قدر متیقن بحران‌های سیاسی در انگلیس-راهبرد معاصر
یادداشت اختصاصی حنیف غفاری، کارشناس مسائل بین‌الملل؛

قدر متیقن بحران‌های سیاسی در انگلیس

قدر متیقن تحولات جاری در انگلیس «بحران‌های مزمن داخلی» خواهد بود. جابجایی قدرت میان اعضای حزب حاکم محافظه‌کار و انتصاب نخست‌وزیر جدید از سوی این حزب، برگزاری انتخابات زودهنگام و حضور کابینه‌ای متشکل از اعضای حزب کارگر، هیچ‌یک به مدیریت مؤثر بحران‌های زیربنایی منجر نخواهد شد.
حنیف غفاری؛ کارشناس مسائل بین‌الملل
تاریخ انتشار: ۱۶:۵۶ - ۰۲ آبان ۱۴۰۱ - 2022 October 24
کد خبر: ۱۵۵۶۹۴

قدر متیقن بحران‌های سیاسی در انگلیس

 

به گزارش «راهبرد معاصر»؛ استعفای لیز تراس از مسند قدرت نقطه آشکارساز بحران های مستمر سیاسی -اقتصادی در لندن به شمار می رود. بدون شک ریشی سوناک یا هر سیاستمدار دیگری که از حزب محافظه کار مستأجر جدید خانه شماره 10 داونینگ استریت شود، عمر سیاسی کوتاهی خواهد داشت و با کوله باری از ناکامی و بحران ناچار به خروج از معادلات قدرت خواهد شد.

 

در این میان برخی تصور می کنند جابجایی قدرت میان دو حزب سنتی انگلیس (محافظه کار و کارگر) می تواند نسخه ای شفابخش برای عبور انگلیس از بحران تلقی شود. چنین تصوری بسیار بیش از حد خوشبینانه است. تأمل بر مواضع مقام های ارشد حزب کارگر نشان می دهد چارچوب فکری و ایده ای برای عبور از بحران های جاری در کشورشان ندارند و تنها هنرشان انتقاد از عملکرد حزب محافظه کار بوده است.

 

فراتر از آن، به دلیل تحولاتی که در جریان کودتای خاموش درون حزبی علیه جرمی کوربین، رهبر سابق حزب کارگر رخ داد اکنون معادلات داخلی این حزب نیز همانند حزب محافظه کار آشفته به نظر می آید. به همین دلیل جابجایی قدرت میان دو حزب سنتی انگلیس، صرفاً ممکن است در میان عده ای اندک از شهروندان انگلیسی نوعی خوشبینی موقت در زمینه عبور از وضع موجود ایجاد کند، اما این خوشبینی پس از اندک زمانی به بدبینی و متعاقب آن اعتراض تبدیل خواهد شد.

 

جابجایی قدرت میان دو حزب سنتی انگلیس، صرفاً ممکن است در میان عده ای اندک از شهروندان انگلیسی نوعی خوشبینی موقت در زمینه عبور از وضع موجود ایجاد کند، اما این خوشبینی پس از اندک زمانی به بدبینی و متعاقب آن اعتراض تبدیل خواهد شد

قدر متیقن تحولات جاری در انگلیس «بحران های مزمن داخلی» خواهد بود. هر گزینه ای که در مواجه با وضعیت کنونی انگلیس به آن استناد شود، برای صاحبان پنهان و آشکار قدرت در لندن هزینه ساز است. جابجایی قدرت میان اعضای حزب حاکم محافظه کار و انتصاب نخست وزیر جدید از سوی این حزب، برگزاری انتخابات زودهنگام و حضور کابینه ای متشکل از اعضای حزب کارگر، هیچ یک به مدیریت مؤثر بحران های زیربنایی منجر نخواهد شد. باید تأکید کرد، ماهیت و مختصات دوران پسابرگزیت اجازه تحول گرایی مؤثر به لندن نمی دهد.

 

در چنین شرایطی حتی سیاست آشتی با اتحادیه اروپا و ترویج مؤلفه های همگرایی از سوی دولت برآمده از حزب کارگر، هزینه ها و تبعات دیگری برای لندن خواهد داشت که حداقلی ترین آن از بین رفتن اعتبار سیاسی آن در نظام بین الملل به سبب بازگشت دوباره به اتحادیه اروپا خواهد بود.

 

به عبارت بهتر، حتی اگر دولت بعدی انگلیس زمینه را برای برگزاری همه پرسی مجدد بر سر برگزیت و بازگشت به اتحادیه اروپا فراهم کند و شهروندان این کشور نیز رأی قبلی خود را تغییر دهند، این رفت و برگشت به خودی خود تا سال ها ساختار اقتصادی و سیاسی انگلیس را درگیر خود خواهد کرد.

 

انتخاب هر گزینه ای از سوی صاحبان قدرت در انگلیس فارغ از تعلق خاطر آنها به جریان های متعدد سیاسی، پرهزینه و سخت خواهد بود. انگلیسی ها در دامی گرفتار شده اند که خروج از آن حتی در توان پرادعا ترین سیاستمداران این کشور نیست.

 

لندن در تله ای گرفتار شده است که خود بارها در کشورها و ساختارهای سیاسی دیگر نقاط جهان ایجاد کرده بود؛ خلق بحران های تسلسل وار و ایجاد بن بست های پایدار. بهتر است اکنون انگلیسی ها اندکی طعم سیاست های مداخله جویانه خود را در دیگر کشورها بچشند.

ارسال نظر
تحلیل های برگزیده