به گزارش راهبرد معاصر؛ روابط عمومی نیروی دریایی سپاه پاسداران انقلاب اسلامی روز جمعه ۲۸ تیر در اطلاعیهای اعلام کرد: عصر امروز یک فروند نفتکش انگلیسی با نام استینا ایمپرو "stena impero" هنگام عبور از تنگه هرمز به علت رعایت نکردن قوانین و مقررات بین المللی دریایی بنا به درخواست سازمان بنادر و دریانوردی استان هرمزگان، توسط یگان شناوری منطقه یکم نیروی دریایی سپاه توقیف شد. این اطلاعیه می افزاید: نفتکش مذکور پس از توقیف به ساحل هدایت و برای سیر مراحل قانونی و بررسی های لازم تحویل سازمان بنادر و دریانوردی شد.
به دنبال انتشار این اطلاعیه، خبر توقیف نفتکش انگلیسی"استینا ایمپرو" به صدر اخبار رسانه های داخلی، منطقهای و بینالمللی تبدیل شد. همچنین تحلیلگران و کارشناسان غربی و عربی در روزنامه ها تحلیل های خود را بیان کرده اند. در ادامه این مطلب به مهم ترین تحلیلهای منتشر شده در رسانه های غربی و عربی پرداخته میشود.
گاردین: رقص لندن به ساز واشنگتن
روزنامه گاردین روز شنبه در گزارشی در مورد توقیف یک نفتکش حامل نفت ایران در نزدیکی منطقه «جبل طارق»، از نقش «جان بولتون» مشاور امنیت ملی کاخ سفید در این اقدام پرده برداشته است. این روزنامه با اشاره به واکنش مملوء از خرسندی بولتون پس از اعلام توقیف کشتی «گریس ۱»، نوشته است که این واکنش «طوری بود که گویا او غافلگیر شده است. اما شواهد زیادی وجود دارد که نشان میدهد حقیقت چیز دیگری است و تیم امنیت ملی بولتون مستقیما در شکل دادن به رخداد جبل طارق، نقش داشتهاند. این ظن وجود دارد که سیاستمداران [حزب] محافظهکار که به انتخاب یک نخستوزیر جدید، حقهبازی برای رسیدن به قدرت و برگزیت سرگرم بودهاند، به دام آمریکاییها افتادهاند.»
گاردین میافزاید: «تبعات مسئله جبل طارق تازه دارد روشن میشود. توقیف گریس ۱، مستقیما به توقیف یک تانکر بریتانیایی به نام "استینا ایمپرو" توسط سپاه پاسداران انقلاب ایران در تنگه هرمز منجر شد. هرچند ایران میان این دو موضوع ارتباط مستقیم ایجاد نکرده، اما این کشور قبلا گفته بود "راهزنی" بریتانیا در جبل طارق را پاسخ میدهد. ایران حالا انتقام گرفته است.»
این گزارش با اشاره به اینکه انگلیس اکنون درگیر انتخاب نخستوزیری جدید و برگزیت است، نوشته است که لندن اکنون درگیر بحرانی بینالمللی شده که به هیچوجه برای آن آماده نیست. در ادامه این گزارش آمده است: «آوردن انگلیس کنار آمریکا، یک نتیجه مطلوب برای بولتون بود. به همین دلیل، زمانی که ماهوارههای جاسوسی ایالات متحده که همسو با تحریمها... مأمور کمک به ممانعت از صادرات نفت ایران شده بودند، گریس ۱ را ردیابی کردند که بر اساس ادعاها به سمت سوریه حرکت میکرده، بولتون فرصتی یافت.»
گاردین در ادامه نوشته است: «اقدام تلافیجویانه ایران در توقیف استینا ایمپرو، انزوای دیپلماتیک و آسیبپذیری اقتصادی و نظامی بریتانیا را بیش از پیش روشن کرد. دولت به کشتیهای بریتانیایی توصیه کرده از عبور از تنگه هرمز اجتناب کنند، که این خود اذعان به ناتوانی از حفاظت از آنهاست.»
در پایان این گزارش با اشاره به نبود حمایت بینالمللی از انگلیس پس از توقیف نفتکش این کشور، آمده است: «شرطبندی بولتون پاسخ داده است. بریتانیا... در خط مقدم تقابل واشنگتن با ایران قرار گرفته است... توافق هستهای در آستانه فروپاشی است و بریتانیا به تهدید ایران به "تبعات جدی"، آن هم بدون آنکه بداند نتیجه این اقدام چیست، کورکورانه دارد به ساز جنگی بولتون، میرقصد.»
