به گزارش راهبرد معاصر؛ تغییر مختصات جغرافیای اقتصاد سیاسی منطقه، امتیازات در چارچوب تسویه بدهی و بازسازی سوریه، امتیازات تجاری، امتیازات ژئوپلتیک و ایجاد دریچه های جدید ارزی برای ایران از جمله نفعهای اقتصادی حاصل برای ایران از قبل حضور در سوریه می توان نام برد.
اهمیت از جنبه اقتصاد سیاسی
برد اقتصادی برای یک کشور در عرصه بین الملل این است که کالاهایش بدون کمترین محدودیت به بیشترین برد لازم در بازارهای جهانی دست پیدا کند، این امر برای کشوری مانند ما که با ائتلاف های قوی علیه خودمان روبروییم به معنای آن است که باید حوزه سیاسی بزرگتری داشته باشیم، ایجاد یک اتحاد استراتژیک و عمق راهبردی در کشورهای همسایه میتواند این مسئله را برای به خوبی حل کند، از طرفی اگر فشار را اعمال نیرو بر یک سطح مشخص تعریف کنیم، هر چه یک سطح بیشتر شود، با فرض نیروی ثابت، فشار نیز کمتر خواهد شد؛ مشابه این استدلال قرار گرفتن در معرض شوکها برای کشورهای کوچکتر پرهزینهتر است ولی در عوض منطقهای از یک کشور بزرگ که تحت تأثیر یک شوک منفی و منحصربهفرد منطقهای قرار گیرد، با توزیع مجدد و استفاده از ظرفیت مناطق مجاور، مشکلاتش جبران میشود. به عبارت دیگر شوک وارد کردن به کشوری کوچک دارای دامنه اثر بزرگتری است نسبت به کشوری که حوزه سیاسی بزرگی دارد و میتواند شوک را از طرق مختلف رفع کند. حضور اقتصادی ایران در عراق و سوریه و شبکه کردن منافع بین این کشورها منطقه ما را تبدیل به یک منطقه غیرقابل تحریم میکند.
روی دیگر این همکاری ها را میتوان در بازسازی و مشارکت تولید میان این کشورها دانست، لازم است تا قوانین لازم برای سهولت سرمایه گذاری-سرمایه برداری میان کشورهای عضو صورت گیرد و علاوه بر آن قالبهای مشارکت در تولید در میان کشورها تعریف گردد، از جمله حضور سرمایه های منطقه در بازارهای مالی ایران است و از جانب دیگر مشارکت نهادهای پولی و مالی ایران در تولید خارج مرزی میتوان نام برد که درآمد ارزی خوبی را نصیب کشور خواهد کرد. مقام معظم رهبری نیز پیشتر در این راستا توصیه کرده بودند تا هر هفته یک مقام ایرانی در سطح معاون وزیر به سوریه سفر کند.
امتیازات در چارچوب تسویه بدهی و امتیاز ایران در بازسازی سوریه پس از جنگ
در چارچوب تسویه بدهی ها و ممانعت از معامله روسها با غرب درمورد آینده سوریه، ایران امتیازات مهمی از دولت سوریه مطالبه کرده؛
اما امتیاز بزرگتر فرصت ایران برای حضور در بازسازی سوریه پس از جنگ است، در این چارچوب یک فرصت 300 میلیارد دلاری با آغوش باز به سمت ما آمده است که یک معامله برد-برد را برای ما رقم خواهد زد.
امتیازات تجاری
حضور ایران در گستره ژئوپلتیک عراق و شام باعث شد تا پس از چند قرن منطقه ما بتواند به سواحل تجارت خیز مدیترانه[1] متصل شود، اتصال ریلی چابهار به لاذقیه شاید اولین قدم و کوچکترین قدم باشد، ولی این مقدمه ای خواهد بود برای توسعه زیرساختهای تجارت در منطقه، لازم است تا زیرساخت های مالی، قانونی، امنیتی این مسیر تدوین شود که لازمه آن ایجاد یک پیمان منطقه ای تجاری و اتخاذ راهبرد بلندمدت در این مسیر و تدوین بسته های تجاری میان اعضاست.
