به گزارش «راهبرد معاصر»؛ از مدتی پیش و در حالی که محمد جولانی، رئیس دولت موقت سوریه در حال مذاکره و رایزنی با طرف های مختلف خارجی است، اوضاع سوریه به هم ریخته و مشخص نیست چه طرح و نقشهای در میان است که همه طرف های داخلی با ماهیت فرقه ای به جان هم افتادند. از سویی قبایل عرب از منطقه دیرالزور به سمت استان دروزینشین سویدا یورش بردند و از طرف دیگر شبه نظامیان مسلح دروزی در محورها و مناطق مختلف به عناصر گروهک تروریستی جبهه النصره / القاعده به سرکردگی جولانی حمله کردند و عملاً همه با هم درگیر هستند.
نیروهای امنیتی جولانی از شهرها و محورهای مختلف در حال حرکت به سمت جنوب هستند و در این میان هواگردهای رژیم صهیونیستی دائم در آسمان جنوب سوریه پرواز و در برخی مناطق در محورهای مرزی یگانهایی از رژیم صهیونیستی نفوذ کردند. نیروهای وابسته به جولانی به لحاظ تعداد اندک هستند و نمیتوانند در همه سوریه اقدام به حفظ امنیت کنند. در حالی که آنها چند روز پیش از مناطق مرکزی سوریه به سمت شهر مرزی بوکمال حرکت کرده بودند، حالا خبر رسیده است دوباره ناچار شدند به سمت جنوب سوریه و استان السویدا حرکت کنند.
آشفتگی امنیتی - نظامی در جنوب و شرق سوریه و ناتوانی جولانی در کنترل همه این جبههها باعث شعلهور شدن جبهههای دیگر میشود
سه شنبه گذشته (15 جولای) جنگنده های رژیم صهیونیستی ستون کاملی از تروریستهای جبهة النصره/ القاعده را که به سمت استان جنوبی السویدا برای درگیری با دروزیها در حرکت بودند درهم کوبیدند و این ستون را به صورت کامل منهدم کردند. صهیونیستها میگویند برای این حملات با آمریکا هماهنگ کرده بودند.
لشکرکشی نیروهای جولانی به السویدا و کشتار ساکنان این شهر که با انتقال نیرو و تجهیزات از دیرالزور انجام شد، باعث ایجاد فرصتی برای عناصر قسد (نیروهای مورد حمایت مظلوم عبدی، فرمانده نیروهای سوریه دموکراتیک) شد تا وارد شهر مهم و راهبردی دیرالزور شوند. در این میان رژیم صهیونی برای ایجاد «کریدور داود» و ارتباط دادن جولان با شرق سوریه دست به کار شده است. وزیر امور خارجه رژیم صهیونیستی به دولت موقت دمشق هشدار داد، اگر بخواهند به عملیاتشان در جنوب سوریه ادامه دهند، ناچار آنها وارد این منطقه میشوند.
در حالی که صهیونیستها در چند نوبت ستونهای تروریستهای جبهه النصره/ القاعده را بمباران و تلفات قابل توجهی به آنها وارد کردهاند، آشفتگی امنیتی - نظامی در جنوب و شرق سوریه و ناتوانی جولانی در کنترل همه این جبههها باعث شعلهور شدن جبهههای دیگر میشود.
هرج و مرج، درگیریها، تسویه حسابهای نظامی، اختلافات فرقهای و مداخله های رژیم صهیونیستی در سوریه تجسم عینی سناریوی مخرب آمریکایی-صهیونیستی است که ناگزیر به بیشتر کشورهای عربی منطقه سرایت خواهد کرد. برجستهترین ویژگی این سناریوی مخرب هرج و مرج است که ناگزیر به جنگهای فرقهای و قومی، تجزیه و پیشبرد طرح شوم «خاورمیانه جدید» با حاکمیت مطلق رژیم صهیونیستی منجر خواهد شد.
