به گزارش راهبرد معاصر؛ در چهار سال گذشته رژیم صهیونیستی با چهار انتخابات زودهنگام پارلمانی مواجه بوده است که آخرین آن 23 مارس 2021 برگزار شد. برای فهم بهتر علت بن بست سیاسی تل آویو باید به نقش بنیامین نتانیاهو، نخست وزیر سابق این رژیم در تحولات سیاسی رژیم صهیونیستی پرداخت.
نتانیاهو نخستین بار در سال 1999 توانست در مقام تشکیل دهنده کابینه قرار بگیرد؛ اما کابینه اش در اندک زمانی به دلیل اختلاف احزاب بر سر نتیجه توافق «وای ریور» که میان یاسر عرفات و نتانیاهو منعقد شده بود، فروپاشید. دومین بار که نتانیاهو در کسوت رئیس حزب مسئول تشکیل کابینه شد، سال 2009 بود. این تاریخ را باید سرآغاز ورود رژیم صهیونیستی به دوران بن بست های سیاسی دانست، زیرا از آن زمان تا امروز هیچ کابینه ای موفق به سپری کردن دوران چهار ساله خود نشده است.
بررسی برگزاری انتخابات زودهنگام نشان می دهد، اگر در ابتدا موضوعات داخلی موجب تصمیم نتانیاهو برای خاتمه دادن کابینه می شد، از سال 2019 به بعد تلاش برای به تعویق انداختن برگزاری جلسات دادگاهش این نقش را ایفا کرد
در یک دهه اخیر درگیری بر سر تصویب بودجه اصلی ترین بهانه نتانیاهو برای برگزاری انتخابات زودهنگام (در سال های 2013، 2015، آوریل 2019، سپتامبر 2019، مارس 2020 و مارس 2021) بوده است؛ لذا بی دلیل نیست که در چهار سال گذشته احزاب جناح چپ و حتی برخی احزاب جناح راست، هدف خود را حذف نتانیاهو از عرصه سیاسی عنوان کرده اند. احزاب مخالف وی همواره تأکید می کنند دلیل بن بست سیاسی فقط شخص نتانیاهوست.
در این میان بررسی برگزاری انتخابات زودهنگام نشان میدهد، اگر در ابتدا موضوعات داخلی موجب تصمیم نتانیاهو برای خاتمه دادن کابینه می شد، از سال 2019 به بعد تلاش برای به تعویق انداختن برگزاری جلسات دادگاهش این نقش را ایفا کرد. در حال حاضر نتانیاهو با سه پرونده قضائی مواجه است. در این راستا مخالفانش تلاش کردند طرحی را در کنست (مجلس رژیم صهیونیستی) تصویب کنند که طبق آن هر نمایندهای که درگیر پرونده قضائی باشد، نتواند برای پست نخستوزیری نامزد شود، لذا نتانیاهو در چهار سال گذشته هر بار امیدوار بود بتواند با کسب اکثریت پارلمان مانع تصویب این طرح شود.
از منظر مخالفان نتانیاهو، وی میان منافع داخلی و مشکلات حقوقی شخصی تفاوتی قائل نیست؛ بر همین اساس پیش از برگزاری انتخابات مارس 2021، احزاب یش عتید، یمینا، امید جدید، کارگر، مرتز، «اسرائیل بیتنا» و آبی-سفید ائتلافی با عنوان «بلوک تغییر» تشکیل دادند تا بتوانند به طور منسجمتری علیه نتانیاهو فعالیت کنند. نتیجه این اقدام مشترک حذف وی از مسند نخستوزیری بود؛ اما کابینه تشکیل شده به رهبری نفتالی بنت نیز چندان استوار نبود و در مدت یک سال فروپاشید.
1. کنار هم قرار گرفتن احزاب با سیاستهای متضاد: از همان ابتدا مشخص بود تأسیس «بلوک تغییر» به معنای در پیش گرفتن سیاست از روی ناچاری مخالفان نتانیاهوست، زیرا این بلوک متشکل از احزابی با گرایشات بعضاً متضاد بود چنانکه حزب امید جدید از جناح راست با دو حزب کارگر و مرتز از جناح چپ اختلافات اساسی داشت و حتی پیش از تشکیل دولت بنت، گیدئون سعر رئیس حزب امید جدید بارها گفته بود تمایلی ندارد با حزب کارگر و مرتز در یک کابینه قرار بگیرد.
