به گزارش «راهبرد معاصر»؛ در جریان برگزاری پنجمین دور از مذاکرات غیرمستقیم ایران و آمریکا در رم شاهد انتشار خبری هدفمند از سوی رسانه ای اماراتی در خصوص درخواست واشنگتن مبنی بر بازرسی از اماکن نظامی ایران بودیم. این خبر در حالی منتشر شد که تمرکز افکار عمومی بر روی اصلی ترین مانع در مذاکرات هسته ای، یعنی «غنی سازی در خاک ایران» بود.
در این خصوص دو ملاحظه اساسی وجود دارد که لازم است مورد توجه قرار گیرد:
مخالفت منطقی جمهوری اسلامی ایران با میانجی گری ابوظبی در مذاکرات غیرمستقیم، مولد شیطنت هایی از سوی اماراتی هاست
نخست، اینکه قطعا کمترین شبهه ای در خصوص خبرسازی رسانه اماراتی و کذب بودنش وجود ندارد، اما هدف این رسانه و مهم تر از آن، منتشرکنندگان پشت پرده این خبر در بحبوحه مذاکرات عمان به میزبانی رم قابل تامل است. این موضوع زمانی جدی تر می شود که نسبت به نقش امارات متحده عربی و حکومت بن زاید به عنوان یکی از بازوان منطقه ای مشترک واشنگتن و تل آویو واقف باشیم.
فراتر از آن، مخالفت منطقی جمهوری اسلامی ایران با میانجی گری ابوظبی در مذاکرات غیرمستقیم، مولد شیطنت هایی از سوی اماراتی هاست که نمی توان به سادگی از کنار آنها عبور کرد. تغییر فرامتن مذاکرات، رویکردی است که دموکرات ها و جمهوری خواهان همواره به آن در جریان سلسله مذاکرات هسته ای سال های گذشته و اخیر استناد کرده اند. این تنظیم گری بیشتر از سوی رسانه هایی مانند رویترز و اکسیوس و بعضا از سوی رسانه های ظاهرا غیرغربی انجام، اما اصل بازی از یک مصدر هدایت می شود.
نکته دوم، معطوف به محتوای خبر و کارکرد آن است؛ جایی که تلاش شده به مخاطبان خاص و عام مذاکرات هسته ای اینگونه القا شود که وزن «ستانده های ایران» در مذاکرات به مراتب کمتر از «داده ها» بوده و انعقاد توافق به هر قیمت ممکن برای تهران اهمیت دارد.
این القاگری کاذب در حالی صورت می گیرد که خطوط قرمز هسته ای، نظامی، امنیتی و حقوقی ایران در مذاکرات پررنگ و غیرقابل مذاکره (چه رسد به معامله) است. این گزاره القایی کمترین تناسبی با ثوابت و قواعد تثبیت شده در حوزه کلان امنیتی و سیاست خارجی جمهوری اسلامی ندارد و تنها کارکردش درگیرسازی ذهن مخاطبان مذاکرات و خلق دغدغه ای موازی در کنار موضوع جنجالی «حق ذاتی غنی سازی ایران» است.
زمانی که فرامتن و کارکرد این گزاره را درک نموده و نسبت به ماهیت و اهداف بازیگرانی که در صدر تا ذیل در خلق آن دخیل هستند آگاه شویم؛ متوجه وجود منظومه ای از پیش طراحی شده می شویم. مواجهه با این گزاره های القایی در گرو افزایش تمرکز بر متن مذاکرات و متعاقبا، افشاگری رسمی از سوی دستگاه دیپلماسی و سیاست خارجی کشورمان در خصوص اهداف پشت پرده و آشکار این خبرسازی هاست.
این موارد در گذشته سابقه داشته است و در آینده نیز مجدد رخ خواهد داد؛ لذا خلق خط تحلیلی -شناختی در تحلیل چیستی و چرایی این موارد، تاثیر بسزایی در شکست دشمن در نیل به اهداف شوم خود خواهد شد.