وقتی جنگنده های ارتش صهیونیستی به بهانه واهی حفاظت از جامعه دروزی ها در السویدا، ستاد کل ارتش سوریه، وزارت دفاع و مجاورت کاخ ریاست جمهوری را بمباران کردند، یعنی هدف اصلی رژیم متجاوز و اشغالگر صهیونیستی به هر نحوی پایان دادن به موجودیت «دولت سوریه» است؛ دولتی که در دوران ریاست جمهوری بشار اسد چهار جنگ علیه این رژیم انجام داد و اکنون صهیونیست ها در پشت پرده نزاع قرار گرفته اند.
دولت جدید سوریه صرفاً مرحله انتقالی موقت برای انجام مأموریت اصلی سرنگونی حکومت بشار اسد است و باید پس از انجام مأموریت، مانند زنبور نری که ملکه را بارور میکند و بلافاصله میمیرد، ناپدید شود. محمد جولانی، رئیس دولت موقت هر آنچه صهیونیستها به دنبالش بودند، به آنها داد و باعث عادیسازی روابط، تعهد به حذف سوریه از محور مقاومت و حفظ امنیت و ثبات صهیونیسم شد. با وجود این، خوش خدمتی جولانی باعث بخشودگی وی و حفظ دولت و کشور سوریه از تجاوز، تحقیر و حملات رژیم صهیونیستی نشد، زیرا هدف راهبردی مورد توافق، تغییر ماهیت سوریه بود، نه فقط تغییر حکومت آن.
دولت جدید سوریه صرفاً مرحله انتقالی موقت برای انجام مأموریت اصلی سرنگونی حکومت بشار اسد است و باید پس از انجام مأموریت ناپدید شود
دروزی ها و مردم سوریه اگر نیات دروغین رژیم صهیونیستی برای حفاظت از خودشان را باور کنند، اشتباه بزرگی مرتکب شده اند، زیرا رژیم صهیونیستی به خوبی از ژن عربی و اسلامی آنها آگاه است که حس تعلق به ملتشان را تقویت میکند.
جنگنده های صهیونیستی کمتر از پنج ساعت پس از اعلام سقوط ارتش سوریه بیش از ۵۰۰ حمله هوایی برای نابودی پایگاههای نظامی، فرودگاهها، بنادر و انبارهای سلاح متعلق به ارتش این کشور انجام دادند. این موضوع نشان می دهد هدف این رژیم، دولت و مردم سوریه، تاریخ این کشور و نقش آن در جهان عرب است و فقط حکومت سوریه ضربه نمی خورد. این اصل مهم در حال حاضر به وضوح در تحولات جنوب و حتی قلب دمشق، پایتخت سوریه تجسم یافته است.
جنوب سوریه که زمانی بزرگترین تهدید برای امنیت رژیم صهیونیستی بود، اکنون به بهانه محافظت از دروزی ها در برابر وحشیگریهای دولت موقت دمشق، به طور مستقیم به اشغال رژیم صهیونیستی درآمده است. بنابراین احتمال تکرار همین سناریو در شمال و شرق سوریه وجود دارد، با این تفاوت که بهانههای فرقهای و قومی هنوز پابرجا هستند.
نزاع تجزیهطلبانه آمریکایی-صهیونیستی که از معیارهای فرقهای و قومی برای تحقق اهداف شومش در سوریه و تدوین نقشه «خاورمیانه جدید» با هویت و هژمونی صهیونیستی استفاده میکند، ناگزیر به بسیاری از کشورهای عربی بهویژه مصر، عربستان، الجزایر، ترکیه، لبنان و عراق گسترش خواهد یافت. این فهرست همچنان ادامه دارد، زیرا دوستی با آمریکا، عادیسازی روابط با رژیم صهیونیستی و اهدای تریلیونها دلار هیچ تضمینی برای این نیست که آتش به خرمنشان نیفتد و نابودشان نکند.