به گزارش «راهبرد معاصر»؛ در بحبوحه افزایش تلاشهای دیپلماتیک برای کاهش تنشها در خاورمیانه، توجهات به اظهارات دونالد ترامپ، رئیس جمهور آمریکا از دوحه، پایتخت قطر معطوف شده است که ظاهراً نشان میدهد توافق بالقوه با ایران نزدیک است.
این اظهارات در حالی است که در مذاکرات عمان نشانههایی از نزدیکی بالقوه وجود دارد و طرف آمریکایی تمایل خود را برای دستیابی به توافقی که قابلیتهای هستهای تهران را محدود کند، ابراز میکند. در این میان نقش عمان و قطر در سوق دادن دو طرف به سمت توافق احتمالی آشکار شده است.
طرف آمریکایی در بیانیهای از سوی ترامپ، در جریان حضورش در قطر ادعا کرد، تهران درباره مفاد توافق، انعطافپذیری نسبی نشان داده است
این تحول زمانی رخ میدهد که روابط واشنگتن و تهران پیچیده است، به ویژه اینکه اظهارات ترامپ با واکنش های انتقادی از سوی ایران مواجه شده، زیرا وی تمایل دارد موضوعات هستهای را با درگیریهای منطقهای و نفوذ نظامی ادغام کند و اختلافات عمیقی بر سر برنامه هستهای ایران و دامنه نفوذ منطقهای آن وجود دارد.
طرف آمریکایی در بیانیهای از سوی ترامپ، در جریان حضورش در قطر ادعا کرد، تهران درباره مفاد توافق، انعطافپذیری نسبی نشان داده است، در حالی که مذاکرات همچنان به دنبال جلوگیری از تقابل نظامی مستقیم در منطقه است. وی گفت: فکر میکنم شاید به انعقاد توافق (با ایران) نزدیکتر شدهایم.
وی در ادامه ادعاهایش افزود: ایران باید از شیخ تمیم بن حمد آل ثانی، امیر قطر که با هرگونه اقدام نظامی علیه همسایه اش مخالفت کرد، به شدت تشکر کند. ایران بسیار خوش شانس است که امیر قطر را دارد، زیرا وی نمیخواهد ما ضربه دردناکی به ایران وارد کنیم.
رئیس جمهور آمریکا ادعا کرد: واشنگتن به صلح به وسیله اعمال قدرت اعتقاد دارد. میخواهیم ایران کشوری بزرگ باشد، اما نمیتواند سلاح هستهای داشته باشد. آمریکا متعهد به حفاظت از خاورمیانه است.
سیدعباس عراقچی، وزیر امور خارجه ایران در واکنش به این اظهارات گفت: ما از حق غنیسازی اورانیوم مردم خود دست نخواهیم کشید. اگر ایالات متحده میتوانست تأسیسات هستهای ما را نابود کند، وارد مذاکره نمیشد. ایران با تکیه بر تواناییهای نظامی خود دشمن را مجبور به نشستن پای میز مذاکره کرد.
مذاکرات عمان میان ایران و آمریکا که بیشتر به میزبانی مسقط برگزار شد، شاهد تناقضاتی درباره موضوعات کلیدی، ازجمله میزان غنیسازی اورانیوم و قابلیتهای فنی مرتبط بوده است. آژانس بینالمللی انرژی اتمی به تازگی افزایش بیش از ۶۰ درصدی ذخایر اورانیوم غنیشده ایران را در کنار توسعه سانتریفیوژهای پیشرفته ثبت و نگرانیهایی را در جامعه بینالمللی ایجاد کرده است.
علاوه بر این، بحثها درباره سازوکارهای بازرسی از تأسیسات هستهای ادامه دارد و ایالات متحده و کشورهای غربی بر لزوم دسترسی بازرسان آژانس بینالمللی انرژی اتمی به همه تأسیسات تأکید می کنند، در حالی که ایران بر محدودیتهای بیشتر برای تضمین حاکمیت خود اصرار دارد.
در بُعد نظامی، اختلافات به دلیل حمایت تهران از شبه نظامیان چندین کشور ازجمله لبنان، یمن، سوریه و عراق که به وسیله گزارشهای آمریکایی و اروپایی تأیید شده، افزایش یافته است. ایران در پاسخ میگوید، برنامههای موشکی و دفاعیاش حق حاکمیتی است و اعتقاد دارد تحریمهای آمریکا با هدف فشار بر اقتصاد ملی وضع شدهاند.
