به گزارش راهبرد معاصر: روزهای اخیر فیلمی از ازدواج دختر حدوداً 11 ساله کهگیلویهای در فضای مجازی منتشر شد که جو احساسی و روایتهای متفاوتی از این کلیپ به وجود آمد. از موضعگیری برخی از مسئولان تا واکنش سلبریتیها و عناصر ضدانقلاب همه با احساسی کردن جو و زیرسوال بردن ساختار قانونی سعی در سیاهنمایی این اتفاق داشتند. در حالی که باید به این دست موضوعات اجتماعی با نگاهی جامع پرداخت.
در پی انتشار این ویدئو و انتشار گسترده آن رئیس دادگستری استان کهگیلویه و بویراحمد با ورود به این موضوع و پیگیری آن گفت: سن دختر بر اساس کپی شناسنامه ارائه شده وارد 11 سال میشود و پسر نیز 22 سال دارد؛ و بر اساس اطلاعات دریافتی انگیزه این اقدام صرفاً به خاطر ایجاد محرمیت با عقد موقت، شناخت بیشتر و رفت و آمد زوج با خانواده زوجه جهت جلوگیری از برخی مسائل و مشکلات شرعی بوده است تا اینکه پس از گذشت 6 سال اقدام به عقد رسمی و ازدواج کنند. وی با بیان اینکه احساس کردهایم دختر در این سن آگاهی پایینی دارد و مصلحت نیست عقد موقت هم باشد تصریح کرده: عقد منتفی و منحل شد تا در زمان مقتضی با اخذ مجوز از دادگاه اقدام به ازدواج رسمی کنند.
همزمان با انتشار این فیلم در فضای اجتماعی جریان ضدانقلاب همچون گذشته تلاش میکرد ضمن ایجاد فضای احساسی، افکار عمومی را به سمت مبانی دینی ازدواج سوق دهد تا بتواند با سیاه نمایی و دروغپردازی در خصوص اعتقاد و دیدگاه اسلام نسبت به ازدواج و شرایط آن، اسلام و جمهوری اسلامی را به داشتن قوانین ضد حقوق بشری متهم کنند.
در این میان، اصلاحطلبان نیز که چند وقت پیش در تصویب طرح پرحاشیه افزایش سن ازدواج به 16 تا 18 ناکام مانده بودند، این شرایط را فرصت خوبی برای موجسواری رسانهای و تحت تأثیر قرار دادن عواطف عمومی برای طرح مجدد این موضوع در مجلس شورای اسلامی دانستند.
روزنامه همدلی با انتقاد از نمایندگان مجلس شورای اسلامی در رد طرح افزایش سن ازدواج نوشت: «اگرچه این ازدواج با فشار افکار عمومی باطل شد، اما باطل شدن این یک مورد نمیتواند مردم را به پایان پدیده کودک همسری امیدوار کند؛ چرا که به گواه آمارها سالانه کودکان زیادی در گوشه و کنار کشور به اسم ازدواج طناب بر گردنشان میاندازند و آنان را یکشبه از دنیای شیرین کودکی به دنیای پررنج بزرگسالی پرتاب میکنند. برخی توجیهات شرعی برای ازدواج کودکهمسری میآورند در صورتی که یک دختر 9 ساله برای انجام واجبات دینی به بلوغ رسیده است. بدیهی است هیچ کودکی در سن 9 سالگی به بلوغ فیزیکی، عقلی یا عاطفی نمیرسد. قانون نیز به این کودکآزاریها روی خوش نشان میدهد. کمتر از یک سال پیش قرار بود قانون منع کودکهمسری برای کودکان زیر سیزدهساله در مجلس به تصویب برسد، اما با مخالفت برخی از آقایان نماینده در مجلس تصویب نشد تا چرخه خشونت علیه کودکان همچنان ادامه داشته باشد و قربانیان جدیدی را خلق کند».
همزمان روزنامه دولتی ایران نیز بسته شدن پرونده چنین ازدواجهایی را بسته شدن راههای قانونی آن عنوان کرد و نوشت: «در سال ۹۷ طرحی با هدف منع کودک همسری به مجلس ارسال شد. تا امروز متأسفانه این طرح به نتیجه نرسیده است اما گویا با اتفاقات پیش آمده و برای جلوگیری از تکرار چنین ازدواجهای ناگواری باید در تصویب این طرح سرعت عمل بخشیده شود». رسانههای اصلاحطلب در حالی بر خلأ قانونی اصرار میورزند.
