به گزارش راهبرد معاصر؛ «حق است که به اصلاحطلبان بگویند پایگاه شما به همین اندازه است که رأی آوردید» این بخشی از یادداشت عباس عبدی در تحلیل وضعیت بدنه اجتماعی جریان اصلاحات است. علی شکوریراد سخنگوی جبهه اصلاحات هم اعتقاد دارد که صداوسیما به جهت عدم پرداختن به بیانیه اخیر این جبهه سیاسی، فاقد قدرت درک اهمیت این خبر است.
در بیانیه اخیر جبهه اصلاحات انتقادات بسیاری نسبت به ابعاد مختلف اوضاع فعلی کشور بیان شده که بخشی از آنها منطقی به نظر میرسد ولی سخنی از نقش این جریان سیاسی به ویژه دولت 8 ساله روحانی و مجلس دهم در بروز این شرایط مطرح نشده است.
در این بیانیه علاوه بر طرح انتقاداتی در زمینههای مختلف، آمادگی جبهه اصلاحات ایران برای ارائه پیشنهادات به «حاکمیت» جهت برون رفت از بحران اعلام شده، گویی که این انتقادات توسط یک شخصیت یا جریان خارجی مطرح شده و هیچ اصلاحطلبی تاکنون موفق به ورود به عرصه حکمرانی کشور و کسب کرسی مجلس یا ریاست جمهوری نشده است!
در اینجا سوال پیش میآید که چه شد اصلاحطلبان به اینجا رسیدند که نه تنها بدنه اجتماعی طرفدارانشان را از دست دادند، بلکه دیگر اخبار مربوط به آنها نیز جذابیتی برای مردم ندارد؟
در ابتدا یکی از نکات مهمی که بایستی به آن توجه داشت این است که در اینجا منظور از اصلاحطلبان، کسانی هستند که هنوز هم خود را ملتزم به قوانین جمهوری اسلامی ایران میدانند نه آنها که از این جریان وارد حلقه اپوزیسیون و مخالفان نظام شدند.
بیاعتنایی به مبانی اسلامی در سیاست
بدون شک یکی از دلایل رسیدن اصلاحطلبان به شرایط فعلی، عدم توجه آنها به مبانی فکری اسلام است؛ اساسا اسلام جمع اندیشه اسلامی با مکاتبی مانند لیبرالیسم و سوسیالیسم و ... موجب ایجاد مکاتب التقاطی شده که تمامی اسلامشناسان از جمله آیتالله شهید بهشتی، به صراحت این گونه مکاتب را رد میکنند.
به علاوه مسیری که برخی از اصلاحطلبان در ترکیب لیبرالیسم با اسلام و اعتماد و وادادگی نسبت به غرب دنبال میکنند، دههها پیش توسط نهضت آزادی و برخی دیگر جریانهای سیاسی پیموده شد و شکست خورد. اصلاحطلبان هنوز هم نمیخواهند دشمنی جدی آمریکا و متحدانش با انقلاب اسلامی ایران را بپذیرند و مفهوم «دشمن» را بیشتر یک توهم میدانند.
عدم توجه به مفهوم اصلاحطلبی در چارچوب نظام اسلامی
یکی دیگر از عوامل رسیدن اصلاحطلبان به این وضعیت، عدم توجه به مفهوم صحیح از اصلاحطلبی در جمهوری اسلامی ایران است که بعضاً آن را با براندازی اشتباه میگیرند. برخی اعضای جبهه اصلاحات هنوز هم بر سر اشتباهات گذشته خود مانند ادعای تقلب در انتخابات 88 و ایجاد فتنه در آن سال، ایستاده است و شواهدی وجود ندارد که نشان دهد فعالان سیاسی این جریان ضمن پذیرش این اشتباهات، قصد دارند با درس گرفتن از آن به سمت اصلاح روندهایشان پیش بروند.
بیتوجهی به بدنه اجتماعی خود
تعداد آرای همتی در انتخابات سال 1400 به خوبی نشان میدهد که این جریان نتوانسته بدنه اجتماعی طرفدار خود را راضی نگه دارد که یکی از عوامل این امر عدم درک صحیح اصلاحطلبان از نیاز امروز مخاطبانشان است؛ پس از عملکرد نامطلوب دولت روحانی، توقع مردم این بود که اصلاحطلبان اشتباهات دولتی که از آن حمایت کردند و برایش رای جمع کردند را بپذیرند و بابت آن عذرخواهی کنند ولی فعالان این جریان سیاسی نه تنها این اشتباهات را نپذیرفتند بلکه به طور کلی سعی در جا انداختن این انگاره دارند که دولت روحانی ربطی به اصلاحطلبی واقعی ندارد!
برآیند متعادل
رهبر معظم انقلاب اسلامی، ۳۰ تیر ۱۳۸۸ در دیدار برخی از فضلای حوزه علمیه قم با ایشان فرمودند: « یک وقتی به خود آقای خاتمی هم گفتم که اگر امروز یک جریان چپی در کشور وجود نداشت، من لازم میدانستم یک جریان چپ بهوجود بیاورم تا برآیند این دوتا حرکت -حرکت آقای هاشمی و او-یک برآیند معتدل شود.»
ایشان همچنین در سال۸۴ و در جمع دانشجویان دانشگاه کرمان تصریح کردند: « بنده سه چهار سال قبل در نماز جمعهی تهران گفتم دو جناح برای این کشور مثل دو بالند، که کشور با این دو بال میتواند پرواز کند. .... بنده معتقد به اصولگرای اصلاح طلبم؛ اصول متین و متقنی که از مبانی معرفتی اسلام برخاسته، با اصلاح روشها به صورت روزبه روز و نوبه نو.»/ فارس