به گزارش «راهبرد معاصر»؛ به تازگی خیرالله خادمی، معاون وزیر راه و شهرسازی با بررسی پروژههای زیرساختی حملونقل ریلی و جادهای گفت، چندین پروژه زیربنایی ریلی تا ۷۵ درصد در حال تکمیل شدن هستند که برخی از آنها عبارتند از میانه - بستان آباد، رشت - انزلی، میانه - اردبیل و زاهدان – خاش.
راه آهن رشت - انزلی پیش تر مورد توجه بود، اما اکنون خط آهن زاهدان - خاش به دلیل اینکه اتصال بندر چابهار را در شبکه ریلی آغاز میکند، از اهمیت بالایی برخوردار است. طول کل خط آهن زاهدان - چابهار ۶۳۰ کیلومتر خواهد بود که خط آهن زاهدان - خاش ۱۵۴ کیلومتر از کل مسیر را شامل میشود. با توجه به آمادگی ۹۵ درصدی این خط، تنها آخرین اقدامات باقی مانده است و به زودی افتتاح خواهد شد و آغاز به کار خواهد کرد.
اهمیت بندر چابهار در زنجیره تأمین روسیه و هند از مسیر ایران و از تمایل هند برای سرمایه گذاری هنگفت و توسعه بیشتر آن آشکار است. با وجود این، دروازه حمل و نقل حیاتی ایران فاقد اتصال ریلی به شبکه مرکزی کشور و کریدورهای سراسری است. با توجه به اینکه قطعه نخست خط ریلی زاهدان - چابهار رو به اتمام است و به زودی افتتاح میشود، به نظر میآید شرایط در این بندر راهبردی ایران در حال تغییر باشد.
خط زاهدان - چابهار نیز مانند سایر پروژههای زیربنایی ایران چند سالی است در فهرست اولویتهای کشور قرار دارد، به طوری که از سال ۲۰۱۹ خبر تکمیل شدن آن از سوی رسانهها منتشر میشود. در سالهای بعد نیز وضعیت به همین منوال بود، نهادهای مسئول همچنان انتظار داشتند پروژه تا پایان هر سال پایان یابد، اما اینگونه نشد و احتمالاً این بار وضعیت متفاوت است.
خط زاهدان - چابهار نیز مانند سایر پروژههای زیربنایی ایران چند سالی است در فهرست اولویتهای کشور قرار دارد، به طوری که از سال ۲۰۱۹ خبر تکمیل شدن آن از سوی رسانهها منتشر میشود
با تکمیل این خط اهن در آینده که احتمالاً سه تا چهار سال برای عمیاتی شدن آن طول بکشد. ایران نه تنها خدمات ریلی را به بندر چابهار وصل خواهد کرد، بلکه کارکرد دهلیز راه آهن شرقی خود را که میان افغانستان و هند و به عنوان بخشی از کریدور حمل و نقل بین المللی شمال-جنوب (INSTC) است، تسهیل خواهد کرد. صحبت از INSTC خط ریلی رشت- آستارا را به اذهان متبادر میکند، اما باید توجه کرد INSTC تنها یک مسیر را دنبال نمیکند و خط ریلی رشت - آستارا کلید تکمیل بخش غربی کریدور خواهد بود و زاهدان - چابهار نیز بر همین اساس به بخش شرقی کریدور کمک خواهد کرد.
نقش ایران در حمل و نقل بین المللی شمال-جنوب بسیار مهم است. با وجود برخی پیشرفتهای زیرساختی راهآهن، خط ریلی رشت - آستارا ضعیفترین حلقه کریدور است. البته به گفته مسئولان کشورمان در صورت تأمین منابع مالی، این خط ریلی در مدت سه تا چهار سال تکمیل میشود. در واقع موانع فنی برای تکمیل پروژه رشت - آستارا وجود دارد و آن اینکه خط قرار است در منطقه باتلاقی ساخته شود که ساخت پلهای متعدد و انجام مطالعه دقیق و اجرایی را ضروری میکند. علاوه بر این، تاکنون پیشرفت کمی در ساخت آن حاصل و از ۱۶۲ کیلومتر طول خط، تنها 12 کیلومتر تکمیل شده است.
با توجه به اینکه روسیه پس از تحریمهای چندین کشور غربی به دنبال جایگزینهای تجاری و حمل و نقلی است، آسیای مرکزی و بندر چابهار به عنوان دروازهای به خلیج فارس و هند در حال تبدیل شدن به مرکز برنامه ریزی و متنوع سازی مسکوست. راهآهن روسیه پیش تر برخی از محمولهها را از مسیر ایران سازماندهی و منتقل می کرد که نشان میدهد علاقه آنها به ایجاد مسیر حمل و نقل پایدار از کشورمان است.
