به گزارش راهبرد معاصر ، معلمان طرف قرارداد در اين طرح با دولت ارتباطی ندارند و از اين رو هيچگاه نمی توانند ادعای استخدام در آموزش و پرورش را داشته باشند. به گفته دستاندركاران با اجرای اين طرح بسياری از مناطق محروم زير پوشش تحصيلی قرار گرفته و البته در هزينهها نيز صرفهجویی می شود.
گرچه درباره طرح «خريد خدمات آموزشی» بحثهای فراوانی شده است اما تاكنون تغييری جدی در وضعيت معلمان شاغل در آن رخ نداده و آنان بهشدت در شرايط نامناسبی دچار بهرهكشی موسسههای غيردولتی، به طور مستقيم، و دولت به شكل غيرمستقيم قرار دارند. برای نمونه كمترين دستمزد مصوب وزارت كار اندكي بيش از ۹۰۰ هزار تومان است اما معلمان خريد خدمتی دستمزدهایی نزديک به ۵۰۰ هزار تومان و حتی كمتر دريافت می كنند چراكه روزِ كاریِ آنان ۴ و نيم تا ۵ ساعت است و با «برآوردهای كمّی» كارفرمايانشان، آنان نزدیک نصف روز كار می كنند! روزهای پنجشنبه نيز كه تعطيل هستند و.... اين وضع بهشدت در كاهش دريافتیِ آنان موثر است. از سوی ديگر، روزهای تعطيل رسمی، تعطيلات تابستانی و همه تعطيلات خواسته و ناخواسته نيز از حقوق ماهيانهشان كسر شده و دريافتی آنان- كه اكثرشان دارای مدارک كارشناسی يا كارشناسی ارشد هستند - را به كمترين ميزان دريافتی در كشور می رساند! بيمه اين معلمان در ماههای تدريس ۱۵ روزه بوده و در ماههای تعطيل نيز صفر است! و همه اينها در حالی است كه دستمزدهايشان ماهها عقب می افتد و كسی هم پاسخگوی چنين رفتارِ ظالمانهای نيست! اما قوزِ بالا قوزِ اين معلمان قراردادهایی است كه با موسس می بندند! كه به گفته همكاری نكتهسنج می توان آن را «تركمنچای آموزشی» ناميد!
در یک مورد، متن قرارداد چنين است : « اينجانب ..... با علم به اينكه پرداخت حقوق زمانی است كه اداره كل آموزش و پرورش مبلغ قرارداد را به حساب موسس يا كارفرمای اينجانب واريز كند از بابت تاخير در پرداخت حقوق معادل مدت كاركردِ حضور در مدرسه هيچگونه اعتراضی نداشته و متعهد می شوم عدم پرداخت به موقع حقوق تاثيری در كار و انجام وظيفه و حضور در مدرسه و تدريس در كلاس نداشته باشد. چنانچه مدير مدرسه عدم رضايت از رفتار شغلی و حرفهای و اخلاقی اينجانب يا عدم حضور در آموزشگاه را به موسس گزارش كرد يا هر زمان كه به تشخيص مراجع ذیصلاح عدم صلاحيت خدمتم در آموزشگاه محرز شد يا اينكه طبق مقررات طرح شرايط لازم را نداشتم، با كمال ميل تفويض اختيار فسخ قرارداد به موسس می نمايم. او حق دارد به صورت يكطرفه قرارداد اينجانب را فسخ و فرد ديگری را جايگزين نمايد و با توجه به اينكه هفتهای ...... ساعت انجام وظيفه می نمايم معادل كاركرد آن، بيمه شوم. در صورت امكان بدين وسيله درخواست می نمايم كه گزارش و حق بيمه به صورت كامل بيش از كاركرد ۳۰ يا ۳۱ روز به بيمه ارسال فرماييد. مابهالتفاوت آن را كه ...... روز می شود مبلغ آن را به موسس پرداخت می نمايند. اينجانب نسبت به پرداخت اين اضافه بيمه و عدم پرداخت حقوق كامل ماهيانه در دبستان مذكور و كارفرمای خود آقای ...... از طريق واريز به حسابم هيچگونه ادعايی نداشته و من بعد حق هرگونه ادعا و شكايتی در رابطه با قانون كار نسبت به دبستان .... و موسس محترم آقای ..... را در اين رابطه از خود سلب می نمايم.»
واقعاً مایه شگفتی و تاسف است! آيا در بندهای قرارداد نبايد هيچ حقی برای معلم قائل شد؟ اگر موسس يا مدير به هر دليلی- از جمله سليقه شخصی- معلم را اخراج كرد، معلم با استناد به كدام بند يا به كجا شكايت برد؟ آيا مفاد قرارداد بالا زمينه سوءاستفادههای گوناگون از معلمانِ بی دفاع را فراهم نمی كند؟ آيا دستاندركاران اجراییِ اين طرح يا كسانی كه از آن دفاع می كنند حاضرند كه دختران، پسران، خواهران و برادران خود را در این شرایط استثمارگونه به دورترين و محرومترين مناطق كشور بفرستند؟ شايد بگويند : خب اين معلمان می توانند نپذيرند، زوری كه نيست! اين ديدگاه در برابر خيل جوانان تحصيلكرده بیكار آنچنان بی انصافانه است كه پاسخ ندادن به آن بهتر است! آيا سزاور نيست حالا كه اين معلمان تلاشگر، نياز آموزش و پرورش و فرزندان اين مرز و بوم در زمینه آموزشی را برآورده می كنند دستكم منصفانهتر و در شرايط عادلانهتری به كارشان گرفت؟ آيا ...