تسایت: و ناگهان بریتانیای کبیر تنها بود
روزنامه آلمانی تسایت در گزارشی با عنوان «و ناگهان بریتانیای کبیر تنها بود» نوشت که بریتانیا در راستای ائتلاف با آمریکا، در اوایل ماه جولای یک فروند نفتکش ایرانی را توقیف کرد، اما لندن با این اقدام، خود را در موقعیتی قرار داد که کاملا مغایر با اهدافش است.
در این گزارش آمده است که به نظر میرسد که بریتانیا از اقدام خود در توقیف نفتکش ایرانی در تنگه جبل طارق پشیمان خواهد شد. دولت لندن که با پیامدهای برگزیت (خروج بریتانیا از اتحادیه اروپا) دست به گریبان است، تحت تاثیر تندروهای کاخ سفید، برای نخستینبار یک کشتی (ایرانی) را توقیف کردند.
این روزنامه آلمانی نوشت: «اما جمهوری اسلامی این اقدام را تحمل نکرد و یک نفتکش را در آبهای ایران در عملیات مشابه، توقیف کرد. به این ترتیب حالا فقط آمریکاییها نیستد که در مرکز توجه سیاستهای ضد ایرانی ترامپ قرار گرفتهاند بلکه انگلیس هم در این دایره قرار گرفته است. از طرفی اسپانیا خود را از این موضوع دور نگه داشته است و در (جلسه) بروکسل در این زمینه سکوت اختیار کرده است. این در حالی است که سرانجام لندن میخواهد مانند دو کشور دیگر اروپایی یعنی آلمان و فرانسه که طرفهای دیگر توافق هستهای (برجام) هستند، در توافق هستهای با ایران بماند و راهبرد فشار حداکثری ترامپ علیه ایران را غلط میداند.»
تسایت نوشت که انگلیس نمیخواهد که جنگی دیگر به رهبری آمریکا در خلیج فارس برگزار شود چرا که همچنان تجربیات ناشی از جنگ عراق به رهبری «جرج دابلیو. بوش» رئیسجمهور وقت آمریکا را کاملا با پوست و استخوان خود حس میکند. ضمن اینکه عملیات توام با خونسردی نظامیان ایران در آخر هفته گذشته بیش از هر چیز نشانگر یک چیز است و آنهم ضعف بریتانیاست که نشان میدهد که نمیتواند از نفتکش خود در تنگه هرمز حفاظت کند و در برابر آنچه نیروهای سپاه پاسداران ایران انجام داده، چیزی بیشتر از کلمات خشن و تهدیدهای توخالی در دست ندارد.
البناء: تنگه هرمز مقابله تنگه جبل طارق
روزنامه لبنانی البناء نیز در یادداشتی به قلم ناصر قندیل، سردبیر این روزنامه با عنوان «هرمز در مقابل جبل طارق... و مانند آن»، تاکید کرد «اقدام احمقانه آمریکا در تحریک انگلیس به توقیف نفتکش ایرانی» موجب تثبیت حقوق حاکمیتی دولت ساحلی ایران بر تنگه هرمز میشود.
در این یادداشت آمده است: ما نمیدانیم که آیا بریتانیا به اهمیت آنچه برای ایران در مبارزه تاریخی خود بر سر حاکمیت و قدرت در تنگه هرمز فراهم کرد، واقف است یا خیر؛ تنگهای که محور استراتژی ایران در بهرهگیری از ویژگیهای جغرافیای اقتصادی و نظامی بینالمللی است که میداند چگونه معادلات آن را مدیریت کند.
گام بیپروای انگلیس برای متوقف کردن نفتکش ایرانی در تنگه جبل طارق معتبر نیست مگر اینکه بگوییم لندن بر اساس این که یک کشور دارای حاکمیت ارضی بر تنگه است حق دارد که کشتیهای عبوری از آنجا را طبق مفهوم عبور و مرور قانونی یا عبور به سمت مقصد نهایی دیگری بدون ورود به آبهای منطقهای کشور ساحلی آن بازرسی کند. در حالی که مقابله واشنگتن با ایران در زمینه عبور و مرور در تنگه هرمز، منجر به انکار هر گونه حقوق دولتهای ساحلی تنگه در تعامل با تردد کشتیها از آنجا میشود.
اقدام ایران در توقیف نفتکش انگلیسی با وجود سهولت تاکتیکی اجرای آن زمان بر بود زیرا ایران محاسبه تمهیدات و پیامدهای این عملیات را هم کرده بود. هدف ایالات متحده از تحریک بریتانیا به توقیف کشتی ایرانی این بود که ایران را در تنگنا قرار دهد. یعنی ایران با پاسخ به اقدام انگلیس، خطر از دست دادن حمایت انگلیس از برجام را ایجاد کند. چیزی که ایران به رغم نارضایتی از محدودیت پاسخ اروپا به تعهدات تجاری و مالی برجام خواهان وقوع آن نیست.
