به گزارش «راهبرد معاصر»؛ مذاکرات ایران و آمریکا بهطور پیوسته در محیطی مینگذاری شده و نیز توأم با فرصتها پیش میرود، اما هم زمان رویدادهای بزرگی در حال وقوع است. ایستگاه دوم مذاکرات عمان در رم ایتالیا به نظر می آید جهشی رو به جلو در این مسیر باشد که با سیگنال های بیش از حد انتظار مثبت در هفته های اخیر همراه بوده است.
در عین حال فضای به شدت متشنجی در جهان وجود دارد و بحرانهای منطقهای، مذاکرات درباره موضوعات حساسی مانند پرونده هستهای ایران را در محیط جهانی تحت تأثیر قرار داده است. وال استریت ژورنال گزارش کرد، دونالد ترامپ رئیس جمهور آمریکا قصد دارد از بیش از 70 کشور بخواهد چین را از انتقال کالاهایش یا حضور در خاک خود منع کنند. این نشان دهنده مرحله بعدی تنش های جهانی است.
نیویورک تایمز در گزارشی ادعا کرد، واشنگتن دو بار از حمله رژیم صهیونیستی به تأسیسات هسته ای ایران، ابتدا در دوران ریاست جمهوری جو بایدن و سپس در زمان دونالد ترامپ جلوگیری کرده است
اکنون هر اقدامی که ترامپ انجام می دهد در راستای مبارزه با چین تلقی می شود. گام بعدی این است کشورها میان آمریکا و چین یکی را انتخاب کنند؛ حتی با وجود اینکه ترامپ اعلام کرد احتمالاً توافق تجاری بزرگی میان کشورش و چین حاصل خواهد شد.
گزینه ارائه شده به کشورها مهمترین تصمیمی است که باید دهها کشور اتخاذ کنند پیش از آنکه ترامپ به لحظه حساس پیش از انتخاب گزینه نهایی یعنی استفاده از توان نظامی و محاصره مستقیم برسد.
علاوه بر این، غرب آسیا ویژگی ها و مختصات خاص خود دارد که به صورت محلی و منطقه ای در چارچوب درگیری های جهانی تعریف می شود. آنچه در این زمینه جدید است آنکه نیویورک تایمز در گزارشی ادعا کرد، واشنگتن دو بار از حمله رژیم صهیونیستی به تأسیسات هسته ای ایران، ابتدا در دوران ریاست جمهوری جو بایدن و سپس در زمان دونالد ترامپ، جلوگیری کرده است.
این افشاگری قطعاً بخشی از فشار بر تهران در مذاکرات است که تنها چند روز پس از اعلام رئیس جمهور آمریکا مبنی بر اینکه احتمال حمله به ایران هست و امکان دارد شامل مشارکت رژیم صهیونیستی باشد، انجام می شود. هدف استفاده رژیم صهیونیستی از فشار آشکارا از سویی برای گرفتن امتیاز و تقویت نقش ترامپ و نیز تحقق نقشه های وی از سوی دیگر است که می خواهد به هر شکل ممکن به توافق دست یابد.
ایران بر نقش قابل اعتماد سلطان نشین عمان اصرار دارد. با وجود موافقت این کشور با انتقال مذاکرات به رم، بر نقش عمان به عنوان میانجی «مذاکرات دومین شنبه» تأکید شد. با توجه به اینکه اروپایی ها طرف برجام بودند و نسبتاً پس از خروج ترامپ از توافق هسته ای به اجرای آن با تهران ادامه دادند، ایران در پذیرش نقش اروپایی ها در راه حل پیش بینی شده برای مذاکره غیرمستقیم با آمریکا انعطاف نشان داد.
بی تردید نقش اروپا به ویژه در صورت دستیابی به توافق، از نظر لغو تحریمهایی که تهران به دنبال آنها و بازگرداندن روابط با غرب به حالت عادی است، سودمند خواهد بود. اما چرا پرونده هسته ای پیچیده و از نظر آمریکایی ها درهم تنیده با برنامه موشکی و نفوذ منطقه ای ایران است؟
راهکار جلوگیری از تولید سلاح اتمی همچنان موضوعی مبهم است. غنیسازی بالای 90 درصد تنها راه تولید بمب نیست، اما از نظر فنی امکان دستیابی به سلاح در سطوح پایینتر و در مقادیر بیشتر وجود دارد. بنابراین، تمرکز غرب بر روی کلاهک های با قابلیت حمل سلاح هستهای و جلوگیری از در اختیار داشتن موشکهایی است که میتوانند محمولههای ادعایی را به اهداف مورد نظرشان برسانند.
گرچه تهران اصرار دارد قصد تولید تسلیحات اتمی ندارد، اما غربیها بر برنامه موشکی تمرکز میکنند تا اطمینان حاصل کنند ایران نمیتواند به سلاح اتمی دست یابد یا از آنها استفاده کند. پس مشکل چیست؟
هنوز دو طرف هیچ اعتمادی به یکدیگر ندارد و این سخت ترین جنبه مذاکرات و دلیل ناپایداری توافق هسته ای قبلی است. علاوه بر جهت گیری غرب نسبت به رژیم صهیونیستی، توجه به امنیت آن به قیمت ناامن شدن تمام کشورهای منطقه تمام می شود. پیام هایی که ماه های گذشته رد و بدل شد، بسیار خطرناک بودند و امکان دارد دلیلی برای به تأخیر انداختن یا جلوگیری از جنگ بزرگ منطقه ای باشد.