امتیازات ژئوپلئتیک
عماد خمیس نخست وزیر سوریه ژانویه ۲۰۱۷ به ایران آمد و ۵ سند همکاری امضا کرد. از «واگذاری پروانه راهاندازی اپراتور تلفن همراه»،«واگذاری استخراج معدن فسفر در الشرقیه (جنوب پالمیرا)، «واگذاری پنج هزار هکتار زمین کشاورزی»و«پنج هزار هکتار زمین برای مخازن و پایانه نفتی»
در یکی از اسناد به واگذاری«گاوداری زاهد و اراضی اطراف آن»که کم اهمیت تر از دیگر اسناد همکاری به چشم می آمد اما از همه توافق ها مهم تر بود اشاره شده بود که عده ای آن زمان با تمسخر گفتند به ایران پس از ۶ سال گاوداری دادند. اما کسی از اهمیت این زمین ها نگفت بر اساس توافقنامه ۲۵۰ هکتار از زمینهای اطراف این گاوداری به ایران واگذار شد. مزارع زاهد که مجموعهای از گاوداریها و مرغداریهای بهم پیوسته است، در یکی از راهبردیترین مناطق استان طرطوس قرار گرفته که از شمال و غرب به مناطق ساحلی حمیدیه از شرق به دشت عکار و از جنوب به طور کامل بر نهر کبیر جنوبی در مرز سوریه و لبنان اشراف دارد. از شرق به دشت عکار و از جنوب به طور کامل بر نهر کبیر جنوبی در مرز سوریه و لبنان اشراف دارد. قرار گرفتن ۲۵۰ هکتار از اراضی آن منطقه در اختیار ایران از این حیث قابل اهمیت بود که ایران علاوه بر اشراف کامل به جنوبیترین مناطق ساحلی طرطوس، ایران برای اولین بار در مناطق مرزی شمالی لبنان، استان شمالی که به طور سنتی تحت کنترل سنیهای لبنان است، مستقر شد. ایران در این اراضی مستقر است. در خبرهای متعددی که در رسانه های سوری منتشر شده وزارت کشاورزی ایران همکاری گسترده ای با بخش کشاورزی و دامداری استان طرطوس شروع کرده.
دریچه ارزی
درست یک ماه پس از سفر تاریخی رییسجمهوری به عراق که نشان از یک چرخش در رویکرد سیاست خارجی دولت آقای روحانی بود، آمریکا سپاه پاسداران انقلاب اسلامی را در لیست تروریستی قرار داد، این دو اتفاق شاید به همدیگر بیربط بنمایند ولی واقعیت در عرصه بینالمللی این است که حضور چندین ساله لایه امنیتی و سخت جمهوری اسلامی در منطقه، بسترساز روزی بوده است که در سفر رییسجمهوری بانک مرکزی ایران موفق به یک پیشروی قابل توجه در زمینه تحریمهای مالی شده است؛ «آمریکاییها میدانند که بر سر آینده حضور مالی ایران در عراق جنگ بزرگی بین بانک مرکزی ایران و خزانهداری آمریکا در جریان است و بانک مرکزی ایران(ولو میلیمتر به میلیمتر) در حال پیشروی در این جبهه است. آنها بهخوبی مطلعاند که بافت مالی عراق بهنحوی است که بعد از استقرار بخشی از نظام تسویه بینالمللی ایران روی دینار عراق، درهم امارات هیچ نقش محوریای در ساخت مالی ایران نخواهد داشت و ضمناً این نقش تازه دینار عراق با تحریم هم قابل محدودسازی نیست.» این برای آمریکاییها بسیار سخت است، خصوصاً که این نفوذ منطقهای روزبهروز در حال گسترش است.
با این دید سوریه نیز میتواند ظرفیت خوبی برای باز شدن دریچه های ارزی جدید باشد؛ بر اساس شنیده ها برخی مقامات مسئول در این دولت سوریه مایل به سرمایه گذاری در ایران هستند و از طرفی ظرفیت های انتقال ارز در دل اروپا را به وسیله شبکه های اقتصادی خود دارند، امید است از این ظرفیت نیز استفاده شود.
منابع:
یادداشت اقتصاد سیاسی لیست تروریستی آمریکا، روزنامه صبح نو، ش 683
توییتر احسان سلطانی و رضا رمضان نژاد
[1] نکته جالب در رابطه با مدیترانه این است که این منطقه از لحاظ تاریخی تجارت خیزترین منطقه جهان بوده، زادگاه فنیقی ها در دوران باستان، دریانوردان ونیزی و از منابع قدرت امپراطوری عثمانی طی سیصد سال