به گزارش «راهبرد معاصر»؛ استفاده از ابهام لفظی یکی از تکنیکهای رایج در مذاکرات بینالمللی است تا با استفاده از آن دولتهای خارجی به بازخوانی متن توافق یا موافقتنامه با عینک منافع خود پرداخته و سود نفع مقابل را به حداقل و حتی به صفر برسانند. توافق سال 2015 ثابت کرد صرف تحصیل در رشته حقوق بینالملل یا تسلط بر زبان انگلیسی مذاکره کننده را در جایگاه برتر قرار نمیدهد، بلکه حساسیت برای روی کلمهها، جملات، پاراگرافها و روح کلی متن است که نشان دهنده تأمین یا تضعیف منافع کشور در مذاکرات خارجی است.
حال سید محمد مرندی، مشاور نزدیک به تیم مذاکره کننده کشورمان از «بازی تکراری» غرب برای ایجاد ابهام در متن با هدف سوءاستفاده در آینده و نقض عهد مجدد در صورت عملیاتی نشدن برنامههای غرب علیه نقاط قوت جمهوری اسلامی ایران خبر می دهد. باید پرسید هدف واشنگتن از ایجاد ابهام در توافق بازگشت به برجام چیست و ایران چه سیاستی باید در برابر این خدعه آمریکایی اتخاد کند؟
یکی دیگر از ابهاماتی که آمریکا در توافق سال 2015 قرار داد و به وسیله آن قصد داشت ایران را به ملزم به مذاکرات موشکی کند، موضوع آزمایش موشکهای با قابلیت حمل کلاهک هستهای بود
شامگاه پنجشنبه 10 شهریور ماه ناصر کنعانی، سخنگوی وزارت امور خارجه کشورمان اعلام کرد، تهران پس از دریافت جواب از آمریکا آن را به دقت بررسی کرد و پس ارزیابی موضوع در سطوح مختلف، پاسخ به هماهنگکننده اروپایی تحویل داده خواهد شد. در سوی مقابل، سخنگوی وزارت امور خارجه آمریکا با تأیید دریافت پاسخ متقابل ایران، در اظهاراتی جهتدار مدعی شد پاسخ ایران به متن نهایی توافق رفع تحریم ها سازنده نیست. کارین ژان پییر با بازگو کردن زیادهخواهیهای طرف آمریکایی گفت: ایران نباید احیای توافق هستهای (برجام) را به تعهدات پادمانی خود مشروط کند.
از ابتدای روی کار آمدن دولت سیزدهم، تیم جدید مذاکره کننده کشورمان به ریاست علی باقری همواره بر روی بسته شدن پروندههای پادمانی ایران به عنوان یکی از خطوط قرمز اصلی نظام تأکید کرده است. با باز ماندن پروندههای پادمانی ایران هیچ گاه چالش هسته ای ایران و غرب به نقطه اتمام نزدیک نخواهد شد و آمریکا جلوی هرگونه افزایش روابط و مبادلات اقتصادی میان جمهوری اسلامی و جامعه جهانی را خواهد گرفت. همچنین تداوم وضعیت امنیتی کشور میتواند بهانهای برای غرب با هدف ضربه زدن به منافع ملی در سطوح مختلف باشد. تجربه لیبی و عراق این درس را به تیم مذاکره کننده ایرانی میدهد غربیها از مذاکره به دنبال توافقی برد-برد نیستند، بلکه قصد دارند به تدریج نقاط قوت کشور را کنترل، تضعیف و در نهایت از بین ببرند. پس از بین رفتن توان بازدارندگی کشور آنگاه دشمن فرصت لازم برای دیکته اوامر خود حتی حمله نظامی به خاک کشور پیدا خواهد کرد.
