به گزارش راهبرد معاصر؛ تشکیل رژیم صهیونیستی در قلب سرزمین فلسطین در سال 1947 سرآغاز روند تجاوزات ارضی این رژیم در خاک کشورهای عربی منطقه بود. اگرچه یکسال بعد از تاسیس اسرائیل هفت کشور عربی (عراق، سوریه، مصر، عربستان، یمن، لبنان و اردن) در اقدامی نظامی تلاش کردند مانع پیادهسازی نقشه صهیونیستها در جهان اسلام شوند، اما نبود اتحاد سیاسی و ایستادگی لازم موجب توسعه ارضی این رژیم شد. در این میان بلندیهای جولان یکی از مهمترین مناطقی بود که اسرائیل موفق شد در پایان جنگ شش روزه از سوریه بگیرد و بر ان تسلط یابد.
جغرافیای بلندی های جولان
از منظر جغرافیایی مساحت بلندیهای جولان بالغ بر یک درصد از مساحت سوریه بود و شامل 1860 کیلومتر مربع از خاک این کشور میشد. اما اسرائیل در ژوئن سال 1967 حدود 67.2 درصد از مساحت بلندیهای جولان سوریه و به عبارتی 1250 کیلومتر از این منطقه را تصرف کرد. طول شمال به جنوب این فلات تقریبا 65 کیلومتر و عرض شرقی-غربی آن بین 12 تا 25 کیلومتر متغیر است.
بلندیهای جولان جزئی از استان قنیطره بوده که در جنوب سوریه و میان لبنان و اردن واقع شده است. این بلندیها از دو رشته کوه تشکیل میشوند. رشته کوه اول از شمال غربی شهر قنیطره شروع و به طرف جنوب شرقی امتداد دارد و رشته کوه دوم از جنوب قنیطره تا روستای الرفید و در جهت شمال غربی به جنوب کشیده شده است. به طور کلی ناهمواریهای جولان به سه بخش تقسیم میشود: بخش شمالی: از تل العزیزیات شروع و به پل دختران یعقوب منتهی میگردد. بخش میانی: از پل دختران یعقوب شروع و به جنوب دریاچه طبریه و در امتداد ساحل شرقی این دریاپچه تا دره سمخ کشیده می شود. بخش جنوبی: از دره سمخ در جنوب دریاچه طبریه شروع و تا رودخانه یرموک ادامه مییابد که این بخش کوچکترین و ناهموارترین بخش جولان است.
ساکنین بلندیهای جولان
قبل از اشغال، جولان بیش از 140،000 سوری را در 139 روستا و دو شهرخود جای داده بود که امروز اکثر آنها از سرزمین خود رانده شدهاند. ارتش اسرائیل در سال 1967 بالغ بر 90 هزار نفر را از بلندی های جولان بیرون رانده که از این تعداد 9 هزار نفرشان فلسطینی بودند.
در جریان جنگ اکتبر 1973 سوریه تلاش کرد جولان را از اشغال اسرائیل آزاد کند. در نتیجه این اقدام و پس از توافقهای رفع اختلاف، سوریه موفق به بازیابی نوار قلمرویی شد که شامل شهر و پایتخت اصلی جولان، قنیطره بود. اما هنگامی که شهروندان قنیطره به خانههای آزاد شده خود بازگشتند با تخریب گسترده خانهها مساجد و حتی کلیسای این شهر روبرو شدند. چند روز قبل از عقب نشینی بولدوزرهای اسرائیلی حتی قبرهای این شهر از بین برده بودند.
دست آخر در 14 دسامبر 1981 رژیم صهیونیستی جولان اشغالی را ضمیمه خود کرد. شورای امنیت با اتفاق آرا در قطعنامه 498، این اقدام را باطل دانستند. ولی علیرغم تصویب قطعنامههای هر ساله مجمع عمومی در خصوص غیرقانونی بودن الحاق جولان به خاک سرزمینهای اشغالی، مقامات تلآویو همچنان در حال تغییر ترکیب جمعیتی آن هستند. در سال 1988 روزنامه هاآراتص از سیاست رسمی تلآویو برای اسکان 44 هزار یهودی در جولان خبر داد که بدون شک بخشی از آن به ساخت شهرک و بخشی هم به اخراج عربهای سوری مرتبط میشد.