تهران با وجود اینکه میداند انگلیس ضعیف ترین حلقه پیوند اروپا با برجام است اما نقشه آمریکا را نشأت گرفته از حس ناکامی آن در منزوی کردن ایران و ناراحتی آن از اینکه تنها عضو خارج شده از برجام است، برمیشمرد که همین مسائل آمریکا را به صرافت اخراج انگلیس از برجام انداخته است تا ایران را در برابر معادلهای قرار دهد که تهران آن را در محاسبات خود به عنوان یک احتمال مطرح گنجانده است زیرا اقدامات عملی را برای خروج از برجام آغاز کرده اما نمیخواهد آن را مجانی تقدیم واشنگتن کند.
از سوی دیگر، تهران میداند که ترک اعمال انگلیس بدون پاسخ بازدارنده به معنای باز گذاشتن راه برای ادامه یافتن گستاخیهای آن در مقابله با ایران از موضع تجاوز به حقوق قانونی آن در بسیاری از زمینه های تجارت بین المللی است. بنابراین تهران یک فرمول ابتکاری و نوآورانه را برای مقابله با انگلیس ترسیم کرد.
از همین رو ایران لندن را رها کرد تا در جنگ سیاسی حقوقی و دیپلماتیک خود برای تاکید بر قانونی بودن توقیف نفتکش ایرانی پیش برود آن هم بر مبنای اینکه دولت ساحلی تنگه جبل طارق تردد در تنگه را تحت کنترل خود دارند. پس از آن ایران بر اساس همین اصل در تنگه هرمز اقدام به توقیف نفتکش ایرانی کرد موضوعی که با تهدیدهای پیشین ایران درباره مسدود کردن تنگه هرمز تفاوت داشت.
در همین راستا مجلس شورای اسلامی ایران درخواست داده است موضوع اخذ عوارض از کشتیهای عبوری از تنگه هرمز در دستور کار دولت قرار گیرد. یعنی کشتیهایی که از این تنگه عبور میکنند در یک پست بازرسی ایران توقف کنند نه اینکه فقط قصد گرفتن عوارض و مالیات از کشتیها مطرح باشد بلکه آنها مورد بازرسی قرار گرفته و در صورتی که امنیت منطقه را تهدید میکنند توقیف شوند.
پس از آن ایران با پذیرش بی درنگ تلاشهای میانجیگرانه عمان برای حل مناقشه میان خود و انگلیس جواب مثبتی به مقامات لندن داد تا در نتیجه آن دو نفتکش ایرانی و انگلیسی با یکدیگر مبادله شوند و آزادی عبور و مرور کشتیهای انگلیسی در تنگه هرمز در ازای آزادی عبور و مرور نفتکشهای ایرانی از تنگه جبل طارق تضمین شود.
بنابراین واشنگتن باید راههای دیگری را برای مقابله با ایران در پیش بگیرد. راههایی که به ایران فرصتهایی را برای تبدیل چالش به فرصت اعطا نکند، اما راههای آمریکایی تاکنون این گونه نبودهاند. بنابراین باید گفت محاسبات احمقانه آمریکاییها معادله تنگه هرمز در برابر جبل طارق و امثال آن را در محاسبات هوشمندانه ایران گنجانده است.
الاخبار: سیلی ایران به غرب
روزنامه الاخبار در یادداشتی با عنوان «سیلی ایران به غرب: دست بالا را در خلیج فارس داریم» نوشت سپاه پاسداران تهدیدات خود را عملی کرد و نفتکش انگلیس را در تنگه هرمز توقیف کرد. در انتظار واکنش انگلیس و آمریکا؛ این حادثه پرسش هایی را درباره بازتاب های این حادثه برتحولات کنونی در منطقه و موضوع میانجیگری فرانسه و نیز موضع گیری اروپا برمی انگیزد. مهم ترین پرسش امنیتی که به این پرسش افزوده می شود سرنوشت ائتلاف آمریکا در آب های منطقه و قدرت این کشور برای تغییر معادله امنیتی در خلیج فارس است.