مصطفی النعیمی، پژوهشگر مسائل ایران میگوید، توافق احتمالی از چارچوبهای راهبردی مربوط به دیدگاه ایالات متحده برای مدیریت بحران منحرف نخواهد شد که این رویکرد مبتنی بر سیاست روشن مبتنی بر عوامل زمان و فشار حداکثری است.
وی افزود: این راهبرد آمریکا واضح است، گرچه گاهی اوقات هویج نشان داده میشود، اما چماقش در حوزه خلیج فارس وجود دارد. نیروهای دریایی ایالات متحده همچنان در حالت آمادهباش هستند و گشتهای هوایی به وسیله بمبافکنهای راهبردی ایالات متحده با همکاری نیروهای هوایی کشورهای عربی انجام میشود که نشان میدهد سیاست فشار حداکثری هنوز کنترل شده اعمال می شود.
بحثها درباره سازوکارهای بازرسی از تأسیسات هستهای ادامه دارد و ایالات متحده و کشورهای غربی بر لزوم دسترسی بازرسان آژانس بینالمللی انرژی اتمی به همه تأسیسات تأکید می کنند، در حالی که ایران بر محدودیتهای بیشتر برای تضمین حاکمیت خود اصرار دارد
پژوهشگر مسائل ایران عنوان کرد: آمریکا به دنبال حملات سایبری مداوم علیه تأسیسات حیاتی ایران، از بنادر و سواحل گرفته تا تأسیسات حمل و نقل و ارتباطات، از جمله راکتورهای هستهای است. چشمانداز آمریکا هنوز در چارچوب مهار به عنوان مرحله نخست است، اما این به معنای تسلیم شدن نیست. دوران سیاست مماشات که به وسیله دولتهای باراک اوباما و جو بایدن دنبال میشد، پایان یافته و ایالات متحده اکنون با نوع جدیدی از چالش مواجه و نیازمند رویکردی قاطعانهتر است.
به گفته ناظران منطقه ای، این مسیر به نتیجه مثبتی برای ایالت متحده منجر نخواهد شد، به ویژه اینکه ایران آن را وسیلهای برای خرید زمان و تکمیل برنامه هستهای خود میکند. این کشور هنوز به استفاده از ابزارهای خود در یمن، عراق و لبنان برای منحرف کردن توجه واشنگتن و متحدانش، به عنوان بخشی از راهبرد کاملاً تعریف شده، اعتقاد دارد.
علاوه بر این، هر آنچه در حال حاضر در مذاکرات رخ می دهد، تلاشی برای کنترل هرچه بیشتر رشتههای بازی و تدوین راهبردهایی برای تقابل پیش روست که محدود به چارچوب سیاسی نخواهد بود، بلکه به سطح نظامی نیز گسترش خواهد یافت.
به نظر می آید جلسات اخیر شاهد تلاشهای قطر برای تقویت کانالهای گفت وگو میان تهران و واشنگتن بوده است و این کشور از روابط قوی خود با هر دو طرف بهره میبرد. دیپلماسی قطر بر اهمیت کاهش تنش و گفت وگو برای تضمین ثبات منطقهای تأکید می کند، تحولی که در ابتکارات شیخ تمیم، که با مقام های هر دو کشور دیدار کرد، تجسم یافت.
این تحولات در بحبوحه تحریمهای مداوم ایالات متحده رخ میدهد که به طور قابل توجهی بر اقتصاد ایران، به ویژه بخش نفت، تأثیر گذاشته است. طبق دادههای وزارت انرژی ایالات متحده، صادرات نفت ایران در مقایسه با سال ۲۰۱۷ بیش از ۸۰ درصد کاهش یافت.
در بُعد سیاسی، ایران تلاش میکند از گشایش نسبی مذاکرات برای کاهش فشارهای اقتصادی و در عین حال حفظ دستاوردهای منطقهای خود بهرهبرداری کند. قطر ماه اوت گذشته، زمانی که طرح کلی توافق آمریکا و ایران اعلام شد، از مذاکرات میان دو طرف حمایت کرده بود.
۱۹ فوریه ۲۰۲۵ امیر قطر به همراه شیخ محمد بن عبدالرحمان آل ثانی، نخست وزیر و وزیر امور خارجه کشورش سفری رسمی به ایران داشت. در بیانیههای رسمی آمده است، روابط دوجانبه مورد بررسی قرار گرفت، در حالی که رسانههای غربی گزارش کردند، این سفر شامل موضوعاتی مربوط به مذاکرات جاری میان تهران و واشنگتن بود.