به گزارش «راهبرد معاصر»؛ ساختار پیچیده بینالمللی امروز نیازمند حضور بازیگران و سازمانهای جدیدی است که بتوانند توسعه جهانی را پیش ببرند، در نظام جهانی نقشآفرینی و با ساختارهای سیاسی و نظامی غربمحور مانند اتحادیه اروپا و ناتو رقابت کنند. از این منظر، بریکس فرصتی مناسب برای کشورها فراهم میکند تا در ساختارهای بینالمللی جدید و غیرغربی بهطور فعال مشارکت کنند.
برای ترکیه، تحولات متغیر روابط بینالملل در سالهای اخیر، چه از نظر عضویت در ناتو یا مشکلاتی که ناتو و کشورهای عضو آن در عرصه بینالمللی با آن مواجهاند، قابل تأمل است. تلاش ترکیه برای عضویت در اتحادیه اروپا به نظر میآید انتظاری منسوخ از نظم جهانی هژمونیک آمریکا را منعکس میکند؛ نظمی که از دهه ۱۹۹۰ میلادی بهشدت تغییر کرده و اکنون امکان عضویت ترکیه در بریکس بیش از هر زمان دیگری اهمیت یافته است.
هرچند بریکس در زمان تأسیس اولیه تأثیرات فوری بر نظام بینالمللی نداشت، اما با گذشت زمان ظرفیت قدرت آینده آن برجسته شد
در حالی که تلاشهای ترکیه برای پیوستن به بریکس در دستور کار بینالمللی قرار گرفته است، باید توجه کرد، این فرآیند مداوم و زمانبر است. در صورت تحقق این موضوع، ترکیه نهتنها نظم جهانی به سرکردگی آمریکا را به چالش خواهد کشید، بلکه فرصتی برای این کشور فراهم میشود تا سیاست خارجی خود را با در نظر گرفتن گزینههای جدید، متنوع و گسترده کند. پیامدهای بالقوه پیوستن ترکیه به بریکس میتواند قابلتوجه باشد، زیرا این اقدام میتواند توازن قدرت در نظام جهانی را تغییر دهد و بر اتحادها و ساختارهای اقتصادی موجود تأثیر بگذارد.
هرچند بریکس در زمان تأسیس اولیه تأثیرات فوری بر نظام بینالمللی نداشت، اما با گذشت زمان ظرفیت قدرت آینده آن برجسته شد. بریکس با در اختیار داشتن ۴۱.۳ درصد جمعیت جهان و ۳۷.۳ درصد تولید ناخالص داخلی جهانی، بستری برای کشورهای اقتصادی و سیاسی ضعیفتر فراهم میکند تا رشد و امیدی برای ایجاد نظام جهانی متعادلتر و عادلانهتر ارائه کنند. بریکس صدای کشورهای غیرغربی را تقویت میکند و به منافع مشترک و حاکمیت فردی اعضای خود احترام متقابل میگذارد.
با پذیرش اعضای جدید، قدرت اقتصادی بریکس به کشورهایی با منابع انرژی گسترده اجازه داد در بستری متحد گردهم آیند و ظرفیت بریکس برای ایفای نقشی تعیینکنندهتر در اقتصاد جهانی را افزایش دهند. اعضای بریکس حدود ۴۴ درصد تولید نفت خام جهانی را تولید میکنند و بهویژه نفوذ خود را در بخش انرژی گسترش دادهاند. عواملی که نفوذ بریکس را تقویت میکنند شامل توانایی این سازمان برای موضعگیری در برابر «گروه هفت» و ایالات متحده است که گفتمان جامعه بینالمللی علیه ساختار قدرت جهانی تکقطبی را تقویت میکند. به عنوان مدرک، اتحاد بریکس در قدرت خرید از «گروه هفت» پیشی گرفته است و ۳۵.۶ درصد تولید ناخالص داخلی جهانی را در اختیار دارد، در حالی که «گروه هفت» تنها ۳۰.۳ درصد را شامل میشود.
از زمان پایان جنگ سرد، ترکیه بهطور فعال نقش رهبری در حمایت از سازمانهای نظامی و سیاسی-اقتصادی با محوریت غرب، به ویژه ناتو ایفا کرده است. با وجود این، رویکرد یادشده اکنون در چارچوب نظم جهانی در حال تحول بهطور فزایندهای بازنگری می شود. با توجه به موقعیتهای ژئوپلیتیکی ترکیه و جمعیت مسلمان آن، این کشور به دنبال رویکردی بینالمللی مبتنی بر عملیگرایی و انعطافپذیری است که نسبت به اتحادیه اروپا به قدرتهای بزرگ دیگر همچون روسیه و چین شباهت بیشتری دارد. به همین دلیل، جهتگیری در حال تحول سیاست خارجی ترکیه در سالهای اخیر اهمیت بیشتری یافته است.
ترکیه پس از فوریه ۲۰۲۲ میلادی برخلاف همتایان غربی اش، روابط اقتصادی و سیاسی را با روسیه حفظ کرد. این موضوع به بروز اختلافات درون ناتو و درنهایت به تسریع تلاشهای ترکیه برای تنوعبخشی به سیاست خارجی خود انجامید. در این راستا پیوستن به بریکس گزینهای مناسب برای تحقق این هدف بهشمار میرود. علاقه ترکیه به بریکس موضوع جدیدی نیست؛ رجب طیب اردوغان رئیسجمهور ترکیه در دهمین اجلاس بریکس که سال ۲۰۱۸ میلادی برگزار شد، تمایلش را برای عضویت اعلام کرد. بهعنوان کشور عضو بریکس، ترکیه به دنبال افزایش همکاریهای اقتصادی با سایر کشورها، بهویژه روسیه و چین و ایفای نقش پل ارتباطی میان بازارهای اتحادیه اروپا و آسیا خواهد بود. با وجود این، با توجه به تنشهای تاریخی و همسویی قوی اتحادیه اروپا با ناتو، این اقدام میتواند روابط ترکیه با اتحادیه اروپا را زیر فشار قرار دهد.
روزی که ترکیه به عضویت بریکس درآید، این کشور از همراهی با سلطه بینالمللی غرب فاصله می گیرد
در چارچوب بریکس، رویکرد عملگرایانه ترکیه در تقویت همکاری با ذی نفعان بینالمللی در هر دو حوزه غربی و اوراسیایی، این کشور را بهعنوان بازیگر بینالمللی ارزشمند مطرح میکند. بهعنوان عضو بریکس، ترکیه میتواند فرصتهای اقتصادی و سیاسی را در چارچوب سیاست خارجی چندجانبه اش ایجاد کند. با وجود این، حرکت یادشده پیامدهای سیاسی احتمالی بهویژه در ارتباط با روند عضویت ترکیه در اتحادیه اروپا به همراه دارد. هرچند همکاری با بریکس میتواند نقش ترکیه را در صحنه بینالمللی تقویت کند، ممکن است اتحادیه اروپا را به بازنگری در موضع خود نسبت به ترکیه وادار کند؛ موضعی که عمدتاً تحت تأثیر ملاحظات فرهنگی و مذهبی و به طولانیشدن روند عضویت این کشور کمک کرده است.
در نهایت، روزی که ترکیه به عضویت بریکس درآید، این کشور از همراهی با سلطه بینالمللی غرب فاصله می گیرد و به سمت چندقطبیشدن و ایفای نقش جدید در نظم جهانی در حال تحول حرکت خواهد کرد.