به گزارش «راهبرد معاصر»؛ اعتماد آمریکایی ها به ساختار حکومتی شان به پایین ترین حد ممکن در دهههای اخیر رسیده است. درواقع زمانی که کشوری دموکراتیک ارزش های داخلی خود را تضعیف می کند، گستراندن ارزش هایش در خارج از کشور دشوار و جو بایدن، رئیس جمهور ایالات متحده کاملاً از این موضوع آگاه است.
وی در رقابتهای انتخاباتی ریاست جمهوری 2020 قول داد، دموکراسی آمریکایی را در سراسر جهان احیا کند. ولی اکنون نزدیک به چهار سال از مقام ریاست جمهوری خود را صرف رد ادعاهای دروغین دونالد ترامپ، رقیبش در آن انتخابات مبنی بر دزدیدن آرای انتخاباتی کرده است. (بیش از نیمی از جمهوری خواهان همچنان معتقدند بایدن در سال 2020 پیروز انتخابات نشد.)
در مقوله فرهنگ، آمریکا امتیاز ضعیفی در قطب بندی سیاسی و حمایت عمومی از دموکراسی دارد
نظرسنجی ها نشان می دهند، اعتماد آمریکایی ها به ساختار حکومتی شان به پایین ترین حد ممکن رسیده است. در سال 2016 شاخص دموکراسی که بهوسیله «مؤسسه دانشگاهی اروپا» (Eui) ایجاد شد، معیار آمریکا را از «دموکراسی کامل» به «دموکراسی ناقص» کاهش داد.
ایالات متحده از آن زمان تاکنون این وضعیت را حفظ کرده است، درحالیکه زمانی آمریکا در سراسر جهان به عنوان پرچمدار دموکراسی شناخته می شد.
دادههای مؤسسه دانشگاهی اروپا به جنبههای ضعیفتر دموکراسی میپردازد. مجموع نمرات بر مبنای پنج دسته است که هر کدام در مقیاسی از یک تا 10 نمره دهی می شوند. در زمینه مشارکت سیاسی (یعنی مشارکت رأی دهندگان) و روند انتخابات و کثرت گرایی (یعنی انتخابات آزاد)، آمریکا حدود 9 امتیاز از 10 کسب کرد.
در عوض، فرهنگ سیاسی آمریکا و عملکرد دولت آن است که بزرگترین مشکلات را ایجاد می کند. در مقوله فرهنگ، آمریکا امتیاز ضعیفی در قطب بندی سیاسی و حمایت عمومی از دموکراسی دارد. نظرسنجی اخیر نشان داد بیش از یکچهارم آمریکاییها معتقدند استبداد (که در آن رئیسجمهوری میتواند کنگره و دادگاهها را دور بزند) شکل نسبتاً زیادی از شاکله حکومت را تشکیل خواهد داد.
وقتی صحبت از وظایف دولت به میان می آید، نتیجه آمریکا متأثر از اعتماد نداشتن به مقامهای دولت و برداشت مردم از گسترش فساد است. همان نظرسنجی نشان داد بیش از 80 درصد پاسخ دهندگان معتقدند بیشتر شخصیتهای سیاسی برای مردم اهمیتی قائل نیستند. در سوئد که کاملاً دموکراتیک است، تنها 43 درصد مردم چنین فکر می کنند. بن بست کنگره درباره موضوعات عمدهای مانند کنترل مرزها و کمک به اوکراین ممکن است حس اعتماد آمریکایی ها را تضعیف کرده باشد.
میان چندقطبی شدن سیاسی و بی اعتمادی مردم ارتباطی مستقیم وجود دارد؛ رأی دهندگان آمریکایی که به طور فزاینده دچار اختلاف شده اند به نامزدهای افراطی رأی می دهند. به همین دلیل این تصور میان اکثریت رأی دهندگان بهوجود آمده است که دولت بهوسیله افرادی هدایت می شود که به نفعشان عمل نمی کنند. تنها 40 درصد میانه روها می گویند حزبی در آمریکا وجود دارد که نماینده دیدگاه های آنهاست.
سقوط آمریکا به جایگاه «دموکراسی معیوب» با انتخاب ترامپ همزمان شد، اما این روند سال ها قبل از روی کار آمدن وی جریان داشت. نظرسنجی ای در سال 2012 نشان داد 80 درصد دموکراتها با باراک اوباما موافق هستند، در حالی که تنها 12 درصد جمهوریخواهان چنین نظری داشتند. این بزرگترین شکاف حزبی در آن زمان در طول سومین سال ریاست جمهوری هر رئیسجمهوری بود.
بعید است در صورت پیروزی ترامپ در انتخابات ریاست جمهوری ایرادات کنونی در حوزه دموکراسی برطرف شود، اما همانگونه که شاخص نشان می دهد، دموکراسی آمریکایی بدون توجه به اینکه چه کسی در ماه نوامبر برنده انتخابات می شود، همچنان مشکل خواهد داشت.