به گزارش راهبرد معاصر؛ روحالله اسلامی با اشاره به اینکه مهاجران افغانستانی حاضر در ایران به دو دسته پیش و پس از قدرتگیری طالبان تقسیم میشوند، اظهار کرد: شبیهترین و نزدیکترین کشور به افغانستان، ایران است. مردم این کشور احساس نزدیکی زیادی با ما دارند و زبان مشترک در نزدیکی بیشتر آنها با جامعه ایرانی جایگاه ویژهای دارد. به همین دلیل هرگاه کشورشان دچار بیثباتی سیاسی و آشفتگی اقتصادی و امنیتی میشود، ایران با داشتن مرز غیر قابل مهار، کشور هدف آنها برای مهاجرت بوده است و تا به الان چندین موج مهاجرتی به ایران داشتهاند. کما اینکه طبق آمار منتشرشده، از پس از روی کار آمدن طالبان، سه میلیون افغانستانی وارد ایران شدهاند و چند ماه پیش نیز وزیر کشور از حضور هشت میلیون تبعه افغانستانی در ایران خبر داده بود که از این میان، دو میلیون نفر غیرمجازاند.
وی با بیان اینکه بخشی از اتباع افغانستانی اصلا توسط دولت ایران ثبت نشدهاند، اضافه کرد: کسانی که در موجهای اول وارد ایران شده بودند، مشاغلی را بر عهده دارند و فرزندانشان در ایران متولد شده و تحصیل کردهاند و حتی بعضا یکی از والدینشان ایرانی است. لذا جامعهپذیری بسیار بالایی دارند و فرهنگ و عرف ایران را پذیرفته و به آن عادت کردهاند. اما موج آخر که پس از روی کار آمدن طالبان در سال ۱۴۰۰ وارد ایران شدند، جوانتر هستند، بیشتر آنان را مردان مجرد تشکیل دادهاند، اصلا هویتشان ثبت نشده، در کشورمان جابجایی زیاد داشتهاند، جامعه پذیریشان بسیار کم است و بسیاری از آنان به این دلیل وارد ایران شدهاند که از این طریق به کشورهای دیگر سفر کنند.
این تحلیلگر مسائل سیاسی ادامه داد: مهمترین مسئله این موج مهاجران افغانستانی جامعهپذیر نبودن آنها است که مشکلات بسیاری برای کشورمان درست کرده است. به دلیل ثبت نشدن هویتشان، نظارت و کنترلی روی آنان وجود نداشته، آموزش و تربیت لازم را ندیدهاند و احساس رهایی میکنند. در نتیجه به سمت خلاف، دزدی، قتل، زورگیری و مشارکت در جنگ علیه کشورمان حرکت کردهاند. با اینکه میان مهاجران افغان افراد فرهیخته، تاجران، دانشجویان و کسانی که بسیار باشخصیت هستند و از سالها قبل به کشورمان آمدهاند نیز وجود دارد، اما موج اخیر مهاجران با کارهای خود وجهه آنان را هم خراب کردند.
اسلامی با اشاره به اینکه کشورمان ظرفیت پذیرش هشت میلیون مهاجر افغان را ندارد، بیان کرد: باید برای هر کدام از اتباع، مسکن، آب، یارانه و هزینههای آموزشی و بهداشتی در نظر گرفته شود و این برای ما مشکلساز است. از همه موارد مهمتر اینکه به دلیل عدم ثبت بخشی از افغانستانیها، جرمهای سنگینی از آدمربایی تا قاچاق مرتکب شدهاند. در بین کشورهایی که مقصد مهاجران افغانی بودهاند، کشورهایی مانند پاکستان نیز مانند ما برنامه خاصی برای پذیرش افغانها نداشتهاند، اما بیشترین تعداد افغانستانی، وارد کشور ما شده در حالی که هیچ جای دیگر دنیا چنین نبوده در کشورهای دیگر ۱۰ هزار تا ۵۰ هزار نفر و نهایتا دو میلیون افغانستانی پا گذاشتهاند، زیرا در کشورهایی مانند ترکیه مهاجرین را اول بررسی و ثبت میکنند و بر اساس آمایش، مکان اقامت هر فرد مشخص میشود.
