به گزارش راهبرد معاصر؛ ناصبی در اصطلاح به کسی میگویند که دشمنیِ آشکار با اهل بیت علیهمالسلام دارد تا حدی که آن انوار مقدس را مورد طعن و لعن قرار میدهد. این گروه شوم که از دل آنها گروههای تکفیری سر بر آوردند و منفورترین خلایق نزد خدا هستند، شیعیان را به دلیل حبی که به ائمه دارند، مورد آزار و اذیت قرار میدهند و حتی ریختن خون آنها را بر خود مباح میدانند. از آن سو، از نظر فقیهان شیعه نواصب، نجس و در حکم کفار هستند؛ از اینرو خوردن حیوانی که توسط آنان ذبح شده و پرداخت صدقه به آنها و ازدواج با آنان جایز نیست.
ناصبیگری حداقل از زمان دشمنیِ ابوسفیان با پیامبر اسلام صلی الله علیه و آله نهادینه شد، در سقیفه به اوج خود رسید و توسط فرزند شوم ابوسفیان یعنی معاویه به شکل گستردهتری تداوم یافت. یزید، فرزند شرابخوار معاویه این دشمنی را به اوجش رساند و مقدمات شهادت فرزند رسول خدا صلی الله علیه و آله یعنی امام حسین علیهالسلام را در روز عاشورا فراهم کرد.
خداوند در جای جای قرآن وقتی از نواصب یعنی دشمنان عترت یاد میکند، آنها را به بدترین شکل ممکن و با بدترین عذاب یاد میکند. در صورت کلی، طبق روایتی از امام محمد باقر علیهالسلام، «قرآن در چهار بخش نازل شده: یکچهارم درباره [فضایل و مناقب]ما، یکچهارم درباره دشمن ما، یکچهارم سنن و امثال و یکچهارم فرائض و احکام است». این حدیث نشاندهنده جایگاه ویژه اهلبیت علیهمالسلام در قرآن کریم و تأکید بر شناخت دوستان و دشمنان ایشان است.
به عنوان نمونه در سوره حج، آیه ۵۱ آمده است: «وَ الَّذِینَ سَعَوْا فِی آیَاتِنَا مُعَاجِزِینَ أُولَئِکَ أَصْحَابُ الْجَحِیمِ»؛ «و کسانی که در [ابطال]آیات ما کوشیدند تا [ما را]درمانده کنند، آنان اهل جهنماند». امام کاظم علیهالسلام در تفسیر کلمه «معاجزین» میفرمایند: «کسانی که تلاش کردند مودت آل محمد را از بین ببرند و قطع کنند». (تأویل الآیات الظاهرة فی فضائل العترة الطاهرة، ص ۳۴۱).
همچنین در سوره احزاب، آیه ۵۷ آمده است: «إِنَّ الَّذِینَ یُؤْذُونَ اللَّهَ وَرَسُولَهُ لَعَنَهُمُ اللَّهُ فِی الدُّنْیَا وَالْآخِرَةِ وَ أَعَدَّ لَهُمْ عَذَابًا مُّهِینًا»؛ «کسانی که خدا و پیامبرش را آزار میدهند، خداوند آنان را در دنیا و آخرت لعنت کرده و برایشان عذابی خوارکننده مهیا ساخته است». در تفسیر این آیه، اذیت و آزار پیامبر (صلیاللهعلیهوآله) شامل اذیت اهلبیت ایشان نیز میشود. (مناقب آل أبی طالب علیهم السلام (لابن شهرآشوب)، ج۳، ص ۲۱۱)
از دیگر آیاتی که درباره معرفی دشمنان عترت نازل شده، آیهی ۷۳ سوره مریم سلام الله علیها است. خداوند در این آیه میفرماید «وَ إِذا تُتْلى عَلَیْهِمْ آیاتُنا بَیِّناتٍ قالَ الَّذینَ کَفَرُوا لِلَّذینَ آمَنُوا أَیُّ الْفَریقَیْنِ خَیْرٌ مَقاماً وَ أَحْسَنُ نَدِیًّا؛ و هنگامىکه آیات روشنگر ما بر آنان خوانده مىشود، کافران به مؤمنان مىگویند: «کدام یک از [ما]دو گروه جایگاهش بهتر، و محفل انسش زیباتر است»؟!