بندر چابهار شاید در نوع خود تنها منطقه ایران است که از تحریمهای سخت آمریکا در امان ماند. البته اهمیت ژئوپلیتیکی بندر چابهار برای آمریکا به دلیل اهمیت آن برای افغانستان است. هند به عنوان شریک کلیدی آمریکا میتواند با تقویت نقش خود در توسعه بندر چابهار، نقش مهمی در پیشبرد منافع راهبردی واشنگتن ایفا کند. علاوه بر این، توسعه بندر چابهار برای آمریکا و هند بستری برای مقابله با نفوذ رو به رشد چین در اقیانوس هند فراهم میکند.
هند در دسامبر ۲۰۱۸ عملیات پایانه شهید بهشتی چابهار را برعهده گرفت . بندر چابهار به دلیل قرار گرفتن در ساحل مکران دریای عرب و فراتر از تنگه هرمز فرصت راهبردی برای هند است. در سناریویی که تنگه هرمز بسته شد، فعالیتهای تجاری در چابهار بیتأثیر باقی میماند و این بندر هند را به افغانستان و آسیای میانه غنی از انرژی متصل میکند و از نظر فیزیکی پاکستان را دور میزند. با توجه به اینکه پاکستان ورود هند به داخل مرزهای خود را مسدود کرده است، بندر چابهار به عنوان جایگزین راهبردی برای دهلی نو برای دسترسی به ایران خواهد بود که به عنوان دروازه کلیدی برای تقویت تجارت با افغانستان عمل میکند.
بندر چابهار هند را قادر میسازد تا سهم خود را در توسعه اقتصادی و ثبات سیاسی در افغانستان افزایش دهد. دولت باثبات، قوی و مؤثر در افغانستان برای هند بسیار مهم است، زیرا دخالت پاکستان در این کشور را تا حد زیادی کاهش میدهد.
توسعه بندر چابهار به ایران اجازه میدهد تجارت خود را با هند و افغانستان افزایش دهد. علاوه بر این، افغانستان با کاهش وابستگی خود به پاکستان سود بیشتری خواهد برد. چابهار توسعه یافته همچنین چالشی برای چین خواهد بود، زیرا به هند اجازه میدهد با حضور چین در دریای عرب مقابله کند. پکن با کمک به پاکستان برای توسعه بندر گوادر که کمتر از ۴۰۰ کیلومتر از چابهار از مسیر جاده و ۱۰۰ کیلومتر از دریا فاصله دارد، حضور دریایی خود را در اقیانوس هند افزایش داده است. بندر چابهار در شرایطی قابل استفاده است که چین تصمیم بگیرد با استقرار کشتیها در بندر گوادر، نیروی دریایی خود را تقویت کند.
یک سال پیش که INSTC با نخستین محموله ریلی میان فنلاند و هند احیا شد، توجه به ایران و بنادر آن به عنوان جایگزینی کارآمد برای اتصال اروپا، روسیه و آسیای مرکزی به هند معطوف شد. به همین دلیل دهلی پیشنهاد کرد بندر چابهار را در این کریدور قرار دهد؛ اقدامی که نشان میدهد خلیج فارس میتواند قطب جدید در حال ساخت باشد. به این دلیل بود که بندرعباس که به عنوان نقطه اصلی حمل و نقل ریلی از ایران در مسیر هندوستان استفاده میشود، بسیار پرترافیک است. مهم تر از همه اینکه بندر چابهار مشمول تحریمهای آمریکا علیه ایران نیست.
توسعه بندر چابهار به ایران اجازه میدهد تجارت خود را با هند و افغانستان افزایش دهد. علاوه بر این، افغانستان با کاهش وابستگی خود به پاکستان سود بیشتری خواهد برد
یکی از معایب اصلی بندر چابهار وجود نداشتن راه آهن است. با وجود این، به نظر نمیآید این موضوع هند را از گسترش استفاده و سرمایهگذاری در تجهیزات آن منصرف کند، زیرا احتمالاً در آینده و به تدریج به اندازه بندرعباس اهمیت پیدا میکند و اتصال ریلی به دست خواهد آورد. گرچه چابهار به طور رسمی بخشی از INSTC نیست، اما هند لابی میکند و احتمالاً به زودی موفق می شود.
با وجود بندر ترکمن باشی در کریدور، مسیر عبور از جمهوری آذربایجان دیگر تنها امکان ترانزیتی نیست. این بندر در دریای خزر قرار دارد؛ جایی که کشتیها برای حمل بار از قطار از هر طرف فعالیت میکنند. اهمیت این کریدور برای روسیه افزایش یافته است، زیرا روسیه به دنبال تنوع بخشیدن به مسیرهای تجاری خود در میان تحریمهای سنگین اعمال شده علیه این کشور است. انتظار میرود INSTC زمان ترانزیت میان بمبئی و مسکو را بر مبنای مسیر عبوری از آذربایجان به نصف کاهش دهد.