وی با بیان اینکه کشورهای آمریکایی و اروپایی هم فقط نزدیک به سه سال دورههای آموزش زبان میگذارند، مهاجران را با هویت کشورشان آشنا میکنند و جامعهپذیری اتفاق میافتد، گفت: درست است که افغانها زبان فارسی را میدانند و نیاز به آموزش نیست، اما ما باید هویت این افراد را ثبت کنیم، برایشان کارت صادر و مشخص شود آن فرد با چه هدفی وارد ایران شده است و تحت کنترل قرار گیرند. ما نهایتا به دو میلیون افغانستانی نیازمندیم و میزبانی از هشت میلیون نفر، خارج از توانمان است. پس باید اولویتبندی هم شوند. مثلا اولویت را به تجار، سرمایهگذاران، کارآفرینان، دانشجویان و سپس مشاغل کارگری دهیم. بخشی از مسئله تقصیر افغانستانیها نیست. سیاستهای ما هم نسبت به مهاجران دوگانه بوده است. در یک زمان سیاستهایمان به سمت رهاگذاشتن مرزها بوده که باعث ورود تعداد زیادی افغانی به کشور شده و زمانی دیگر به سمت بستن مرزها تغییر سیاست دادهایم. در نتیجه باید برنامهریزی مشخصی انجام شود و متناسب با نیازهایمان به اقشار مختلف افغان اجازه ورود به کشور دهیم.
عضو هیات علمی گروه علوم سیاسی دانشگاه فردوسی مشهد با بیان اینکه ایرانیان در حق مردم افغانستان خوبیهای زیادی کردهاند، افزود: آنها از امکانات رفاهی ما استفاده کردند و حتی طبق دستور رهبر انقلاب، ما کودکان افغانستانی فاقد مدارک قانونی را هم در مدارسمان ثبتنام میکردیم. ما در ایران حدود ۶۰۰ هزار دانشآموز افغانستانی داریم و همواره با آنان به خوبی برخورد کردیم. اگر کشورمان خوب نبود که بیشترین تعداد افغانستانی در ایران حضور نداشت. ۲۰ درصد کل جمعیت افغانستان، در ایران هستند. این حجم عجیب و غریب از هزینه روی آب، یارانههای سوخت، اجاره خانه و تمام موضوعات دیگر مانند بهداشت و امنیت تاثیر میگذارد. ولی باز هم ما در این سالها روی باز نشان دادیم و حال به دلیل افزایش جمعیت، عدم سیاستگذاری منسجم مهاجرتی و مشکلات و جرایمی که نسل اخیر افغان برای کشور ایجاد کردند، ناچار به طرد مرز بخشی از آنان شدیم که فقط هم شامل مهاجرین غیرقانونی میشود.
اسلامی با اشاره به سوء پیشینه دولت افغانستان در ندادن حقوق حقه ایران، ادامه داد: به نظر من با مشکلات پیشآمده بهتر است تنها دو تا دو و نیم میلیون تبعه افغان در ایران بمانند و بقیه به کشورشان برگردند. به خصوص که طالبان در تعامل با ایران کارنامه موفق و درخشانی ندارد. تامین حقابه از ایران از رود هیرمند، مطالبه ما طبق حقوق و قراردادهای بینالملل است، اما در این زمینه با بیتوجهی طالبان مواجهیم. هامون دریاچه مشترک میان دو کشور است و طرف مقابل نمیتواند روی آب روان سد ببندد و رهایش کند تا به نمکزارها برود، اما وارد ایران نشود. اگر آنها اجازه روان شدن آب به سمت ایران را میدادند، حداقل آب اتباع خودشان در ایران تامین میشد. جدا از آموزش، بهداشت و سایر امکاناتی که ما برایشان فراهم کردیم، باید حداقل در بخش کوچکی از تامین آب اتباع خودشان که سهیم باشند. در مورد عدم حق تحصیل زنان نیز طالبان میگویند این مسئله داخلی است. در حالیکه مسئله اصلا داخلی نیست، اگر آنان موضوع درس خواندن زنان را حل میکردند الان قریب به دو میلیون نفر وارد ایران نمیشدند تا دخترانشان از نعمت تحصیل محروم نشوند.
وی با تاکید بر لزوم انجام مذاکرات با طالبان در خصوص مسائل آب و زنان، اضافه کرد: مسئله بانوان افغانستان اصلا موضوع داخلی نیست و تاثیر مستقیمی بر مدارس ما میگذارد. ما خودمان کمبود مدرسه، معلم و امکانات داریم و اصلا نمیتوانیم ۶۰۰ تا ۷۰۰ هزار دانشآموز را نگهداری کنیم و آموزش دهیم. اگر طالبان مسئله آموزش زنان را حل میکردند، بخش عمدهای از مشکلات ما هم حل میشد. در خصوص موضوع آب نیز اکنون طالبان دیگر حتی تنها به بستن هامون راضی نیستند، بلکه در سدسازی با ترکیه همراه شدهاند و راه ورود آب از شمال شرق تا غرب کشور را مسدود کردهاند. اشرف غنی هم به همین منوال پیش رفت و سرنگون شد، زیرا جز آزار و اذیت برای مردم و کشورهای همسایهاش چیزی دیگری نداشت.