در بیانیه های شرکت مالک کشتی توقیف شده انگلیس آمده است این کشتی به سمت بندر جبیل عربستان در حرکت بود که پس از عبور از تنگه هرمز ناگهان تغییر جهت دهد. به گفته سپاه پاسداران توقیف این نفتکش به درخواست مقامات دریایی استان هرمزگان ایران صورت گرفته به این خاطر که از قوانین دریانوردی پیروی نمی کرده است. خبرگزاری رسمی ایران از یک منبع نظامی نقل قول کرد این نفتکش برخلاف جهت دریانوردی از این تنگه عبور می کرده است و توضیح داد دستگاه های تعیین موقعیت جغرافیایی خود را خاموش کرده و به هشدارهای مقامات ایرانی اهمیتی نمی داد از این رو طبق قوانین بین المللی دریانوردی توقیف شد.
این علل اعلام شده مانند ادعاهای گفته شده برای توقیف نفتکش گریس ١ مطمئنا سخنانی حاشیه ای محسوب می شوند زیرا انگیزه های دو حادثه آنطور که به نظر می آید بیشتر سیاسی بوده است.اشتباهات مرتکب شده از سوی انگلیس باعث شد این کشور هزینه اش را بپردازد یعنی اهانت بزرگی که با آن روبرو شد، اهانتی که مدت ها به آن عادت نداشته است و تفسیر می کند توقیف گریس ١ و سپس اعلام تمدید سی روزه توقیف آن تنها با درخواست آمریکا بوده است، در زمانی که واشنگتن تلاش می کند بیشترین تعداد متحدان ممکن را در جریان حملات خود علیه ایران درگیر کند. لندن در فعالیت های خود در طول دو ماه گذشته در موضع گیری هایش در مقایسه با پاریس و برلین به آمریکا نزدیک تر بوده و نسبت به متحدان اروپایی خود متفاوت عمل کرده، گرچه بارها برپایبندی خود به توافق هسته ای تاکید کرده است.
بلافاصله پس از وقوع حادثه پرسش هایی درباره گزینه های آمریکا و انگلیس برای پاسخ دادن به سیلی ایران مطرح شد. از آنجا که این بار هدف انگلیس است و نه متحدی در میان متحدان منطقه ای واشنگتن اوضاع پیچیده تر می شود به ویژه این که این حادثه در پی افزایش اقدامات امنیتی نیروهای انگلیسی حاضر در خلیج فارس به منظور حفاظت از کشتی های این کشور صورت گرفت.ایرانی ها با وجود این آماده باش و نیز آماده باش امنیتی آمریکا این کشتی را توقیف کردند. علاوه بر این که آمریکایی ها برای ایجاد ائتلافی امنیتی در تنگه های روبروی ایران و یمن در تلاش هستند و این باعث می شود پرسش های زیادی درباره آینده این ائتلاف و فعالیت های آن مطرح شود.
اما درسطح سیاستی حادثه روز گذشته پیامدهایی در دو جهت دارد: نخست موضع گیری انگلیس در صف آرایی های بین المللی در رفتار این کشور طی ساعت های آتی مشخص می شود؛ این که این کشور بیشتر به سیاست تنش زایی علیه تهران نزدیک خواهد شد یا بحران را از طریق مبادله کشتی ها حل خواهد کرد، با در نظر گرفتن این مساله که وزیر امور خارجه این کشور تاکید کرد کشورش به دنبال گزینه های نظامی نیست. دوم این که چنانچه موضع انگلیس به سمت تنش زایی برود این مسئله بر مذاکرات اروپا با ایران و ابتکار عمل رئیس جمهور فرانسه تاثیر مستقیم خواهد داشت و این یعنی طبق این سناریو عرصه در صورتی پیچیده تر می شود که اروپایی ها از میانه روی به سمت بی طرفی یا مقابله با ایران بروند اما سخنان هانت درباره عدم بررسی گزینه های نظامی در نشست اضطراری امنیتی با وجود هشدار به ایران نسبت به پیامدهای این اقدام در صورت عدم آزادسازی نفتکش مذبور و نیز اعلام عبور هواپیماهای شناسایی غیر مسلح از تنگه هرمز از سوی آمریکا دو نشانه بر عدم تمایل برای تنش زایی است.
رأی الیوم: پاسخ تهران؛ این همان قدرتی است که میخواهیم
روزنامه فرامنطقهای رأی الیوم در یادداشتی به قلم «فوزی بن یونس بن حدید»، نویسنده تونسی با عنوان «پاسخ تهران به توقیف نفتکش ایرانی در جبل طارق... این همان قدرتی است که میخواهیم»، قدرت ایران در مقابله به مثل با ابرقدرتها را افتخاری برای جهان اسلام برشمرد.
