به گزارش «راهبرد معاصر»؛ مقام های وزارت دفاع اوکراین تأکید کردند، بخش عمده ای از بمب های خوشه ای را برای استفاده در جنگ از واشنگتن تحویل گرفته اند و آماده استفاده از آنها در میدان نبرد هستند. گرچه ولودیمیر زلنسکی، رئیس جمهور اوکراین در اظهاراتی مضحک مدعی استفاده از این بمب ها در قالب عملیات تدافعی شده، اما بر همگان محرز است بمب های خوشه ای ماهیت تدافعی ندارند و تهاجمی هستند.
در اقدام جنجالی دیگر، دولت امانوئل مکرون، رئیس جمهور فرانسه دستور تحویل موشکهای موسوم به «سایه طوفان» (اسکالپ) را به اوکراین صادر کرد. موشک اسکالپ محصول مشترک فرانسه و انگلیس است و به اوکراین اجازه میدهد عمق ۳۰۰ کیلومتری خطوط نیروهای روسی را هدف قرار دهد. دامنه عملکرد این موشک ها نیز محدود به خاک اوکراین نیست.
مقام های ارشد ناتو به این نتیجه دست یافته اند جنگ اوکراین درنهایت باید به سوی انعقاد توافق صلح میان دو طرف درگیر پیش برود
ژان ماری لوپن، رئیس جبهه ملی فرانسه در واکنشی تند علیه دولت مکرون اتخاذ چنین تصمیمی را به باد انتقاد گرفت و هشدار داد: اگر اوکراینی ها از سلاح جدیدی که فرانسوی ها در اختیارشان قرار داده اند در شلیک به خاک روسیه استفاده کنند، در آن صورت خاک فرانسه در خطر تهاجم روسیه قرار خواهد گرفت. نمی خواهیم به واسطه این تصمیم نابخردانه شاهد وقوع جنگ جهانی سوم باشیم.
چنانچه از شواهد برمی آید، مقام های ارشد ناتو به گونه ای کاملاً آشکار وارد معادلات میدانی جنگ اوکراین شده اند و دامنه مداخله آنها نیز به مناطقی مانند ژاپورژیا، خرسون، دونتسک و لوگانسک محدود نمی شود. سؤال اصلی این است، چنین تحرکات خطرناک و پرهزینه ای با چه پیش فرض هایی از سوی اعضای ارشد ناتو انجام شده است؟
واقعیت این است، مقام های ارشد ناتو به این نتیجه دست یافته اند جنگ اوکراین درنهایت باید به سوی انعقاد توافق صلح میان دو طرف درگیر پیش برود. با توجه به موفقیت های میدانی روسیه در جنگ باخموت و شکست عملیات موسوم به «ضد حمله» اوکراینی ها، اگر امروز میز مذاکرات صلح چیده شود، قطعاً زلنسکی دست پایین تری در مذاکرات خواهد داشت و ناتو نیز به عنوان مسبب اصلی ایجاد منازعه ناچار به پذیرش بسیاری از خواسته های مسکو خواهد بود.
در چنین شرایطی مقام های ناتو تصور می کنند ارسال سلاح ها و موشک هایی با قدرت تأثیرگذاری عملیاتی و تخریب بالا می تواند موازنه میدانی جنگ را به سود کی یف تا حدودی تغییر دهد و همین موضوع برای جلوگیری از تحمیل امتیازات بیشتر به کی یف مؤثر خواهد بود.
فراتر از آن، مقام های ارشد ناتو قصد دارند با تمرکز این سلاح ها در خاک اوکراین (حتی پس از انعقاد پیمان صلح) بعدها در عرصه بازدارندگی نیز قدرت طرف روسی را محدودتر کنند. با وجود این، به نظر می آید غرب در این آوردگاه، برخی مؤلفه ها را محاسبه نکرده است. یکی از مهم ترین مؤلفه ها، اقدام غیر قابل پیش بینی روس هاست.
مقام های روس ممکن است ناگهان در قبال تشدید محسوس مداخله ناتو در میدان جنگ از خود واکنش نشان دهند که پیش فرض های ذهنی مقام های آمریکایی و فرانسوی نسبت به آن ذهنیت و محاسبه قبلی نداشته باشد. در این صورت معادله نبرد به مراتب نسبت به آنچه سران ناتو می پندارند، پیچیده تر خواهد شد.