تصویر ظالمان به اهل بیت (ع) در سوره مریم
امام صادق علیهالسلام ذیل این آیه فرمود رسول خدا، قریش را به ولایت ما دعوت کرد، امّا آنان شانه خالی و آن را انکار کردند؛ قالَ الَّذینَ کَفَرُوا؛ یعنی کسانی که از قریش کافر شدند. لِلَّذینَ آمَنُوا یعنی به کسانی که به ولایت امیرالمؤمنین و ما اهل بیت اعتراف کردند، گفتند: أَیُّ الْفَریقَیْنِ خَیْرٌ مَقاماً وَ أَحْسَنُ نَدِیًّا؛ و این بیان حال ایشان است؛ و خداوند هم در جواب ایشان فرمود: وَ کَمْ أَهْلَکْنَا قَبْلَهُم مِّن قَرْن؛ یعنی و چه بسیار اقوامی را پیش از آنان هلاک کردیم ...» در امتهای گذشته. (الکافی؛ ج ۱، ص ۴۳۱).
اما برای اینکه بدانیم خداوند چه عذابهایی را برای این گروه ناصبان فراهم آورده است، به آیات قبل رجوع میکنیم. خداوند بعد از آنی که میفرماید یک عده منکر قیامت و زنده شدن مردگانند، به آنها وعده میدهد که با شیاطین محشورشان میکنیم، سپس آنان را در حالی که به زانو درآمدهاند، گرداگرد دوزخ حاضر خواهیم کرد. سپس در آیات ۶۹ تا ۷۲ میفرماید «ثُمَّ لَنَنْزِعَنَّ مِنْ کُلِّ شِیعَةٍ أَیُّهُمْ أَشَدُّ عَلَى الرَّحْمَٰنِ عِتِیًّا؛ آن گاه از هر گروهی، آنان که بر خدای رحمان عاصی و سرکشتر بودهاند، بیرون میکشیم. (۶۹) ثُمَّ لَنَحْنُ أَعْلَمُ بِالَّذِینَ هُمْ أَوْلَىٰ بِهَا صِلِیًّا؛ سپس ما به کسانی که برای سوختن در دوزخ سزاوارترند، داناتریم. (۷۰) وَ إِنْ مِنْکُمْ إِلَّا وَارِدُهَا ۚ کَانَ عَلَىٰ رَبِّکَ حَتْمًا مَقْضِیًّا؛ و هیچ کس از شما نیست مگر آنکه وارد دوزخ میشود، [ورود همگان به دوزخ]بر پروردگارت مسلّم و حتمی است. (۷۱) ثُمَّ نُنَجِّی الَّذِینَ اتَّقَوْا وَ نَذَرُ الظَّالِمِینَ فِیهَا جِثِیًّا، سپس آنان را که [از کفر، شرک، فساد و گناه]پرهیز کردند، نجات میدهیم، و ظالمان را که به زانو درافتادهاند، در دوزخ رها میکنیم. (۷۲)
در این چند آیه، خداوند ناصبان را گرفتار چند دسته عذاب میکند:
اول اینکه میفرماید آنها گرفتار «صلیّ» میشوند. صِلِیًّا از ریشه «صَلْی» گرفته شده که در زبان عربی به معنای به آتش درافتادن، سوختن، و یا سوزاندن است. در واقع، این کلمه حالت و کیفیت ورود و سوختن در آتش را توصیف میکند. مفسران قرآن کریم «صِلِیًّا» را به معنای “ورود با ذلت و خواری به آتش” یا “کسی که به سختی و با بدبختی در آتش میسوزد” تفسیر کردهاند.
دوم اینکه همه انسانها وارد آتش میشوند و این امر نزد خداوند حتمی است؛ منتها خداوند اهل تقوا را از آن آتش میرهاند که طبق سایر روایات، متقین همان شیعیان عترتند و یا به تعبیر پیامبر اسلام صلی الله علیه و آله «امت من بر هفتاد و سه فرقه تقسیم میشود و تنها یکی از این فرقهها، فرقه ناجیه است»؛ فرقهی ناجیه یا نجاتیافته، شیعیان آن بزرگواران هستند.
سوم اینکه خداوند میفرماید ما این ظالمان را به زانو درافتاده در دوزخ رها میکنیم. جِثِیًّا از ریشه «جَثوَ» گرفته شده است که به معنای نشستن بر زانو و در معرض خضوع و ذلت قرار گرفتن است. نشستن در حالت «جثیًا» به معنای پذیرش شکست، ذلت و ناامیدی است. این وضعیت نشاندهنده ترس و وحشت آنها از عذاب الهی است. حال «جثیًا» به صورت خاص وضعیتی را نشان میدهد که افراد با نگرانی و ترس از عذاب الهی در محضر خداوند خواهند بود و به حالتی از ذلت و خفت در میآیند. /تسنیم