طیبه سیاوشی عضو فراکسیون زنان در مجلس شورای اسلامی بهمنماه سال 97 در مصاحبه با خبرگزاری مهر دلایل رد این طرح در مجلس را عدم ضرورت آن با توجه به وضعیت کنونی اقتصادی جامعه و مغایرت این طرح با شرع ذکر کرده بود.
استدلال طراحان و مدافعان این طرح، ازدواج برخی دختران در سنین پائین در برخی مناطق کشور بود که بر اساس آداب و رسوم و فرهنگهای خاص حاکم بر آنجا شکل میگیرد؛ که برخلاف فضاسازیهای رسانهای از فراوانی زیادی نیز برخوردار نیست. طبق آمار تنها سهدهم درصد از ازدواجهای دختران زیر 14 سال با اختلاف سنی نامتعارف بوده است. این رقم در کنار 300 هزار ازدواج در این بازه سنی که موفق بودند بسیار جزئی است. این در حالی است که طبق ماده 1041 قانون مدنی ازدواج دختران و پسران زیر 13 و 15 سال منوط به اجازه دادگاه صالح است. اگر راهکار ممنوعیت قانونی چارهساز بود این ازدواجها با اختلاف سنی نامتعارف و با وجود به بلوغ نرسیدن دختر اجازه دادگاه صالح گرفته نمیشد و هرگز رخ نمیدادند. همانگونه که ازدواج دختر کهگیلویهای نیز غیرقانونی خوانده شد».
در هر صورت ادعایی که طراحان طرح افزایش سن ازدواج بر آن تأکید میکنند خطرات روحی و جسمی و. برای ازدواج در سنین پایین و همچنین ادعای ناپایدار بودن این ازدواجها بود بدون اینکه به شرایط فرهنگی و قومیتی حاکم بر مناطق و مردم ساکن در مناطقی که این ازدواجها بیشتر در آنها دیده میشود اشارهای کنند.
چطور میشود با کاهش سن بلوغ خواستار افزایش سن ازدواج باشیم؟
روزنامه کیهان در واکنش به تلاشهای اصلاحطلبان برای افزایش سن ازدواج نوشته است: «به عقیده بسیاری از کارشناسان، با گسترش فضای مجازی، ماهواره و... و تحریکات و تأثیرات روحی و روانی آنها و سن بلوغ جنسی در دختران و پسران بهطور محسوسی کاهش پیدا کرده است و این یعنی نیاز به تشکیل خانواده زودتر در بین دختران و پسران احساس میشود. حال طراحان افزایش سن ازدواج باید پاسخ دهند چطور میتوان پاسخ این معادله را داد که از یک سو همه قبول دارند که سن بلوغ جنسی کاهش پیدا کرده است اما از سوی دیگر باید سن ازدواج را افزایش دهیم؟!».
بررسیهای آماری نشاندهنده وجود پایدارترین ازدواجها در بین کسانی است که در سنین مناسب و پایینتر ازدواج کردهاند و بسیاری از طلاقها اتفاقاً مربوط به کسانی است که ازدواج با تأخیری داشتهاند. از سوی دیگر کارشناسان با در نظر گرفتن تفاوتهای فیزیولوژیک افراد در مناطق و در سنین مختلف معتقدند تعیین سن مثلاً 16 یا 18 سال برای ازدواج دختران منطقی نیست و اساساً نمیتوان چنین سقفی را تعیین کرد.
بهره سخن
بیشک ایجاد محدودیت آمرانه نه تنها باعث نمیشود که مردم برخی از مناطق به یک باره دست از آداب و رسوم خود بردارند بلکه باعث مخفی کردن و غیررسمیشدن این ازدواجها و در نتیجه آسیب دیدن بیشتر دختران و غیرقابل دفاع شدن حقوق آنها میشود. به نظر می رسداستفاده از عباراتی همچون «کودک همسری» یک کلیدواژه انحرافی برای فریب اذهان عمومی باشد که با احساسی کردن فضا ذیل نقاب کودک همسری، طرح افزایش حداقل سن ازدواج را پیگیری کنند؛ و در مسیر ازدواج جوانان سنگاندازی کنند.