گروسی: ایران پیش از حملات، آژانس را از تدابیر حفاظتی نسبت به ذخایر اورانیوم آگاه کرده بود ترامپ: آتش‌بس خیلی خوب پیش می‌رود؛ اسرائیل خسارت‌های زیادی دید سخنگوی وزارت خارجه: حمله به پایگاه العدید دفاع مشروع بود و نباید اقدام علیه قطر محسوب شود انفجار‌های شدید در پایگاه‌های گروه‌های وابسته به دولت الجولانی در لاذقیه واکنش ایران به بیانیه شورای همکاری خلیج فارس بن گویر: اکنون زمان گشودن دروازه‌های جهنم به روی غزه است بیانیه بریکس در محکومیت تجاوز اسرائیل و آمریکا به ایران ارزیابی اطلاعاتی آمریکا: برنامه هسته‌ای ایران آسیب ندیده است ویتکاف: در حال مذاکره با ایران هستیم ایروانی در شورای امنیت: جنگ تمام‌عیار علیه ایران شکست خورد نشست شورای امنیت سازمان ملل متحد درباره آتش بس ایران و اسرائیل کرملین: قصد داریم روابط خود با تهران را بیش از پیش توسعه دهیم پزشکیان: حمله دیروز صرفاً واکنش به تجاوز آمریکا بود/ امیر قطر: اجازه اقدام از العدید علیه ایران را نمی‌دهیم درخواست فرانسه برای ورود ایران به مذاکرات سناتور آمریکایی: ضربه مرگباری به برنامه هسته‌ای ایران وارد نکرده‌ایم
یادداشت اختصاصی حنیف غفاری، کارشناس مسائل بین‌الملل؛

رمزگشایی از اصلی‌ترین بحران تل‌آویو

زمانی که تابوها و ثوابت مناسبات زیربنایی قدرت در ساختاری شکسته شود، دیگر نمی‌توان سخن از مدیریت بحران به میان آورد، بلکه باید در انتظار افزایش بحران و درنهایت انهدام آن ساختار بود. این قاعده به‌صورت خاص درباره رژیم اشغالگر قدس و شرایط کنونی آن صدق می‌کند.
حنیف غفاری؛ کارشناس مسائل بین‌الملل
تاریخ انتشار: ۱۲:۰۳ - ۱۸ شهريور ۱۴۰۳ - 2024 September 08
کد خبر: ۲۵۶۴۱۱

رمزگشایی از اصلی‌ترین بحران تل‌آویو

 

به گزارش «راهبرد معاصر»؛ رژیم صهیونیستی آشفتگی و تلاطم را در عمیق ترین مناسبات زیربنایی و راهبردی خود حس می کند. ماجرای کشته شدن 6 اسیر صهیونیست در نوار غزه و تبعات آن سبب شده است بنیامین نتانیاهو، نخست‌وزیر رژیم صهیونیستی بیش از هر زمان دیگری بابت پایان دادن به جنگ غزه و پذیرش خروج از محورهای فیلادلفیا و نتساریم زیر فشار قرار گیرد. 

یئیر لاپید و بنی گانتز تلاش می کنند از آشفتگی ایجاد شده در اراضی اشغالی نهایت استفاده ممکن را ببرند و زمینه را برای تسخیر کنست (مجلس رژیم صهیونیستی) و تشکیل کابینه ائتلافی جدید پس از برکناری اجباری نتانیاهو از قدرت مهیا کنند. اختلاف میان نتانیاهو و گالانت، وزیر جنگ رژیم اشغالگر قدس بر سر خروج از محورهای مناقشه برانگیز نیز به موضوع مهمی در روند بررسی و تحلیل مناقشات اخیر در اراضی اشغالی تبدیل شده است. 

افزایش بحران‌های زیربنایی در اراضی اشغالی و تسری آن به لایه های اصلی قدرت، موضوعی نیست که بتوان آن را برای طولانی مدت از دید افکار عمومی دنیا پنهان نگاه داشت


رسانه های غربی و صهیونیستی صورت‌بندی تحولات اخیر در اراضی اشغالی را در قالب همین دوگانه (نتانیاهو و مخالفان) شکل داده‌اند و هرگز از ابعاد فرامتنی و زیربنایی بحران در تل آویو سخن به میان نمی آورند؛ گویا واکاوی عمق بحران‌های ایجاد شده در اراضی اشغالی خط قرمزی است که جریان‌های پنهان و آشکار قدرت در غرب بیش از پیش نگران ورود به آن هستند.  

با وجود این، افزایش بحران‌های زیربنایی در اراضی اشغالی و تسری آن به لایه های اصلی قدرت، موضوعی نیست که بتوان آن را برای طولانی مدت از دید افکار عمومی دنیا پنهان نگاه داشت. به‌تازگی یسرائیل زیو، ژنرال ارتش صهیونیستی در گفت‌وگو با شبکه 12 این رژیم به نکته کلیدی و مهمی پرداخت و گفت: در اینجا (اراضی اشغالی) همه تابوها شکسته شده و اعتماد میان صهیونیست ها، ارتش و کابینه از بین رفته است. اعتمادی که صهیونیست‌ها به کابینه داشتند کجا رفته است؛ کابینه‌ای که با تصمیمات غیر اخلاقی و غیرمسئولانه اعتماد را نابود کرد و این بسیار وحشتناک است.

این ژنرال صهیونیست همانند بسیاری از راهبردنویسان این رژیم به واقعیتی با عنوان انهدام مثلث قدرت در اراضی اشغالی پرداخت که اضلاع این مثلث را دستگاه اطلاعاتی، ارتش و کابینه جنگ تشکیل می دهند. از سال 1948 میلادی تاکنون مناسبات این سه ضلع قدرت از قواعد و حدود و ثغور مشخص و محکمی تبعیت می کرد، اما اکنون محو یا بسیار کمرنگ شده است. شکسته شدن تابوها به معنای درهم شکستن مناسبات کلان قدرت در اراضی اشغالی و تسری آن به لایه های بالاتر است.

صورت مسئله گویاست، آنچه امروز با عنوان اعتراضات خیابانی، کشمکش های سیاسی -امنیتی، اختلاف میان ژنرال‌های ارتش صهیونیستی بر سر ادامه جنگ غزه و … مشاهده می کنیم، انعکاسی از وقوع بحران‌هایی عمیق و راهبردی در ساختار اصلی قدرت در اراضی اشغالی است و قطعاً در هفته ها و ماه‌های آتی شاهد گسترش دامنه و عمق آن خواهیم بود. 

زمانی که تابوها و ثوابت مناسبات زیربنایی قدرت در ساختاری شکسته شود، دیگر نمی توان سخن از مدیریت بحران به میان آورد، بلکه باید در انتظار افزایش بحران و درنهایت انهدام آن ساختار بود. این قاعده به صورت خاص درباره رژیم اشغالگر قدس و شرایط کنونی آن صدق می کند.
 

ارسال نظر