رونمایی از موشکهای مافوق صوت در یمن و ایران پیامهای روشنی ارسال کرد مبنی بر اینکه برنامه موشکی محور مقاومت از مرحله بازدارندگی فراتر رفته است. این روند مذاکرات را دشوار میکند، زیرا طبق دیدگاه آمریکایی ها باید تکلیف موشکهایی که از قبل تولید شدند، مشخص شود و سپس راهکاری برای جلوگیری از موشکهایی یافت که هنوز تولید نشدهاند.
گرچه تهران اصرار دارد قصد تولید تسلیحات اتمی ندارد، اما غربیها بر برنامه موشکی تمرکز میکنند تا اطمینان حاصل کنند ایران نمیتواند به سلاح اتمی دست یابد
اصرار ایران بر گفت وگو درباره موضوع هستهای به شیوهای خاص از این واقعیت ناشی میشود که تهران امکان دارد به تواناییهای بازدارندگی راهبردی خود اطمینان داشته باشد. تهران به دلیل مهمی تمایلی به افشای تمام قابلیتهای هسته ای خود ندارد؛ اینکه افشای همه آنها احتمالاً باری بر دوش تهران و دلیلی بر لغو نشدن و حتی افزایش تحریمها خواهد بود. بنابراین، ایران به کمتر سخن گفت درباره تواناییهای اصلی اش علاقه دارد و در عین حال این ابهام سازنده را حفظ میکند.
خالد بن سلمان بن عبدالعزیز، وزیر دفاع عربستان در سفر به تهران با آیت الله خامنه ای (مد ظله العالی)، رهبر معظم انقلاب اسلامی دیدار کرد و رهبر انقلاب بر آمادگی ایران برای کمک به عربستان در زمینه هایی که به پیشرفت دست یافته است، تأکید کرد. مسئولان ارشد ایران نیز بر اهمیت روابط دو کشور در تضمین ثبات منطقه ای تأکید کردند.
دو کشور به دنبال تقویت همکاری ها هستند که با توجه به یادداشت تفاهم دو سال پیش پکن روابطشان ازسر گرفته شد و تلاش کردند روابط دوجانبه را از تنش ها و درگیری های جهانی دور نگاه دارند. علاوه بر این، روسیه پس از امضای توافقنامه مشارکت جامع راهبردی با ایران، نگران هر اتفاقی به ویژه درباره ایران است.
سیدعباس عراقچی، وزیر امور خارجه ایران پیام کتبی رهبر معظم انقلاب اسلامی را خطاب به ولادیمیر پوتین، رئیس جمهور روسیه ارسال کرد که در آن بر هماهنگی در موضوعات منطقهای و بینالمللی تأکید و عنوان شد، غنیسازی حق ایران و خط قرمز غیرقابل بازگشت است.
روسیه علاقه ندارد روابطش با ایران برهم بخورد و می خواهد میان شرکای مهم مسکو در منطقه باقی بماند. علاوه بر این، روسیه روابط بسیار خوبی با عربستان و قطر دارد و تلاش می کند دیپلماسی گرمی را با همه کشورهای حوزه خلیج فارس حفظ کند. پیام رهبر انقلاب اسلامی به پوتین باید خطوط کلی مرحله بعدی را قبل و بعد از توافق احتمالی با آمریکایی ها مشخص کند.
ارزیابی تهران توافق با آمریکاییهاست، اما در عین حال به توسعه روابط با مسکو تأکید میکند و میگوید توافق احتمالی با واشنگتن تأثیری بر روابط با مسکو، بهویژه در زمینه برنامه هستهای نخواهد داشت.
تمیم بن حمد آل ثانی، امیر قطر به تازگی وارد روسیه شد و با پوتین دیدار کرد. این نخستین سفر وی از سال 2018 میلادی و پس از نوسانات فراوان در بازار گاز، تحولات مهم مربوط به روسیه، غرب آسیا و روابط با غربی ها و تحریم های بی شمار، جنگ های نظامی، اقتصادی و اعمال تعرفه های گمرکی است.
همه تحولات یادشده در یک دسته قرار می گیرند. همه در جست وجوی جایگاه خود در دوران پسا ترامپ و منتظر توافقات بزرگی هستند که انتظار می رود نظم بین المللی را شکل دهند. همه آنها منتظرند ببینند در وهله نخست میان واشنگتن و پکن چه اتفاقی رخ خواهد داد.
رژیم صهیونیستی در لحظه ای حساس تلاش کرد بازی امنیتی بسیار خطرناکی در پاریس انجام دهد. زمانبندی خطرناک بود و عواقب آن میتواند دقیقاً برخلاف آن چیزی باشد که صهیونیستها از مذاکرات ایران و آمریکا و رابطه با ترامپ انتظار دارند.