عضو هیات علمی گروه علوم سیاسی دانشگاه فردوسی مشهد با اشاره به مبانی حقوق بینالملل در طرد مرز اتباع، اظهار کرد: اول اینکه آنان اخراج نشدند، بلکه به کشور خودشان بازمیگردند. کسی که فرار کرده، ثبت هویت نشده، غیرقانونی به ایران آمده، آن هم با این مقیاس از جمعیت، مسلما باید به کشور خودش برگردد. در کشورهای دیگر مثل آمریکا و انگلیس شاید در سال ۱۰۰۰ افغانی وارد شوند که همان هم هر چند وقت یک بار بازگردانده میشوند، زیرا مشکلات متعددی برای دولت ایجاد میکنند. ما اخراج نمیکنیم. در حال حاضر گفته شده کسانی که پدر یا مادرشان ایرانی باشد، در ایران متولد شده باشند، کارمندان دولت، نظامیان و کسانی که گذرنامه دارند میمانند. تنها دو میلیون نفر یعنی کسانی که از آنها هیچ مدرکی ثبت نشده، خودشان در حال بازگشتند. ما اعلام کردیم تا در مدت معینشده خارج شوند و خودشان عزم رفتن دارند.
پایان مهماننوازی بیقید و شرط؛ نیازمند بازتعریف سیاستهای مهاجرتی در قبال اتباع افغان هستیم
روحالله اسلامی، عضو هیات علمی گروه علوم سیاسی دانشگاه فردوسی مشهد
اسلامی در پاسخ به اینکه اتباع بازگشتی به افغانستان چه دستاورد و چالشهایی را با خودشان به این کشور منتقل میکنند، گفت: اگر کسانی را که به ایران آمدهاند با کسانی که وارد پاکستان شدند مقایسه کنیم، میبینیم بسیار خوشپوش، خوشزبان و کاملا متفاوت هستند. اتباع افغان بازگرداندهشده از پاکستان فقیرتر، رنجیدهتر هستند و عمدتا بیسواد هستند. منتها ما دیگر بیش از این توانایی پذیرفتن اتباع را نداریم. یک مهمان نهایت یک ماه میماند ما نمیتوانیم برای چند سال نیازهای هشت میلیون نفر را تامین کنیم. اگر اوضاع خودمان بهتر بود، تورم، بیکاری، مشکل آب و مسائل این چنینی بیداد نمیکرد شاید میشد از حضور این افراد چشم پوشید، اما الان به نظر من ما تا حد امکان مهمان نوازی کردهایم و از این حد به بعد خودمان با خطرهای بعدی مواجه میشویم.
وی ادامه داد: وقتی افرادی وارد کشورمان میشوند که اصلا ثبت نشده، در خانههای با جمعیت زیاد ساکن میشوند، بعضا چندین زن میگیرند و بچههای بسیار زیادی را به جمعیت اضافه میکنند، طبیعتا ممکن است به سمت اعمال غیرقانونی و ایجاد ناامنی هدایت شوند. اساسا عدم ثبت هویت این افراد، آنان را به اشراری تبدیل میکند که میتوانند هر کاری انجام دهند و فورا برگردند. ما خیلی در این زمینه هزینه دادهایم. اول باید یک سیاستگذاری مشخصی انجام دهیم، مرزها کنترل شود، دوربین بگذاریم و افراد را ثبت و آمایش کنیم. البته باید روی تجار، فرهنگیان و فرهیختگانشان حساب ویژهای باز کنیم. دختران افغانستانی که در ایران به دنیا آمدهاند، بزرگ شدند و مدرسه رفتهاند هرگز نباید برگردند. آنان چندین سال در ایران درس خوانده و رنگ افغانستان را ندیدهاند. ظلم است که بازگردانده شوند. باید روی آنان سرمایهگذاری کنیم. پس نیازمند سیاست منسجمی در این زمینهها هستیم.
این تحلیلگر مسائل سیاسی با اشاره به موضع رسمی دولت طالبان به بازگرداندن افغانها، اظهار کرد: آنها میگویند ما توان پذیرش مهاجران بازگشته را نداریم. کارنامهشان هم نشان داده بیشتر به جای حل کردن مشکلات شهروندانشان، مسئلهسازی میکنند و سیاستهای ارتجاعی خاصی را در پیش گرفتهاند. البته دولت طالبان به دو دسته تقسیم میشود؛ گروهی که در قندهار سکونت دارند و تندرو هستند و احکام عجیب و عقبافتادهای صادر میکنند. گروهی دیگر که در کابل هستند، معتدلتر و عاقلتراند و از صحبتهایشان مشخص است دنبال راهکار مشکلات میگردند. به نظرم ایران میتواند با این گروه در خصوص مسائل مختلف از جمله دیپلماسی آب و زنان صحبت کند. اگر مشکل آب حل شود، مشکل ریزگردها، خالی شدن روستاها و اشتغالزایی نیز برطرف میگردد. در حداقلترین شرایط، طالبان همین که مردم خودشان را اذیت نکنند و با سرایت مشکلاتشان به کشورهای دیگر برای همسایگان درد سر ایجاد نکنند، لطف زیادی کردهاند./ایسنا