به گزارش راهبرد معاصر: هفتهای نیست که به واسطه جریانسازی هماهنگ با خارج از کشور، حول یک مساله اجتماعی یا سیاسی، شاهد التهاب آفرینیهای چند روزه نباشیم. آخرین مصداق از این موجسازیها، به بهانه خودسوزی تلخ یک دختر جوان با نام «سحر خدایاری» در مقابل یک مجتمع قضایی در تهران صورت گرفت.
بر اثر این حادثه موجی از شایعات در فضای مجازی و رسانهها ایجاد شد و شایعهپراکنان، دلیل این اقدام وی را صدور حکم شش ماه حبس بخاطر تلاش برای حضور در ورزشگاه بیان کردند. این روایت را طیفی از رسانههای اصلاح طلب - چون خبرآنلاین - و نمایندگان اصلاح طلب مجلس - مانند پروانه سلحشوری و علی مطهری - و البته فعالین شبکههای اجتماعی و سلبریتیهای همیشه در صحنه به مخاطبان خود ارائه کردند. در حالیکه قوه قضائیه رسما اعلام کرد هیچ دادگاهی در این خصوص برگزار نشده و آن مرحومه نیز در لحظه انتحار هیچ محکومیتی نداشته است.
اتهام در دست بررسی خدایاری، درگیری با مأموران انتظامی در مقابل ورزشگاه و هنگامی بوده که خدایاری قصد حضور غیر قانونی در استادیوم را داشته است.
نکته قابل تأمل در این ماجرا برخی نمایندگان مجلس بودند که بدون کوچکترین تحقیق و بررسی، همانند یک سلبریتی با شایعه سازان همصدا شده و به این دروغ دامن زدهاند.
در همین رابطه، «علی مطهری» نماینده عضو لیست امید در توئیتی نوشت:«مرگ سحر، دختری که به خاطر ورود پسرانه به استادیوم آزادی بازداشت و در اثر شنیدن محکومیت اش به ۶ ماه زندان خودسوزی کرد، حاکی از بی تدبیری مسئول مربوطه است. فرضا کار او غیرقانونی بوده، کافی بود چند کلمه نصیحت شود نه محکوم به زندان. حفظ نظام به این کارها نیست».
«پروانه سلحشوری» عضو فراکسیون امید مجلس نیز در توئیتی نوشت: «او تنها دختر آبی نبود. سحر دختر ایران بود. در جایی که مردانش برای زنان تکلیف تعیین میکنند و ابتداییترین حقوق انسانی را از آنها سلب میکنند، و زنانی که علیه زنان در این ظلم آشکار مردان را همراهی میکنند، همه ما در حبس و سوختن سحرهای این سرزمین مسئولیم».
همزمان با فضاسازی رسانه های ضدانقلاب با داستان دروغ «دختر آبی» و سیاه نمایی وضعیت کشور و ارسال پالس برای تحریم مردم ایران، رسانه های اصلاح طلب نیز وارد میدان شده و با این دروغ پردازی همصدا شدند.
روزنامه های اصلاح طلب با تیترهایی همچون «فوتبال ایران در بهت غروب سحر»(روزنامه آرمان)، «پایان سحر» (روزنامه همشهری)، «طرح مسئله خودسوزی سحر در هیات دولت»(روزنامه شرق)، «پایان غم انگیز دختری که خودسوزی کرد»(روزنامه ایران) و...با فضاسازی رسانه های معاند همراه شدند.
موج سواری سلبریتی ها
«مهناز افشار»، «بهنوش بختیاری»، «مهتاب کرامتی»، «پرویز پرستویی»، «سوسن پرور»، «امیر جعفری»، «احسان کرمی»، «امیر ناظمی»، «علی فتح الله زاده»، «فرهاد مجیدی»، «علی کریمی»، «آندرانیک تیموریان» و...در اقدامی مسبوق به سابقه با موج سواری روی احساسات مردم، به یک داستان دروغ دامن زدند.
اصل ماجرا چیست؟
اما آیا داستان «دختر آبی» همانی است که اصلاح طلبان و سلبریتی ها می گویند؟! پاسخ منفی است.
«حیدر علی خدایاری» پدر «سحر خدایاری» در واکنش به دروغ پردازی سلبریتی ها و اصلاح طلبان درباره دخترش گفت: «هیچ حکمی مبنی بر زندانی شدن سحر صادر نشده و ما به عنوان خانواده سحر اعلام می کنیم که اصلا قرار نبوده وی زندانی شود».
وی در ادامه گفت: «سحر، مشکل عصبی داشت و تحت تاثیر برخی دوستانش اقدام به خودکشی کرد».
پدر سحر خدایاری تاکید کرد: «از افرادی که از خون دختر من سواستفاده میکنند راضی نیستم و حلالشان نمی کنم».
وی تاکید کرد: «در این چند روزی که سحر در بیمارستان بستری بود هیچ سلبریتی یا فوتبالیست یا مسئولی به ملاقات سحر نیامدند و من کسی را ندیدم».
پدر سحر خدایاری تصریح کرد: «هرکسی که میگوید سحر قربانی شده بیدلیل این حرف را میزند، سحر قربانی چه شده؟ یک مشکل عصبی داشته که در روزی که به دادگاه میرود باز هم اعصابش به هم میریزد و بعد اقدام به خودکشی میکند».
