به گزارش «راهبرد معاصر»؛ موضوعی که در 45 روز اخیر فضای سیاسی و فرهنگی کشور را تحت تأثیر خود قرار داد، اعتراضات و اغتشاشاتی است که خشونتآمیز در عرصه اجتماعی و فرایند عمومی کشور نمود یافته است. این موضوع ابتدا با اعتراض به ساختار قانونی کشور آغاز شد و بهتدریج به سمت خشونت پیش رفت و نشان داد موضوع از اعتراض به ساختار سیاسی یا اجرای مدل قانون فراتر است.
اعتراضات از آنجا شکل جدی تری می گیرد که به موضوعی بین المللی تبدیل می شود. به طور طبیعی هرگاه در جامعهای ناآرامی و اغتشاش رخ می دهد، برخورد با نیروهای انتظامی، مردم عادی و تخریب اموال عمومی به وجود میآید کشورها برای ابراز انزجاز از رفتارهای خشونت آمیز و حمایت ظاهری و ادعایی از حقوق بشر، این اتفاقات را محکوم می کنند؛ اما در این مدت شاهد بودیم فضایی که کشورهای غربی به وجود آوردند حمایت از اغتشاشات بود.
بنابراین موضوع از جنبه داخلی و اعتراض به ساختار سیاسی و قانونی و نواقصی که از نظر اقتصادی و کارکردی در جامعه دارد، فراتر رفته است. اتفاقی که در ایران در حال شکلگیری است، کاملاً با فرایندها و مؤلفه های جنگ ترکیبی همخوانی دارد. در شرایط فعلی دنیا از حالت تک قطبی و ایجاد ساختار هژمونی که آمریکا بعد از جنگ جهانی دوم بر دنیا تثبیت کرد، در حال خارج شدن است و به سمت چند قطبی شدن میرود.
در چنین موقعیتی قدرت اقتصادی کاملاً از اختیار آمریکا خارج و به شرق منتقل شده است. توأم با آن، اجماع قدرتی در حال شکلگیری است که مثلت ایران، چین و روسیه در رأس آن قرار دارند. این مثلث سه گانه سه وجه قدرت را با همدیگر تأمین میکنند؛ روسیه به عنوان تأمین کننده قدرت نظامی، چین تأمین کننده قدرت سیاسی و اقتصادی و ایران تأمین کننده قدرت ایدئولوژیک.
شرایط فعلی دنیا از حالت تک قطبی و ایجاد ساختار هژمونی که آمریکا بعد از جنگ جهانی دوم بر دنیا تثبیت کرد، در حال خارج شدن است و به سمت چند قطبی شدن میرود
آمریکا در 20 سال گذشته تقریباً در تمام پروژه هایی که در غرب آسیا طراحی کرد با شکست مواجه شده است. آمریکا در افغانستان و عراق شکست خورد و به اعتراف خودشان گروه هایی تروریستی نظیر داعش ایجاد کردند تا جلوی نفوذ جمهوری اسلامی را در منطقه بگیرند تا پروژه خاورمیانه بزرگ را کلید بزنند که مبتنی بر تجزیه کشورهای منطقه است که این نقشه با حضور ایران و و روسیه شکست خورد.
اکنون قدرت نفوذ ایران در غرب آسیا تثبیت شده و آمریکا دیگر توان اجرای پروژه های منطقه ای خود را در منطقه ندارد. با تغییر دولت در ایران شرایط برای کشورهای غربی تغییر یافت. دولت جدید ایران دولتی نبود که مبتنی بر توانمندیهای غرب نیاز خود را تعریف کند، بلکه به دنبال راه های دیگری همچون افزایش مراودات تجاری با کشورهای همسایه و عضویت در پیمان های منطقه ای نظیر شانگهای و اوراسیا رفت.
این اقدامات واکنش آمریکا را به دنبال داشت. در عمل با این اقدامات امکان تعامل و مذاکره در موضوعاتی که مدنظر غربی ها بود، از آنها گرفته شد و با همین دستاورد دولت، موضوع تحریم که به عنوان اصلی ترین گزینه آمریکا برای برخورد با ایران بود، از کارایی افتاد؛ تا جایی که آریل کوهن، عضو شورای ارشد آتلانتیک می گوید دلیل حمایت آمریکا از اغتشاشات در ایران ناکارآمدی تحریمهاست.
در چنین شرایطی آمریکا و غرب بایستی ابزار کنترلی ایران را پیدا کنند، در غیر این صورت باید ایران را به عنوان قدرت برتر منطقه ای و تأثیرگذار در تغییر نظم بین المللی بپذیرند و این یعنی شکست پروژه غرب در کنترل جهان.
اکنون قدرت نفوذ ایران در غرب آسیا تثبیت شده و آمریکا دیگر توان اجرای پروژه های منطقه ای خود را در منطقه ندارد
آنچه در کشورمان در حال وقوع است، ایجاد هسته های عملیاتی بدون داشتن رهبری یکپارچه است که از جهاتی بسیار سریع و با تحرک بالا عمل می کنند. این هسته های عملیاتی فاقد رهبر واحد و مشخصی هستند و در ساختار سیاسی کشور هیچ جریان سیاسی رهبری این اعتراضات را برعهده نگرفته است.
در نتیجه غربیها میخواهند به این وسیله توطئه تجزیه ایران را دنبال کنند، زیرا هیچ مدل یکپارچه و عامل انسجامی وجود نخواهد داشت که حتی اگر ساختار کشور را هم دستخوش تغییرات کند، بتواند مدلی جدیدتر در ساختار جغرافیایی ایران ارائه دهد.
با ایجاد اغتشاشات هدفی که غرب دنبال می کند، تغییر جغرافیای سیاسی ایران و تجزیه آن به عنوان نقطه مرکزی محور مقاومت در غرب آسیاست تا عرصه مقابله با نظام تمدنی غرب در منطقه شکست بخورد. این موضوع تضمین کننده امنیت رژیم صهیونیستی و در راستای طرح ادعایی و شکست خورده خاورمیانه بزرگی است که آمریکا سال ها در منطقه برای تحقق آن تلاش می کرد.
در مذاکرات گذشته ای که ایران با کشورهای غربی انجام داد، تحریم های اتحادیه اروپا و برخی تحریم های آمریکا برطرف شده بود که با این آشوب ها بار دیگر کشورهایی نظیر کانادا و آمریکا برخی تحریم ها را اعمال کردند و به دنبال آن هستند حلقه محاصره را تنگ تر کنند.
همچنین با لیدری جریان نخبگی تلاش می کنند فضای اجتماعی جامعه را تحت تأثیر قرار دهند و جامعه را به سمت فرایندهای خشونت آمیز سوق دهند، زیرا تا امروز اکثریت مردم با آنها همراهی نکرده اند و به دنبال این هستند خشونت به نیروهای امنیتی نیز سرایت یابد و بتوانند همه مردم را با خود همراه کنند.
شرایط امروز کاملاً قابل تطبیق با جنگ ترکیبی تمار عیار است که علیه جمهوری اسلامی ایران در حال شکل گیری است، می تواند فضای ناامنی را در عرصه بین المللی برای ایران رقم بزند و درآمدهای اقتصادی و فرایندهای سرمایه گذاری در اقتصاد کشورمان را دچار خدشه کند.