مرندی با بیان سیاست آمریکا برای قرار دادن چند کلمه مبهم در متن برجام گفت، ایران خواستار رفع ابهامات باقی مانده در متن توافق بر سر رفع تحریم هاست. وی در توئیتی معنادار نوشت: روزی مذاکره کننده غربی گفت کلمات اهمیت دارند. بله، کلمات بسیار عواقب دارند.
وی وجود ابهامات در متن را برنامهریزی آمریکا برای آینده دانست تا به این وسیله بتواند در بزنگاه از آنها استفاده کند. اتخاذ چنین سیاستی از سوی آمریکاییها مسبوق به سابقه است. به عنوان نمونه، یکی از موضوعات جنجالی در جریان مذاکرات هسته ای در متن برجام، نزدیک به چهار بار استفاده از کلمه Suspend به معنای تعلیق و این در حالی است که برخی کارشناسان حوزه سیاست خارجی استفاده از این واژه را برخلاف منافع ملی ایران و به نوعی کمکاری وزیر امور خارجه وقت در تدوین این سند مهم خارجی میدانند.
یکی دیگر از ابهاماتی که آمریکا در توافق سال 2015 قرار داد و به وسیله آن قصد داشت ایران را به ملزم به مذاکرات موشکی کند، موضوع آزمایش موشکهای با قابلیت حمل کلاهک هستهای بود. آمریکاییها بارها به این وسیله تلاش کرده اند تا هرگونه آزمایش موشکی متعارف ایران را نقض برجام معرفی کنند و فشار زیادی برای آغاز مذاکرات موشکی علیه ایران وارد آوردند.
«روح برجام» دیگر نقطه ابهام توافق هسته ای با قدرتهای جهانی بود. با اتخاذ هر کنش یا واکنش سیاسی، امنیتی یا اقتصادی کشورهای عضو برجام مدعی نقض توافق از سوی طرف مقابل میشدند. به عنوان نمونه، بارها مقام های آمریکا گسترش توان موشکی-پهپادی یا نفوذ منطقهای ایران را ناقض روح برجام دانستند و خواستار اصلاح سیاستهای ایران شدند.
در نظر تیم ایرانی در صورت بسته نشدن پروندههای پادمانی ایران، روز بازاجرای برجام وجود نخواهد داشت
این در حالی است که در روز نخست توافق، نظام و تیم مذاکره کننده بر روی منع مذاکرات موشکی-منطقهای تأکید کردند و آن را خط قرمز قطعی ایران دانستند. شاید اگر دولت جمهوری خواه ترامپ بر سر کار نمیآمد و به یکباره از برجام خارج نمیشد، دولت دموکرات آمریکا با استناد با مفاد مبهم برجام، ایران را ناقض توافق هسته ای معرفی و با همکاری شرکای اروپایی خود «مکانیزم ماشه» را علیه تهران فعال میکرد.
جوزپ بورل با دیدی مثبت شانس بازگشت آمریکا به برجام را «چند میلیمتری» دانست. مرندی نیز اختلاف باقی مانده را تنها نزاع بر روی چند کلمه مبهم عنوان کرده است. در نظر تیم ایرانی در صورت بسته نشدن پروندههای پادمانی ایران، روز بازاجرای برجام وجود نخواهد داشت. ترجمان عبارت های فوق یعنی تجربه برجام این درس را به تیم ایرانی داده است نباید از کلمات «مبهم» یا «تفسیر پذیر» استفاده شود.
چنین آسیبی در دل متن توافق بازگشت به برجام میتواند این فرصت را به آمریکاییها بدهد در هر زمانی که اراده کردند، اتهامات بیاساس خود علیه تهران را تکرار و رژیم تحریمی دوران ترامپ را علیه جمهوری اسلامی ایران احیا کنند. در چنین شرایطی لازم است تیم ایرانی گرفتار بازی رسانهای-تبلیغاتی آمریکاییها نشود و با تعهد به خطوط قرمز اصلی نظام، جلوی بدعهدی احتمالی دولت آمریکا را بگیرد.