به گزارش «راهبرد معاصر»؛ ولودیمیر زلنسکی، رئیس جمهور اوکراین نمی تواند نارضایتی مطلق خود را نسبت به اصرار دونالد ترامپ، رئیس جمهور منتخب آمریکا مبنی بر پایان دادن به جنگ اوکراین کتمان کند. افشای شروط اصلی پایان دادن به جنگ اوکراین (در طرح آماده شده توسط ترامپ) مصداق عینی شکست کی یف در این آوردگاه است؛ جایی که اوکراین حتی اگر بخواهد، حداقل تا دو دهه امکان پیوستن به پیمان آتلانتیک شمالی (ناتو) را نداشته و فراتر از آن، باید تن به الحاق برخی مناطق شرقی در منطقه دونباس به خاک روسیه دهد. به عبارت بهتر، خروجی نهایی جنگ اوکراین برای زلنسکی و همراهانش یک زمین سوخته خواهد بود و دیگر هیچ!
حدود یک ماه قبل، رئیس جمهور اوکراین تلاش کرد تا اوضاع را طبیعی و قابل کنترل جلوه دهد. او ابراز امیدواری کرد که جنگ اوکراین در سال ۲۰۲۵ میلادی با توسل به راهحلهای دیپلماتیک به پایان برسد. اما اکنون برای وی محرز شده که راهکارهای دیپلماتیک، صرفا برخی اهداف میدانی روسیه را در مواجهه با اوکراین و ناتو تثبیت نموده و به آن رسمیت خواهد بخشید.
رئیس جمهور اوکراین به عنوان متغیری وابسته به واشنگتن، قدرت تعریف روند آتش بس با روسیه و حتی تعیین پیش شرطها و ثوابت آن را ندارد
اخیرا زلنسکی صراحتاً (برای نخستین بار) از ترامپ بابت اصرار بر چینش هر چه سریع تر میز مذاکرات دیپلماتیک میان کی یف-مسکو انتقاد کرد. رئیس جمهور اوکراین می گویند نمی توان به جنگ سه ساله در عرض 24 ساعت و با (تحمیل) یک قطعنامه از پیش آماده شده پایان داد. اما بر همگان مسجل است که فرمول ، راهبرد ، شکل مذاکرات و حتی مختصات میز مذاکره را زلنسکی تعیین نخواهد کرد.
رئیس جمهور اوکراین به عنوان متغیری وابسته به واشنگتن، قدرت تعریف روند آتش بس با روسیه و حتی تعیین پیش شرطها و ثوابت آن را ندارد. قبل از پیروزی ترامپ در انتخابات ریاست جمهوری پنجم نوامبر، زلنسکی طرحی با عنوان «طرح پیروزی» را با هدف پایان دادن به جنگ به اعضای پیمان آتلانتیک شمالی (ناتو) ارائه کرد اما دولت جو بایدن، رئیس جمهور آمریکا در واشنگتن و دولت امانوئل مکرون، رئیس جمهور فرانسه در پاریس نیز از پذیرش آن امتناع کردند.
یکی از شروطی که زلنسکی بر اجرایی شدن آن (در طرح پیروزی) تاکید داشت، عضویت فوری در پیمان آتلانتیک شمالی بود. اکنون طرح ادعایی رئیس جمهور اوکراین رسما ابطال شده و او باید تابعی مطلق از طرح پشت پرده ای باید که محصول رایزنی های دوجانبه و دیپلماسی پنهان تیم سیاست خارجی ترامپ و پوتین است.
در این معادله، زلنسکی صرفا حکم ماشین امضایی را دارد که در دقیقه 90 مذاکرات باید وارد صحنه شود و سند آماده شده را بدون هیچ گونه پیش شرط و چون و چرایی بپذیرد. بر همین اساس، زلنسکی حتی قدرت انتخاب میان بد و بدتر را نداشته و صرفا باید بین دو بدتر دست به انتخاب بزند؛ پذیرش سند شکست در جنگ یا کناره گیری اجباری از قدرت و سپردن سرنوشت جنگ به سیاستمداری که جسارت امضای این سند را داشته باشد.
در هر دو صورت، اتهام و خطای اصلی و بزرگ زلنسکی که همان اعتماد مطلق به غرب می باشد، هیچ گاه از ذهن مخاطبان حوادث سه سال اخیر پاک نخواهد شد.