مهمترین اختلاف آنها بر سر گسترش شهرکهای یهودینشین کرانه باختری بود. حزب امید جدید حامی ارزشهای رژیم صهیونیستی به عنوان «کشور مردم یهود» و خواهان تداوم ساخت شهرک در کرانه باختری است. همچنین این حزب با راه حل دو دولتی موافق نیست، در حالی که احزاب کارگر و مرتز همواره از این راهکار دفاع میکنند. از این رو قرار گرفتن این احزاب در قالب یک کابینه بیش از آنکه نشان دهنده اتحاد احزاب باشد، نمایش دهنده کابینه ای چهل تکه بود که البته دوره آن به سرعت پایان یافت.
2. ناتوانی در تصویب لوایح: نفتالی بنت گرچه در طیف راست قرار میگیرد، اما در زمان رایزنیها برای تشکیل کابینه تلاش کرد نشان دهد شخصیت منعطفی دارد و در راستای تحقق هدف «حذف نتانیاهو از قدرت» حاضر شد با تمامی احزاب حاضر در کنست از راست میانه تا چپ افراطی و حتی اعراب گفت و گو کند. این در حالی است که اختلافات ماهوی قابل توجهی میان این احزاب وجود دارد و تلاش برای کنار هم قرار دادن آنها با وعده و گفت و گو نتیجهای ندارد که فروپاشی کابینه در مدت یک سال این گزاره را تأیید می کند.
دولت بنت در تصویب مصوبات با مشکلات زیادی مواجه بود؛ به عنوان نمونه در جریان تمدید قانون «شرایط اضطراری برای یهودیه و سامره» اختلافات جدی میان حزب چپ رعم با سایر گروههای تشکیل دهنده کابینه به وجود آمد. در این زمینه رأی منفی بلوک راست به تمدید این قانون که در راستای مخالفت با کابینه انجام شد، ضربه نهایی را به کابینه لرزان و ناپایدار بنت وارد کرد. در واقع میتوان گفت، آنچه موجب سقوط کابینه بنت شد، جدل بر سر سیاستهای رژیم صهیونیستی در کرانه باختری بود که احزاب «بلوک تغییر» را در مقابل هم قرار داد.
تجربه مذکور نشان داد تشکیل کابینه به وسیله کنار هم قرار دادن احزاب با گرایشات متضاد شدنی نیست و لذا پیشبینی میشود در انتخابات بعدی فقط شاهد حضور احزاب یک جناح در کابینه باشیم که در این میان بعید است دیگر حزب رعم بتواند وارد کابینه شود.
3. حضور یک حزب عربی در ائتلاف دولتی: برای نخستین بار در تاریخ رژیم صهیونیستی یک حزب عربی موفق شد وارد ائتلاف دولتی شود. گرچه حزب رعم به رهبری منصور عباس وزیری در کابینه نداشت، اما حضور چهار نماینده آن زمینهساز تشکیل دولت شد. با وجود این، پاشنه آشیل کابینه بنت همین حزب بود.
حزب رعم در جریان اتفاقات ماه رمضان در مسجدالاقصی موضعی خلاف رویکرد کلی رژیم صهیونیستی و نیروهای امنیتی آن گرفت. نمایندگان این حزب سیاستهای رژیم صهیونیستی در مواجه با فلسطینیها را به شدت محکوم کردند و حضورشان را در ائتلاف نیز به حالت تعلیق درآوردند. این موضعگیری از داخل دولت نشان میداد شرایط سیاسی در رژیم صهیونیستی ناپایدار است. بنت برای حفظ دولتش میبایست نظر رعم را جلب میکرد که این امر میتوانست در تضاد با سیاستهای رژیم صهیونیستی در مسئله بیتالمقدس باشد.
