به گزارش «راهبرد معاصر»؛ در بحبوحه مذاکرات متوقفشده رفع تحریم ها، بحث تضمین و اختلافنظر درباره پادمانها را میتوان دو گره اصلی به نتیجه نرسیدن مذاکرات دانست.
مقررات پادمانها، مجموعه تعهدات کشورهای امضاکننده معاهده منع گسترش سلاحهای هستهای است که نشاندهنده تأیید پایبندی آن کشور به تعهدات خود درقبال این پیمان با هدف جلوگیری از تبدیل مصارف صلحآمیز انرژی هستهای به استفادههای تسلیحاتی یا ابزارهای انفجاری است.
ریشه طرح مجدد موضوع پادمان علیه ایران به اتهامات نخستوزیر پیشین رژیم صهیونیستی بازمیگردد. اتهاماتی که باعث شد آژانس بینالمللی انرژی اتمی در رویکردی جانبدارانه با استناد به ادعاهای بنیامین نتانیاهو، ایران را به همکاری نکردن با آژانس در رابطه با نظارت بر فعالیتهای هستهای خود در چند مکان ازجمله سایت ورامین و تورقوزآباد متهم کند.
در موضوع تضمین شاید آمریکا بتواند در آینده با گنجاندن عبارات و جملاتی وعده گونه ایران را راضی کند، اما حلوفصل موضوعات پادمانی در سایه مواضع سفتوسخت و رویکردهای یکجانبه تجربهشده آژانس در برابر ایران، چندان آسان به نظر نمیآید
درحالیکه ایران مصّرانه خواستار حلوفصل موضوع «پادمانها» در مذاکرات بازگشت آمریکا به توافق هستهای است و مقام های کشورمان به صراحت گفتهاند بدون حلوفصل موضوعات پادمانی سخن از توافق معنا ندارد، موضع طرفهای غربی نقطه مقابل مطالبه ایران بوده است. غربیها گفتهاند موضوع پادمان ربطی به برجام ندارد و اعضای برجام نمیتوانند درباره آن تصمیمگیری و ایران و آژانس میبایست این موضوع را میان خود حل کنند.
با توجه این مواضع، در موضوع تضمین شاید آمریکا بتواند در آینده با گنجاندن عبارات و جملاتی وعده گونه ایران را راضی کند، اما حلوفصل موضوعات پادمانی در سایه مواضع سفتوسخت و رویکردهای یکجانبه تجربهشده آژانس در برابر ایران، چندان آسان به نظر نمیآید؛ بنابراین میتوان گفت، بزرگترین گرهی که امروز پیش روی توافق وجود دارد موضوع پادمان هاست.
ایران میگوید خواستههای پادمانی آژانس درباره سایتهای ادعایی مشکوک به فعالیت هستهای، سیاسی و صرفاً بر مبنای ادعاهای دروغین رژیم صهیونیستی است که وجهه فنی ندارد، اما آژانس رویکرد خود را کاملاً فنی می داند و بر ضرورت دریافت پاسخهای قانعکننده به سؤالاتش پافشاری میکند. مقام های کشورمان عنوان کردهاند ابهامات مطرحشده درباره مکانهای ادعایی در ایران مربوط به پیش از سال ۱۳۹۴ و امضای برجام است و طرح آنها در مذاکرات جدید موضوعیت ندارد، اما طرف مقابل مدعی است اسناد تازهای بعد از توافق بهدستآمده و ابهامات تازهای را به وجود آورده که در مذاکرات پیش از سال ۱۳۹۴ ابعاد آن برای جامعه جهانی شناختهشده نبود. در این میان مدیرکل آژانس بینالمللی انرژی اتمی نقش پلیس بد ماجرا را بهخوبی بازی میکند.
رافائل گروسی در مصاحبههای متعدد اعلام کرده است آژانس آماده بستن پرونده پادمانی ایران نیست. وی گفت، لغو تحقیقات (درباره موضوعات پادمانی ایران) چیزی نیست که آژانس بینالمللی انرژی اتمی انجام داده باشد یا بخواهد انجام دهد. این موضوع سادهای است و به ایران بستگی دارد که پاسخها یا اطلاعات لازم دراینباره را در اختیار قرار دهد تا بتوان موضوعاتی را شفافسازی کرد.
درحالیکه راهبرد مذاکراتی ایران بسته شدن ادعاهاى پادمانى در متن توافق است، سیاست واشنگتن حلوفصل مسائل پادمانی را طبق جدول زمانی، صرفاً پس از امضای توافق و قبل از بازگشت به برجام آن هم در صورت تأیید آژانس بینالمللی انرژی اتمی نشان می دهد. با توجه به وضعیت و مواضع طرف ها و سیاست اتخاذ شده از سوی ایران، اکنون سؤال مطرح این است، چرا از منظر کشورمان موضوع پادمان ها میبایست پیش یا در هنگام بازگشت آمریکا به توافق حلوفصل شود و چه منطق و دلایلی پشت این مطالبه و اصرار ایران وجود دارد؟
برای رسیدن به پاسخ میبایست به برخی واقعیت ها و احتمالات موجود و ممکن درباره موضوع توجه کرد. ابتدا میتوان به رویکرد جانبدارانه آژانس در برابر ایران پرداخت. با نگاه به این رویکرد که دربرگیرنده تهدید سازی و امنیتی سازی از ایران بوده، این تحلیل به ذهن تحلیلگر متبادر میشود اگر توافق با وجود باز ماندن پرونده پادمانی امضا شود، احتمال بسیار وجود دارد با بهانههای مختلف و مرتبط با پی.ام.دی، اجرایی شدن توافق احیا شده نیز به تأخیر بیفتد و به عبارتی اجرایی شدن آن به بسته شدن (مختومه شدن) پروندههای ادعایی واهی آژانس بینالمللی انرژی اتمی علیه ایران مشروط و منوط شود.