در نتیجه این روند، اکنون طبق آمار رسمی اسرائیل بیش از 30 منطقه صهیونیستنشین در بلندیهای جولات احداث و 18 هزار نفر در آن ساکن شدهاند. براین اساس از 139 روستا اولیه، فقط 5 روستا (مسعده، بقعاتا، عین قنیه، مجدل شمس و غجر) با جمعیتی در حدود 20 هزار عرب سوری باقی ماندهاند که با وجود فشارهای مختلف آنها تاکنون در مقابل دریافت تابعیت رژیم صهیونیستی مقاومت و پیوندهای خود را با حکومت سوریه حفظ کردهاند.
چرا بلندیهای جولان اهمیت دارد؟
جولان به سه دلیل عمده برای رژیم صهیونیستی اهمیت استراتژیک دارد: نظامی، منابع آبی و رویای شکل دهی به اسرائیل بزرگ.
اهداف نظامی: منطقه کوهستانی جولان، بر مناطق اطراف خود در فلسطین، سوریه، لبنان و اردن اشراف دارد و از این رو یک موضع مهم نظامی و راهبردی به شمار میرود. این مساله پس از بروز بحران در سوریه از سال 2011 برجستهتر شده است. در صورت عقبنشینی رژیم صهیونیستی از این منطقه، سوریه بر بخش زیادی از خاک سرزمین اشغالی مسلط میشود. لذا این نکته در کنار ادعای رهبران تلآویو مبنی بر حضور نظامیان ایرانی و حزب الله در سوریه، اهمیت جولان را برای صهیونیستها صد چندان کرده است.
در واقع اگرچه رهبران رژیم صهیونیستی تا پیش از نتانیاهو به طور اصولی با ایده معاوضه این منطقه در برابر صلح مشکلی نداشتند و حتی یکبار ایهود باراک در جریان مذاکرات 1999-2000 آن را به صورت رسمی طرح کرد، اما امروز نه تنها افکار عمومی صهیونیستها بلکه تمامی احزاب (از راست افراطی تا چپ افراطی) با آن مخالف هستند. زیرا از نگاهشان تسلط بر جولان تضمین کننده بقا و امنیت آنها است.
منابع آبی: همچنین این منطقه بر بخش بزرگی از منابع آب در فلسطین، سوریه، لبنان و اردن سیطره دارد. یکی از مهمترین دلایل صهیونیستها برای اشغال و حفظ این منطقه، امکان کنترل کامل بر دریاچه استراتژیک طبریه است. اگر اسرائیل به پشت مرزهای سال 1967 بازگردد، علاوه بر از دست دادن تمام بلندیهای سوق الجیشی جولان، کنترل سواحل شرقی این دریاچه را نیز از دست خواهد داد. دریاچه طبریه 30 درصد از 2 هزار میلیون مترمکعب آب مورد نیاز سالانه این رژیم را تشکیل میدهد. از این رو منبع اصلی آب شرب آنها به شمار میرود. مساله مهم دیگر آنکه یک چهارم آب طبریه از آبهای سطحی جولات تغذیه میشود. از این رو از دید صهیونیستها جبل الشیخ و ابومیاه به معنای پدر آب در اسرائیل است.
تحقق رویای اسرائیل بزرگ: سومین دلیل اهمیت جولان این است که سیطره بر آن جزئی از نقشه صهیونیستی اسرائیل محسوب میشود. طمع صهیونیستها برای دستیابی به بلندیهای جولان به اواخر قرن 19 و تشکیل کنگره جهانی صهیونیسم برمیگردد. با اینها تلاشها برای اخذ موافقت حاکمان عثمانی برای ایجاد شهرکهای یهودینشین در این منطقه و سپس جلب نظر فرانسه و انگلیس برای ضمیمه کردن جولان به سرزمینهای وعده شده در اعلامیه بالفور به شکست انجامید. هدف افرادی مانند دیوید بن گوریون در اختیار گرفتن آب رودخانههای یرموک و اردن بود. آنها در کنفرانس صلح ورسای در سال 1919 نیز خواستار انضمام جولان و جبل شیخ شدند. اما تحقق این رویا تا جنگ شش روزه 1967 به تعویق افتاد.
با اشغال جولان، نگرانی صهیونیستها از گلولهباران نیروهای سوری شد و آنها را یک گام به عملیاتی شدن پروژه "اسرائیل بزرگ" پیش برد.
