به گزارش راهبرد معاصر؛ گویا «مطهره شفیعی» پای ثابت رسانه های اصلاح طلبان و فعال میتینگهای انتخاباتی اصلاح طلبان فراموش کرده است که در روزهای خرداد 76، در پس کوچههای آن روزهای تهران، از «ناطق نوری» یک موجود وحشتناک ساخته بوده است. های و هوی فراوان «سزارین اصلاحات» به همین جا متوقف نمی شود. یا للعجب که او در سال 98 از موضعی دیگر که نه از موضعی معکوس از وجود ناطق نوری سخن می گوید، شفیعی در روزنامه «آرمان امروز» می نویسید: «گویی نام ناطق نوری برایشان عذابآور است و هر گاه نام او به میان میآید ناخودآگاه و بدون کوچکترین تعقلی پرونده تخریب او را باز میکنند و سیاهنماییها آغاز میشود». سخن ابتدایی این جاست که در مقام سیاه نمایی، به راستی مدعیان اصلاحطلبی گوی سبقت را از جمیع احزاب سیاسی ربوده است تا جایی که مجال تخریب ناطق نوری را یاران دوم خردادی به کسی نداده اند.
اما پس از دانستن مقدمه ای از آن چه بود و آنچه هست، اصلاح طلبان پس از فوت مرحوم هاشمی در دامن ناطق نوری بیشتر درغلطیدند. برای اصلاحطلبان اگرچه به زعم خود گریزی از این درغلطیدن نبوده است اما این گردش اساسی به سمت ناطق نوری را باید از چند جهت مختلف تحلیل کرد.
قدرت کلان و حاکمیت
هستی اصلاح طلبان بر پایه گذار از جامعه، جنبش و دانشگاه به ساحت حاکمیتی است. پس از آنکه ناطق نوری به عنوان مسئول بازرسی دفتر مقام معظم رهبری معرفی گشت، نزدیک شدن طیف های میانه روتر اصلاح طلبان به وی بیشتر شد. فردی که تا دیروز متهم رأی نیاوردن خود را نام بردن از «رفسنجانی» در میتینگ های انتخاباتی 1376 می دانست (رجوع کنید به گفتگو فائزه هاشمی به برنامه «رودررو» و همچنین خاطرات ناطق نوری)، امروز دیگر به مثابه کانال قدرت میان حاکمیت و جناح چپ نقش آفرینی می کرد. اما نقطه عطف این بازگشت به ساحت قدرت در ذهن ناطق نوری جایی بود که وی از سمت سابق خود استعفاء می دهد. از آنجایی که کار سیاسی در نهاد اصلی حاکمیت مغایر با شأنیت این نهاد بود، لذا ناطق از دفتر مقام معظم رهبری جدا شده و به عرصه سیاست باز می گردد. از این روی اصلاح طلبان در نبود هاشمی رفسنجانی به یک دیگر از انقلابیون اولیه چنگ می زنند تا هماره میان حاکمیت و احزاب کانال باشد.
قدرت خرد و احزاب
اما در قدرت ماندن اصلالح طلبان به حوزه های خرد تری هم تسری پیدا می کند، انتخابات مجلس یکی از این دست کانال سازی ها است. از سوی دیگر در روزهای اخیر به بحث لزوم نقشآفرینی ناطق نوری در وحدت بخشی به گروههای سیاسی پرداخته شده است. از سوی دیگر اکنون حزب کارگزاران در تلاش برای متقاعد کردن ناطق نوری برای نقشآفرینی در انتخابات مجلس است. چنانکه یدا... طاهرنژاد، عضو شورای مرکزی کارگزاران سازندگی ایران بیان کرد: «کارگزاران در گذشته، آقای ناطق نوری را به عنوان مفصل وحدت ملی و دو جناح عمده سیاسی کشور مطرح کرده است. بنابراین علاقهمند به نقشآفرینی آقای ناطق نوری در عرصه سیاسی کشور است». اعتمادآنلاین نوشت؛ وی افزود: «ناطق نوری به عنوان فردی که در شکلگیری انقلاب و پیروزی آن موثر و دخیل بوده است، همواره دغدغه کشور را دارد. بنابراین تمایل دارد به اعتلای کشور و نظام بپردازد. طاهرنژاد تاکید کرد: «اخیرا جلسهای با آقای ناطق نوری نداشتیم و گفتوگویی در مورد موضوعات روز سیاسی کشور نکردیم اما در گذشته نه چندان دور، بنده احساس نکردم ایشان علاقهمند به حضور در عرصه انتخابات در هیچ سطحی باشند». اما این کانال در عرصه گفتمان ناقص است و گاهاً به بیراهه خواهد رفت. این بیراهه رفتن را اصلاح طلبان در محور زیر ترمیم می کنند.
فراقدرت و سیاستگذاری
منظور از فرا قدرت، عرصضه ای است که ما شاهد قدرت در عرصه خرد و یا حضور در نقش کانال قدرت نباشیم. به طور مثال «غلامعلی جعفرزاده ایمن آبادی» احتمال حضور علی اکبر ناطق نوری در انتخابات مجلس را بعید دانست و گفت: آقای ناطق نوری شخصیتی نیست که به همین سادگی ها احساس تکلیف کند. او تکلیف را در سکوت و هدایت پدرانه جریانات سیاسی می داند بنابراین ضرورتی نمیبیند که خودش کُت بکَنَد و نامزد انتخابات مجلس شورای اسلامی شود». بسط دادن سایه ناطق نوری بر سر تمام جریانات سیاسی کشور، نمایشی تمامیت خواهانه ای از تولد یک قدرت تمامیت خواه است که برخی اصولگرایان و اصلاح طلبان به پایان داستانش به درستی فکر نکردند. در این نوع مواجههی احزاب با ناطق نوری ابعاد مخفی و ناگفته ای است که عموماً باید انتظار وقوعشان را کشید.
شیخ نور یا شیخ اعتدال و یا هر اسمی دیگری که امروز اصلاح طلبان به ناطق نوری می دهند، اگر نگوییم از سر پشیمانی انتخابات 1376 است (که قطعاً نیست) چیزی جزء آرایش مجدد سیاسی در آینده کشور تحلیل نخواهد شد. همین روزها بود که «آرمان امروز» نوشت: «علی اکبر ناطق نوری را با القابی چون شیخ اعتدال و سیاستمداری با مرام پهلوانی میشناسند. سیاستمداری که صبر، روحیه منعطف و مواضع قاطعش او را در 20 سال اخیر به راستی محبوب کرده است و تا به امروز حتی فاصله محسوس او از فعالیتهای سیاسی و انتخاباتی، هیچ چیز نتوانست از میزان محبوبیتش در میان سیاسیون کشور بکاهد». سرمایه گذاری های عاطفی اصلاحطلبان، آن هم با ابزارهای رسانه ای قطعاً یک بازه زمانی بلندتری را شامل خود خواهد کرد. راهبرد تخلیه اردوگاه حریف از نیروهای سابقهدار و جذب حداکثری برای ایجاد لابی های قدرتمند سیاسی از این دست سرمایهگذاری ها محسوب می شود. اما با این وجود، تلاش اصلاح طلبان برای عینیت بخشی به حضور انتخاباتی ناطق نوری در اسفند 98 بر پایه همین سناریو ها چیده شده است. شکاف در میان گفتمان انقلاب اسلامی و حداقلی کردن لابی های سیاسی طرف مقابل در روزهایی که نیاز به حضور ناطق در چارچوب سازی در کانال «فراقدرت» باشد، قطعاً چاره ساز اصلاح طلبان خواهد بود.