در سوی مقابل امکان بازگشت تحریمهای هستهای علیه ایران به دلیل بسته نشدن پرونده پادمانی در آژانس از سوی این نهاد وجود دارد. در این حالت توافق جدید برای ایران نهتنها سودآور نیست، بلکه خسارت بار خواهد بود.
واقعیت دیگر حساسیت و بیاعتمادی ایران نسبت به آژانس است؛ حساسیتی که بیش از هر چیز به تاریخچه روابط ایران و این نهاد و بیاعتمادی نسبت به بیطرفی آژانس مربوط است. درواقع، دستکم سه تجربه تاریخی به این بیاعتمادی قوام داده است؛ نخست، اینکه شورای حکام آژانس در سال ۲۰۰۶ پرونده ایران را غیرقانونی و بدون اینکه ملزومات حقوقی آن فراهم باشد، به شورای امنیت سازمان ملل متحد ارجاع داد و پرونده هستهای را به بحران بینالمللی بزرگ برای ایران تبدیل کرد.
دوم، اینکه آژانس بینالمللی انرژی اتمی متعاقباً بسیاری از ارزیابیها و گزارشهای خود علیه ایران را بر مبنای اطلاعات ادعایی تنظیم و تدوین کرد که از جانب سرویسهای جاسوسی بازیگری متخاصم همچون رژیم صهیونیستی به آن ارائه شده بود.
سوم، اینکه آژانس در برابر خرابکاریها و حملات تروریستی علیه تأسیسات هستهای ایران (که مستعد ایجاد فجایع انسانی فراوانی بودند) برخلاف رسالت خود همواره جانب انفعال را پیش گرفت.
بر مبنای واقعیت ها و احتمالات موجود است که ذهن تحلیلگر میگوید، پابرجا ماندن پرونده اختلافي پادمان ميتواند در بهرهبرداري ايران از بندهاي مندرج در توافق در راستای عاديسازي فعاليتهاي هستهاي ايران، اختلال و مشکل اساسی ايجاد كند
همین موضوعات درمجموع موجب شد ایران برداشت کند آژانس حتی قادر به حفظ ظاهر بیطرفی نیست. علاوه بر این، واقعیت این است حدود سه سال دیگر ایران عضو عادی ان.پی.تی خواهد شد. در آن زمان دیگر نیازی نیست پروتکل الحاقی را داوطلبانه اجرا کند. با توجه به وقوع چنین شرایطی است که آژانس و طرفهای غربی تلاش میکنند با باز نگهداشتن پروندههای ایران در پی.ام.دی فضا را برای نظارتهای فراپادمانی خود از سایتهای هستهای ایران در آینده دورتر فراهم کنند.
بر مبنای واقعیت ها و احتمالات موجود است که ذهن تحلیلگر میگوید، پابرجا ماندن پرونده اختلافي پادمان ميتواند در بهرهبرداري ايران از بندهاي مندرج در توافق در راستای عاديسازي فعاليتهاي هستهاي ايران، اختلال و مشکل اساسی ايجاد كند.
به این دلیل و دلایل دیگری که بیان شد، طرف ايراني معتقد است سازوكار تعريفشده ميان سازمان انرژي اتمي ايران و آژانس بينالمللي انرژي اتمي بايد به موازات مذاكرات رفع تحریم ها پيش برود و پرونده پادمانی پیش یا همزمان با اعلام خبر رفع تحریم ها مختومه شود و اگر قرار است این موارد تعیین تکلیف نشود، ایران نیز به نفع خود نمیبیند مذاکرات را ادامه دهد.
درمجموع میتوان گفت، مطالبه ایران در پرونده پادمانی منطقی و رفتار مذاکراتی ایران در قبال ۱+۵ و آژانس کاملاً واقعبینانه و مبتنی بر منافع ملی است. نمیشود ایران بعد از بازگشت به توافق و انجام تعهدات خود معطل قانع شدن آژانس بماند. بر این مبنا اگر قرار است با بازماندن پرونده پادمان، ایران در برزخ باقی بماند یا به عبارتی اگر هدف این باشد همواره شمشیر تحریم و قطعنامههای آژانس و شورای امنیت بالای سر ایران باقی بماند، ایران ضرورتی برای بازگشت آمریکا به توافق هسته ای نمیبیند.
تنها احیای توافق با بسته شدن پرونده پادمان است که به نفع ایران به شمار میرود، بنابراین میتوان گفت شاید به همین دلایل است صهیونیستها و بهطور خاص داوید بارنیا، رئیس سرویس جاسوسی رژیم صهیونیستی (موساد) به صراحت در کنفرانس اخیر «مؤسسه بینالمللی مبارزه با تروریسم» گفت، پروندههای مرتبط با برنامه هستهای ایران نزد آژانس نباید بسته شوند.