران با شاهراههای انتقال انرژی، قدرت بازدارندگی جمهوری اسلامی و بحران انرژی ناشی از جنگ اوکراین بوده است که غربیها را متقاعد به پا پس کشیدن و مصالحه کرده است. ازسرگیری غنی سازی با درصد بالا، گذشت زمان را به زیان غرب رقم زد و تلاش آنها برای بازگشت به برجام از سر هراس از پیشرفت برنامه هستهای ایران است. با وجود این، آنها هنوز همه راهها را برای اعطای کمترین امتیازات به ایران بررسی میکنند و وقتی با مقاومت ایران مواجه میشوند، نهایی شدن برجام دوباره گره میخورد.
برجام خوب برای غرب، برجام تفسیر پذیر و متزلزل است، به نحوی که در هر نقطهای که لازم باشد با یک چرخش، به اهرم فشار علیه ایران تبدیل شود. حسین امیرعبداللهیان، وزیر امور خارجه کشورمان سوم شهریور ماه اعلام کرده بود «به هیچ وجه حاضر نیستیم در شرایطی که همه طرفها به برجام برمیگردند برخی اتهامات سیاسی و بی اساس آژانس بینالمللی انرژی اتمی علیه ایران باقی مانده باشد و آنها بخواهند مانند استخوان لای زخم هر زمان که خواستند ادعاهای برخاسته از محیط ناامن کننده رژیم صهیونیستی را تکرار کنند».
در عین حال موضوع تضمین خواهی ایران از آمریکا مورد دیگری است که حل نشده و ظاهراً آمریکاییها ترجیح میدهند برجام به عنوان قراردادی ابطال پذیر و بدون هزینه برای الغا باقی بماند. در چنین شرایطی، تجربه پیشین به جمهوری اسلامی اجازه نمیدهد تسلیم برجام بد دیگر شود و آنجایی که بر دو موضوع پادمان و تضمین پافشاری میکند، از طرف آمریکا خواستههای غیر منطقی و بلندپروازانه تلقی میشود.
برجام خوب برای غرب، برجام تفسیر پذیر و متزلزل است، به نحوی که در هر نقطهای که لازم باشد با یک چرخش، به اهرم فشار علیه ایران تبدیل شود
در حال حاضر راه دراز و صعب پرونده هستهای را که با تحمیل ناعادلانه تحریمها و محاصره اقتصادی ایران توأم بوده است، طی کردهایم. اینک آمریکاییها هستند که انتخابات کنگره را در پیش دارند و به دستاوردی قابل ذکر در سیاست خارجی خود احساس نیاز میکنند. در عین حال زمستان برای اروپا در راه است و گزینه ایران برای تأمین بخشی از انرژی مورد نیازشان در حال کمرنگ شدن است. در مقابل ما به هر نحو نفت میفروشیم و تحریمهای حداکثری مصداق آن زخمی شده که ما را قوی تر کرده است.
پافشاری ایران بر کف انتظارات خود از برجام جدید اجتناب ناپذیر است. مقاومت غرب هم طبیعی است، اما در منطق سیاست قدرت، باید خواستهای خود را به آنها تحمیل کنیم و هیچ امتیازی به سادگی اعطا نخواهد شد. قابل پیش بینی است بار دیگر گشایشهایی در مذاکرات رخ دهد و غرب آخرین فرصتهای طلایی خود را برای نیل به نتیجه نهایی غنمیت بداند. تا آن زمان سیاست جمهوری اسلامی ایران صبر و مدارای تاکتیکی خواهد بود.