به گزارش «راهبرد معاصر»؛ با وجود تصویب قطعنامه جدید شورای امنیت سازمان ملل متحد که خواستار آتشبس فوری در نوار غزه شده بود، جنایت های رژیم اشغالگر قدس در نوار غزه ادامه دارد و هیچ نشانهای از توقف جنگ و پیروی از قطعنامه صادر شده از سوی صهیونیست ها مشاهده نمی شود. فراتر از آن، مقام های آمریکایی با غیرالزام آور خواندن قطعنامه تصویب شده، زمینه استمرار و ارتکاب جنایت های بیشتر تل آویو را در نوار غزه فراهم کرده اند.
شواهد و مستندات موجود تأیید می کنند واشنگتن نه تنها در عمل مانعی برای جنایت های صهیونیست ها در رفح، غزه و خان یونس به وجود نیاورده است، بلکه هدایت لجستیک و نظامی عملیات را در پشت پرده برعهده دارد.
سه کشور غربی عضو دائم شورای امنیت سازمان ملل متحد برای فرونشاندن خشم افکار عمومی به ظاهرسازی هایی نیاز دارند که تصویب قطعنامه اخیر شورای امنیت از آن جنس است
آنچه باید به آن توجه کرد، موضوع «اطلاق» و «نسبیت» در قطعنامه ها و بیانیه های صادر شده از سوی مجامع بین المللی است. زمانی که آمریکا، انگلیس و فرانسه در صحنه مواجهه واقعی با بازیگر یا کشوری قرار می گیرند، صدور قطعنامه ها و بیانیه های محکم، الزام آور و تفسیر ناپذیر را در دستور کار قرار می دهند و اعضای غیر دائمی شورای امنیت سازمان ملل متحد را نیز در پذیرش آن ها زیر فشار قرار می دهند.
با وجود این، زمانی که آمریکا و متحدانش صرفاً قصد ظاهرسازی و انتقال پیام های انحرافی در قبال بحران (مانند جنگ غزه) دارند، ماجرا به صورت ماهوی و حقوقی متقاوت خواهد شد. استفاده از متون، عبارت ها، کلمات و حتی توصیفات کلی، تفسیر پذیر و غیر الزام آور حقوقی به تاکتیکی برای تنفس مصنوعی بازیگران غربی به رژیم اشغالگر قدس در محاقل ظاهراً بین المللی مانند شورای امنیت سازمان ملل متحد تبدیل شده است.
بدیهی است واشنگتن، پاریس و لندن نه تنها عزمی برای توقف نسل کشی غزه ندارند، بلکه شراکت پنهان و آشکار با صهیونیست ها در این صحنه خونین را در دستور کار قرار داده اند. کاخ سفید، لندن و کاخ الیزه نسبت به محقق نشدن وعده های بنیامین نتانیاهو، نخست وزیر رژیم صهیونیستی در جنگ غزه نگران هستند. اگر جنگ در همین نقطه پایان یابد، تل آویو و حامیان غربی اش چاره ای جز اعتراف به شکست سنگین تاریخی نخواهند داشت.
در عین حال، سه کشور غربی عضو دائم شورای امنیت سازمان ملل متحد برای فرونشاندن خشم افکار عمومی به ظاهرسازی هایی نیاز دارند که تصویب قطعنامه اخیر شورای امنیت از آن جنس است؛ قطعنامه ای که به لحاظ رسانه ای، سیاستمداران غربی از آن به عنوان سندی در حمایت از توقف جنگ نام می برند، اما هم زمان بر غیرالزام آور و صوری بودنش تأکید می کنند.
بازیگران غربی پس از پایان جنگ جهانی دوم در قرن گذشته بارها از علم حقوق به مثابه مجرای اعمال سلطه در نظام بین الملل استفاده کرده اند. سازمان ها و ساختارهای بین المللی نیز به گونه ای ترسیم و طراحی شده اند که هضم کننده رویکرد ابزاری آمریکا و متحدانش در قبال بارزترین مفاهیم، معانی و مصادیق حقوقی باشند. قطعاً تا زمانی که این ساختار و قواعد مترتب بر آن تغییر اساسی نیابد، نمی توان از استیفای واقعی حقوق انسان ها در جهان امروز سخنی به میان آورد.