شایان ذکر است که پس از تسلط اسرائیل بر بلندیهای جولان کار مسطح کردن زمینها و آغاز کشاورزی در دستور کار قرار گرفت؛ تا جایی که امروز این منطقه از بعد کشاوری، صنعتی و توریسم برای صهیونیستها بسیار اهمیت دارد.
سیاست رژیم صهیونیستی در قبال جولان
به دنبال پیروزی دونالد ترامپ در انتخابات ریاست جمهوری آمریکا، در اقدامی غیرمنتظره و به شیوه خاص خود یعنی از توئیتر مسئله مهم بینالمللی را اعلام کرد: «زمان آن رسیده تا سیاست ایالات متحده در قبال جولان تغییر کند و حق حاکمیت اسرائیل را بر این بخش به رسمیت بشناسد».
این اظهارات مجادله 52 ساله بر سر بخشی از خاک سوریه را وارد مرحله تازهای کرد. در واکنش به این جهتگیری، نتانیاهو نام یک منطقه از جولان را ترامپ نامید تا به نوعی از رئیس جمهوری آمریکا سپاسگذاری کرده باشد.
در همین راستا اسرائیل کاتس، وزیر اطلاعات و ارتباطات رژیم صهیونیستی نیز از برنامه این رژیم برای افزایش ساکنان یهودی جولان به یکصدهزار نفر خبر داد. در واقع توئیت ترامپ نقش آمریکا را در حمایت از اشغالگری رژیم صهیونیستی و به ویژه رویکرد احزاب راستگرای اسرائیلی رسانهای و آشکار کرد.
براین اساس به دو علت تحولات سیاسی و نظامی سالهای اخیر در سوریه و همچنین پیشرفت راهبرد عادیسازی مناسبات رژیم صهیونیستی با برخی کشورهای عرب، مردم و احزاب اسرائیلی به اتفاق نظری در این خصوص رسیدهاند که استیلا بر جولان تحت هیچ نوع مذاکره و ایده صلحی قرار نگیرد. برای تداوم این سیاست، بزرگنمایی حضور نظامی ایران در سوریه دستاویز تلآویو شده است چنانکه نتانیاهو در سخنانی خطاب به ساکنین سرزمینهای اشغالی گفت: «تصور کنید اسرائیل در جولان نبود، چه اتفاقی میافتاد؟ در این صورت ما ایران را در سواحل دریاچه طبریه میدیدیم».
بررسی عملکرد رژیم صهیونیستی در چند سال گذشته و به ویژه پس از موضعگیری ترامپ نشان میدهد سیاست یهودیسازی بلندیهای اشغالی جولان شدت یافته است. در این رابطه این رژیم با تغییر بافت عمرانی جولان، مجوز ساخت به ساکنان سوریالاصل منطقه نمیدهد و تلاش دارد آنها را از جولان خارج سازد؛ اقدامی که با قطعنامههای متعدد سازمان ملل (شورای امنیت و مجمع عمومی) مغایرت دارد. طبق مفاد قطعنامه 242 شورای امنیت در سال 1967 و قطعنامه 338 در سال 1973، اسرائیل باید از تمام مناطق عربی اشغال شده در جنگ شش روزه عقبنشینی کند. همچنین قطعنامه 479 شورای امنیت بر غیرقانونی بودن الحاق جولان به رژیم صهیونیستی تاکید دارد.
اما بیتوجهی به مصوبات سازمان ملل و ادامه ساخت شهرکهای یهودینشین پایان کار نخواهد بود. بلکه افزایش ساخت استحکامات نظامی، پیگیری سیاست توسعه ارضی با استدلال لزوم ایجاد منطقه امن، بزرگ نمایی تهدید حزب الله و ایران و تشدید فشارهای اجتماعی و معیشتی بر سوریهای باقی مانده در جولان از اهداف سالهای نچندان دور رژیم صهیونیستی خواهد بود. در این میان بده بستانهای سیاسی و اقتصادی رهبران برخی کشورهای عربی مانند عربستان و امارات متحده عربی با تلآویو به کمک پیشبرد این راهبرد میآید. لذا هوشیاری مردم سوریه و محور مقاومت و روشن کردن افکار عمومی جهان عرب میتواند مانع بزرگی برای صهیونیستها باشد.