همه در جست وجوی جایگاه خود در دوران پسا ترامپ و منتظر توافقات بزرگی هستند که انتظار می رود نظم بین المللی را شکل دهند
ران درمر، وزیر امور راهبردی رژیم صهیونیستی و دیوید بارنیا، رئیس موساد پیش از عزیمت استیو ویتکاف، فرستاده ترامپ به رم مخفیانه وارد پاریس شدند و با وی دیدار کردند. این در حالی بود که ویتکاف قرار بود دومین دیدار خود را با هیئت ایرانی در رم ایتالیا برگزار کند.
تا اینجا همه چیز طبق معمول و آنچه غیرعادی است، آنکه آکسیوس هدف این سفر را خرابکاری در روند مذاکرات عمان میان ایران و آمریکا گزارش داد. در این زمینه دو نکته وجود دارد:
نخست، اینکه تلاش صهیونیست ها 24 ساعت قبل از دومین جلسه مذاکره مهم میان مقام های ایرانی و آمریکایی در رم انجام شد. این یعنی تلاش صهیونیست ها امکان دارد برای ترامپ تحریکآمیز باشد، بهویژه اینکه هدفش تحت تأثیر قرار دادن ویتکاف بود که به عنوان حامی راهحل دیپلماتیک با ایران توصیف میشود. برخلاف ویتکاف، گزینه های دیگر همچون مارکو روبیو، وزیر امور خارجه و مایک والتز، مشاور امنیت ملی آمریکا از ادامه تحریمها و سیاست فشار حداکثری علیه ایران حمایت میکنند.
دوم، رئیس موساد و وزیر امور راهبردی رژیم صهیونیستی چه می توانند به ویتکاف بگویند تا بر وی تأثیر بگذارند؟ به احتمال زیاد، تکرار همان اطلاعات قبلی که امروز به طور گسترده منتشر شده است، یعنی وزیر امور خارجه آمریکا ادعا کرد، ایران به مرحله بسیار خطرناکی در برنامه هستهای خود رسیده است. به تازگی نیز رافائل گروسی، مدیرکل آژانس بین المللی انرژی اتمی مدعی شد ایران به تولید بمب اتمی بسیار نزدیک شده است.
موساد تلاش کرد ویتکاف را زیر فشار قرار دهد، شاید با اطلاعاتی فرضی، جهت گیری روانی منفی نسبت به هیئت ایرانی ایجاد کند. این جهت گیری روانی، حتی اگر اندک باشد، میتوانست فضا را ملتهب کند و به تخریب ابعاد بسیار مهم مذاکرات منجر شود. با توجه به حساسیت لحظه ای، این روند می توانست با توجه به نوسانات ترامپ در تصمیم گیری درست، تفاهمات را از مسیر خارج کند.
آیا رفتار صهیونیست ها بر رویکرد ویتکاف تأثیر می گذارد و دخالت آنها در نقطه ای حساس تلقی می شود؟ این دقیقاً همان جایی است که خطر تخریب تفاهمات وجود دارد. یکی از دو احتمال می توانست رخ دهد؛ یعنی بارنیا و درمر با اطلاعات غلط، فضاسازی روانی و فشارهای مصنوعی موفق شوند مذاکرات را به انحراف بکشانند.
این چیزی است که دست کم در نشست عمان در رم اتفاق نیفتاد. مداخله آنها میتوانست پوتین و ترامپ را تحریک و روند دستیابی به توافق را تسریع کند، بهویژه پس از اینکه ایران دو روز قبل از نشست عمان گامهای بسیار مهمی در قبال روسیه برداشت.
موساد تلاش کرد ویتکاف را زیر فشار قرار دهد، شاید با اطلاعاتی فرضی، جهت گیری روانی منفی نسبت به هیئت ایرانی ایجاد کند
عراقچی فاش کرد، نتیجه و فضای مذاکرات هسته ای را به مسکو منتقل کرده است. تهران این بار نیز مانند گذشته به دنبال حمایت مسکوست و حتی امکان دارد آن را درگیر جزئیات راه حل هسته ای کند، زیرا تهران از رابطه خوب پوتین با ترامپ اطلاع دارد (این درخواست از طرف پوتین بود، زیرا تنها کسی است که توانایی اثبات شده ای برای تأثیرگذاری بر ترامپ دارد).
مسکو علاقه مند به پیشبرد توافق است و این ظرفیت را دارد. وقتی تهران از مسکو درخواست همکاری میکند، یعنی میخواهد نقش طرف های غربی را متعادل کند، آن هم در شرایطی که فضای بینالمللی تغییر کرده است و جامعه بینالمللی دیگر شامل تنها کشورهای غربی نمیشود. چه کسی این تئوری را که «جامعه بین المللی فقط دنیای غرب است»، از بین برد؟ خود ترامپ.
اورسولا فون در لاین رئیس کمیسیون اروپا می گوید، «غربی که چند ماه پیش می شناختیم دیگر وجود ندارد. این دلیل عمده ای است که روسیه حامی و ضامن توافق با ایران باشد».