همچنین در جریان تمدید قانون «شرایط اضطراری برای یهودیه و سامره» که به معنای حقانیت بخشی به شهرکنشینان کرانه باختری طبق قوانین رژیم صهیونیستی است، حزب رعم مخالفت کرد؛ لذا یکی دیگر از دلایل بیسرانجام ماندن دولت بنت، حضور حزب عربی رعم بود که اصطکاکهای زیادی را در داخل کابینه به وجود آورد.
نفتالی بنت گرچه در طیف راست قرار میگیرد، اما در زمان رایزنیها برای تشکیل کابینه تلاش کرد نشان دهد شخصیت منعطفی دارد و در راستای تحقق هدف «حذف نتانیاهو از قدرت» حاضر شد با تمامی احزاب حاضر در کنست گفت و گو کند
4. بیهدفی: واقعیت این است تمام احزاب مخالف نتانیاهو از راست میانه تا چپ رادیکال و احزاب عربی، هدف خود را صرفاً حذف وی از قدرت اعلام کرده بودند؛ به عنوان نمونه شعار حزب امید جدید (راست میانه و منشعب از لیکود) کنار زدن نتانیاهو از سیاست بود. در همین رابطه گیدئون سعر پس از انتخابات مارس 2021 در حساب کاربری خود در توئیتر خطاب به نتانیاهو نوشت: «اگر رژیم صهیونیستی برای نتانیاهو مهمتر از کنترل مداوم وی باشد، باید کنار برود. من از نتانیاهو می خواهم: کنار برو، رژیم صهیونیستی را آزاد کن و اجازه بده کشور رو به جلو حرکت کند.»
یئیر لاپید، رئیس حزب یش عتید نیز این پیام را بازتوئیت کرد و خطاب به نتانیاهو افزود: «به (حرف) گیدئون گوش کن.» این گزاره نشان میدهد این حزب هم فقط میخواست نتانیاهو نباشد!
شعارهای بنیگانتز نیز در همین راستا بود؛ تا جایی که رئیس حزب آبی-سفید در انتخابات مارس 2020 توانست با شعار «حذف نتانیاهو از قدرت» 33 کرسی به دست آورد. بررسی سخنرانیهای نفتالی بنت در دوران انتخابات سال گذشته نیز گزارههای مذکور را اثبات میکند که حزب وی با انتقاد شدید از عملکرد نتانیاهو در جریان شیوع کرونا، تمرکزش را فقط بر کنار زدن نتانیاهو گذاشته بود.
همچنین آویگدور لیبرمن، رئیس حزب «اسرائیل بیتنا» که در اواخر سال 2018 با خروج از کابینه نتانیاهو زمینهساز دومینوی انتخابات زودهنگام شد، بر حذف نتانیاهو از عرصه سیاست تأکید کرد. گرچه «اسرائیل بیتنا» به عنوان حزب راست میانه طبقهبندی میشود، اما رهبر این حزب اختلافات جدی با لیکود دارد.
لیبرمن خود را نماینده جامعه سکولار میداند و لذا خواهان آن است نتانیاهو با برداشته شدن معافیت یهودیان حریدی در زمینه سربازی، اعمال برخی گشایشها در روزهای شنبه و عرفی شدن دادگاهها موافقت کند. ولی با توجه نقشی که احزاب راست افراطی در قدرتگیری نتانیاهو دارند، وی هرگز این پیشنهادها را نپذیرفت. از این رو لیبرمن در چهار سال گذشته با پافشاری بر تحقق خواستههای یهودیان سکولار و از بین رفتن تبعیضها، تأکید کرد نتانیاهو باید از عرصه سیاست حذف شود.
علاوه بر این موارد، کنار گذاشتن نتانیاهو گزینه مطلوب احزاب چپ و عربی نیز بود. براین اساس آنچه موجب شکلدهی به «بلوک تغییر» و سپس کابینه بنت شد، فقط گزینه «حذف نتانیاهو از قدرت» بود؛ اما زمانی که این امر محقق و قرار شد امور رژیم صهیونیستی مدیریت شود، مؤتلفین متوجه شدند این ترکیب به حدی نامتجانس است که پیشبرد کارها در عمل مقدور نیست. در این میان نبود یک هدف غایی و مشترک وضعیت را بغرنجتر میکرد که در نهایت به فروپاشی کابینه منتهی شد.