همچنین در روزهای گذشته یک مقام آگاه در دادگستری تهران با اشاره به این موضوع گفت: «این فرد در اسفندماه سال ۹۷ و در حالیکه پوشش نامناسب داشته است، با مامورین نیروی انتظامی درگیر میشود و به آنها توهین میکند که مستندات لازم در همین رابطه از ناحیه مامورین تهیه و به دادسرای تهران تحویل میشود. بر همین اساس برای متهم مورد اشاره با عنوان جریحه دار کردن عفت عمومی و توهین به مامورین پرونده قضائی تشکیل شده است که نامبرده از همان زمان تاکنون با صدور قرار تامین آزاد بوده و به دادگاه مراجعه مینماید».
این مقام آگاه افزود: «در هنگام مراجعه فرد مورد اشاره، رئیس دادگاه به واسطه فوت یکی از بستگانش در مرخصی به سر میبرده و برای این فرد هیچ اقدام قضائی به عمل نیامده است و مقرر میشود در وقت دیگری به مرجع قضائی مراجعه نماید که نامبرده پس از خروج از واحد قضائی با بنزینی که از قبل تهیه نموده است، مبادرت به خودسوزی مینماید. وی بلافاصله به بیمارستان منتقل شده است و تحت مراقبت پزشکی قرار میگیرد».
گفتنی است برای فرد مورد اشاره دادگاهی برگزار نشد و وی حکم محکومیت نداشت.
بی اخلاقی با تصویر تقلبی
کاسبی سلبریتی ها و اصلاح طلبان با خون یک انسان، تنها بخشی از داستان دروغ «دختر آبی» است.
این طیف در نهایت بی اخلاقی، برای موج سواری روی احساسات مردم، از تصویر تقلبی نیز استفاده کرده و با آبروی یک انسان دیگر نیز بازی کرده اند.
تصاویری که در روزهای اخیر در قالب طرح های گرافیکی در فضای مجازی با عنوان «دختر آبی» توسط سلبریتی ها در حال دست به دست شدن است، تصویر سحر خدایاری نبوده و مربوط به یک فرد دیگر است.
وی با واکنش نسبت به این بی اخلاقی در حساب کاربری خود نوشت: «من آیسان احتشامی، نه خودسوزی کردم، نه هیچی. همه خبرهایی که با عکسام به نام سحر داره پخش میشه رو تکذیب می کنم».
نکته قابل توجه اینجاست که آیسان احتشامی که پیش از این با چهره مبدل به استادیوم رفته بود، اکنون آزاد است و هیچ حکمی نیز برای وی صادر نشده است. این تنها یکی از مصادیق بی صداقتی و بی اخلاقی سلبریتی ها و اصلاح طلبان است.
چرا پروژه «دختر آبی» توانست حاشیهساز باشد
طی ۱۰ سال گذشته جملات مهمی در راستای تخریب ذهن مردم، ایجاد زمینه نارضایتی از سوی اصلاحطلبان در میان افکار عمومی پمپاژ شده است. رفتاری که توانسته به زعم خود یک انبار باروت در لایههایی از جامعه بسازد که برای انفجار فقط به یک جرقه نیاز دارد...
جملاتی مثل «چرا مردم در مقابل حاکمیت کرخت شدهاند، دلیلی برای صبر مردم وجود ندارد، ایران مثل کشتی تایتانیک است و هر لحظه ممکن است غرق شود، این جامعه لجن است، مردم باید برای مطالبات خود به خیابانها بیایند، ایران دچار فساد سیستماتیک شده است، مردم حق دارند از حکومت ایران سرپیچی کنند، ایران در شرایطه ته درّه قرار دارد، نظام جمهوری اسلامی ایران آفت زده است، شرایط کشور درستبشو نیست و به ته خط رسیدهایم، باید به خیابان بیاییم و نقاط حساس نظام را اشغال کنیم» و غیره...
جملاتی که متأسفانه باید گفت توسط اعاظم ستاد جریان چپ، یعنی چهرههایی مثل سعید حجاریان، محمدرضا تاجیک، مصطفی تاجزاده، حسین مرعشی، اسحاق جهانگیری، علیرضا علویتبار و عباس عبدی و... اظهار شدهاند. و تأسف بیشتر هم اینکه همین جملات با انگیزه دلسوزی برای مردم توسط کسانی از خواص دلسوز کشور هم تکرار شدهاند.
وصف ذکر شده به وضوح نشان میدهد مادام که زمینه فتنه اقتصادی در کشور برچیده نشود و عوامل آن مورد مواجهه فکری و در برخی جهات، برخورد امنیتی قرار نگیرند؛ اوضاع به همین منوال و بصورت آونگی ادامه مییابد و امثال رخدادهایی مثل پرونده دختر آبی، آخرین پرونده نخواهد بود.
بهره سخن
به نظر می رسد که ماجراهایی از سنخ «دختر آبی» و ملتهب کردن فضای روانی جامعه، صرفا یک نوع سوءاستفاده ساده از یک رویداد اجتماعی نیست. میزان هماهنگی جریان ضدانقلاب خارج از کشور با جریانات داخلی، در پررنگ کردن اصل ماجرا و اولویتسازی از آن و بعد افزودن شاخ و برگهای متعدد، نشان از یک هماهنگی خطرناک دارد که باید ریشهیابی شود. با این اوصاف هر چه به انتخابات مجلس در اسفندماه امسال نزدیکتر می شویم، باید منتظر موجسازیهای بیشتری از قبیل «دختر آبی» و «دختر قرمز» و «دختر سبز» باشیم، چرا که نان برخی جریانهای سیاسی در همین موجسازیها و التهابات اجتماعی است و متاسفانه نشان دادهاند که علیرغم همه شعارهای تنزّه طلبانهای که سر می دهند، برای بقای در قدرت از هیچ اقدامی رویگردان نخواهند بود.