در این یادداشت آمده است: امروز پس از توقیف نفتکش انگلیسی روشن شد ایران آنگونه که بولتون و نتانیاهو و غیر آن دو گمان میکنند، ساده و راحت نیست و با کشورهای قدرتمندی نظیر آمریکا، انگلیس و فرانسه به مقتضای حال رفتار میکند یعنی با آنها همطراز است. این قدرتی است که ما میخواهیم؛ این رفتاری است که ما میخواهیم تا غرب متوجه شود که قدرتی اسلامی در منطقه حضور دارد که نمیتوانند ثبات آن را بر هم بزنند.
با این اقدام منطقی ایران، رئیس جمهور آمریکا مجبور شد برخوردی دیپلماتیک با ایران داشته باشد زیرا زبان تهدیدی را که رئیس جمهور آمریکا چه در توئیتر و چه در تریبونهای رسانهای به کار میبرد هیچ ثمری نداشت و اصلاً هیچ تأثیری روی ایران نداشت و بالعکس اصرار ایران را برای رویارویی مستقیم بیشتر کرد تا خود را قدرت خیرهکنندهای نشان دهد که در برابر هر گونه تهدید مستقیم و غیر مستقیم مقاومت میکند و سیاست دندان برابر دندان را دنبال میکند.
این ایران نیست که در منطقه و بهطور ویژه تنگه هرمز بحرانساز است؛ ایران اوضاع را بهخوبی مطالعه کرده و با دیگران طوری رفتار میکند که آنها با ایران رفتار میکنند. از همین رو کسی ایران را به خاطر اقداماتی که آمریکا و انگلیس آن را تحریکآمیز برمیشمرند، سرزنش نمیکند. در برابر این قدرت ایران که امروز به آن مفتخر هستیم (زیرا قابل رقابت با قدرت آمریکا، انگلیس و اروپاست)، ایران از موضع قدرت وارد مذاکره میشود و تلاش میکند دیدگاه خود را در احترام متقابل و نه اتهامزنی و تحمیل تحریمهای اقتصادی کمرشکن را اعمال کند. امروز غربیها متوجه نیستند که ایران قدرتمند است و به هیچ قدرتی در دنیا اجازه توهین به آن یا تعرض به حقوقش را نمیدهد.
این واقعیت در مسئله رد ادعای ترامپ درباره سرنگونی پهپاد ایرانی در آبهای خلیج (فارس) روشن است. وقتی که ایرانیها با انتشار فیلم تصاویر پهپاد ایرانی سند واهی بودن ادعای ترامپ را به نمایش گذاشتند. این معادله میان ایران و غرب باقی میماند تا وقتی که به توافقی نهایی دست یابند که آتش جنگی ویرانگر را در منطقه خاموش کند. جنگی که هیچ کسی از آن نفع نمیبرد. بنابراین باید به طور جدی در مسئله دریانوردی بینالمللی تأمل کنیم؛ زیرا همه دنیا به همین کشتیهای تجاری که کالاها را با عبور از تنگه هرمز منتقل میکند وابسته هستند و تنگه هرمز به راحتی تحت کنترل ایران است و هیچ جایگزین واقعی وجود ندارد تا دنیا را از تنگه هرمز بی نیاز کند.
در مقابل این کشمکشهای سیاسی، منطقه در شرایط پرتنشی به سر میبرد در صورتی که مذاکرات واقعی بین ایران و آمریکا همچنان برقرار نشود. با وجود اینکه نمایندگانی از کنگره آمریکا که بیشترشان دموکراتها هستند دولت کنونی آمریکا را به مذاکره و آزار ندادن ایران متهم میکنند. طبق این یادداشت، امروز ایران ارزش و قدرت خود را در مقابل جهان ثابت کرد و نشان داد یکی از ستونهای اصلی اسلام در منطقه و جهان است و هیچ قدرت دیگری نمیتواند با آن روبرو شود؛ زیرا با دشمنش مثل خودش رفتار میکند. سیاستی که دشمن به خوبی آن را در منطقه درک میکند از همین رو قادر به رویارویی مستقیم نیست زیرا اگر دست به حماقتی بزند مطمئناً خواهد باخت.
بنابراین آیا ممکن است که شاهد ائتلافهای جدیدی در منطقه باشیم به گونهای که یکی محافظ کشتیهای تجاری باشد و دیگری اوضاع را از نزدیک دنبال کند درحالی که ایران اوضاع را تحت کنترل میگیرد و اجازه هیچ گونه تعرض یا نقض حریم هوایی و دریایی را نمیدهد یا شاهد توافق جدیدی میان ایران و آمریکا برای آرامش اوضاع خواهیم بود.